عظیم امیدی و علیرضا کارگزار خبرنگاران خبرگزاری تسنیم از چند روز پیش از طریق رومانی به اوکراین رفتهاند که گزارشهای آنان طی روزهای قبل در تسنیم منتشر شده است. مهدی خانعلیزاده دیگر خبرنگار تسنیم نیز از طریق لهستان وارد اوکراین شده است و او نیز روزنوشتها و گزارشهای خود را از آنچه دیده است با مخاطبان به اشتراک میگذارد.
آنچه در ادامه میآید روزنوشت شماره دو آقای مهدی خانعلیزاده است:
بعد از یک سفر طولانی دوازده ساعته با اتوبوس و معطلی چند ساعته در پایانهی مرزی، بالاخره وارد «لِویو» شدم؛ شهری مرزی در غرب اوکراین که محل ورود مقامات ارشد سیاسی جهان به این کشور در هفتههای اخیر بوده است. حال و هوای شهر کاملاً عادی است و خبری از تنش و نشانههای یک جنگ و حتی آژیر خطر وجود ندارد. البته لویو از جمله شهرهایی بود که در روزهای ابتدایی جنگ، چند بار از سوی نیروی هوایی روسیه مورد حمله قرار گرفت و زیرساختهایش آسیب دید.
چیزی که در نگاه اول، لویو را از یک شهر جنگ زده متمایز میکند، جاری بودن زندگی در آن است. اصلاً لویو بیشتر یک شهر پشتیبان جنگ است تا یک شهر جنگزده. گروههای مختلف هنری به ویژه اهالی موسیقی در میادین مختلف شهر حضور دارند و برای کمک به جبهههای نبرد با روسها، از مردم کمک مالی جمع میکنند.
سراسر شهر، مملو از پرچمهای اوکراین است که به نمادی برای مقابله در برابر دشمن خارجیشان تبدیل شده است. جالب است که اهالی تولیدکنندهی پوشاک هم دست به کار شدهاند و تیشرتهای مردانه و مانتوهای زنانهای را با الهام از مدل و رنگ پرچم این کشور طراحی کردهاند که با استقبال خوبی هم از سوی مردم روبرو شده است.
در مرکز شهر، یک ساختمان بسیار بزرگ دولتی در مجاورت کلیسای جامع ارمنیها قرار دارد که با یک نماد خیلی متفاوت شناخته میشود: بخشی از بال یک جنگندهی ساقط شدهی روسی توسط ارتش اوکراین! انگار شهروندان لویو هم از این ابتکار خوششان آمده و بازار عکس گرفتن با آن حسابی داغ است. البته در کنار این لاشهی هواپیما، آمار عجیبی از دستاوردهای ارتش اوکراین علیه روسیه چاپ و به نمایش گذاشته شده که اغراقشده به نظر میرسد. قاعدتاً اگر 25 هزار نفر از نظامیان روس در این مدت کشته شده بودند، وضعیت جنگ به صورت کنونی نبود!
دولت اوکراین تلاش کرده تا حس حماسه و غرور را به میان افکار عمومی ببرد. طراحی یادمان کشته شدگان جنگ در میدان «تاراس شوچنکو» هم در همین راستا صورت گرفته که البته موثر هم بوده. زمانی که به آنجا رسیدم، جمعی از مادران کشتهشدگان جنگ آنجا بودند و با چشمانی اشکبار، یک سرود واحد میخواندند.
همدلی بازماندگان قربانیان، کافههای پر از جمعیت و زمین بازی مملو از کودکان در لویو نشان میدهد که جنگ هر چقدر قدرت داشته باشد، در برابر عظمت زندگی انسانها سر خم میکند؛ حتی اگر زندگی این انسانها به ابزاری برای به رخ کشیدن قدرت ابرقدرتهای شرق و غرب تبدیل شده باشد.
انتهای پیام/