خط قرمز وزارت ارشاد
همین اهمیت راهبردی زبان وحدتبخش پارسی است که لزوم و ارزش نگاهداری و پاسداری از آن را مضاعف میکند و همه مردم، مسئولان، کارشناسان و تک تک ایرانیان را ملزم به حفاظت از این میراث گرانبها میکند.
سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین پاسداشت زبان و ادب فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی که یکشنبه ۲۵ اردیبهشت در تالار وحدت بیان شد، نشان از عزمی جدید و قاطع برای پاسداشت حداکثری از زبان ملی ما در برابر هجوم انواع رقبا و اقتضائات دنیای جدید دارد؛ به ویژه آنجا که محمدمهدی اسماعیلی تاکید کرد: «صیانت از زبان فارسی در حوزه انتشار کتاب، تولیدات نمایشی و سایر تولیدات فرهنگی و هنری همواره باید خط قرمز باشد».
«صیانت از زبان فارسی در حوزه انتشار کتاب، تولیدات نمایشی و سایر تولیدات فرهنگی و هنری همواره باید خط قرمز باشد».مطالبه جدی رهبر معظم انقلاب
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تا آنجا بر ضرررت حفظ زبان و ادب فارسی تاکید کرد که از عباراتی چون «نهایت تلاش دولت» و «مطالبه از نهادهای فرهنگی» سخن به میان آورد؛ آنگاه به حساسیت ویژه رهبر معظم انقلاب بر همین موضوع نیز اشاره کرد و از «غیرت» ایشان درباره زبان فارسی گفت: «شاید اگر غیرت و پیگیریهای مقام معظم رهبری در مورد صیانت از زبان و ادب فارسی نبود، امروز شرایط خوبی را در حوزه ادبیات فارسی شاهد نبودیم؛ اما مقام معظم رهبری همواره در رسانه ملی بر صیانت از زبان و ادب فارسی تاکید داشتهاند و امروز هم صیانت از زبان و ادبیات فارسی مطالبه جدی ایشان است».
تاکید رهبر معظم انقلاب بر استفاده بهجا، معتدل و بهینه از واژههای فارسی در بسیاری از سخنانشان مشهود است و ایشان بارها درباره معادلهای نامانوس خارجی هشدار دادهاند؛ از جمله درباره «برند» (نشان)؛ به متن برخی جملات ایشان دقت کنیم:
«از پیشرفت علمی در کشور برای گسترش و نفوذ زبان فارسی استفاده شود؛. زبان خیلی مهم است؛ برادران و خواهران عزیز! اهمیت زبان ملی یک کشور برای خیلیها هنوز دانسته و شناخته نیست. زبان فارسی باید گسترش پیدا کند. باید نفوذ فرهنگیِ زبان فارسی در سطح جهان روزبهروز بیشتر شود. فارسی بنویسید، فارسی واژهسازی کنید و اصطلاح ایجاد کنید. کاری کنیم که در آینده، آن کسانی که از پیشرفتهای علمی کشور ما استفاده میکنند، ناچار شوند بروند زبان فارسی را یاد بگیرند.... زبان فارسی اینقدر ظرفیت و گنجایش دارد که دقیقترین و ظریفترین علوم و دانشها میتوانند با این زبان بیان شوند. ما زبان پرظرفیتی داریم.
برادران و خواهران عزیز! اهمیت زبان ملی یک کشور برای خیلیها هنوز دانسته و شناخته نیست. زبان فارسی باید گسترش پیدا کند. باید نفوذ فرهنگیِ زبان فارسی در سطح جهان روزبهروز بیشتر شود. فارسی بنویسید، فارسی واژهسازی کنید و اصطلاح ایجاد کنید.من چند سال پیش گفتم؛ شما ۵۰ سال دیگر، ۴۰ سال دیگر این آینده را تصویر کنید که در دنیا هر کسی بخواهد به یافتههای تازه علمی دست پیدا کند، مجبور بشود زبان فارسی یاد بگیرد؛ همّت را این قرار بدهید. کاری کنید که در دنیا دیگران محتاج دانش شما باشند، مجبور باشند زبان شما را یاد بگیرند تا به دانش شما دست پیدا کنند؛ این کار هم ممکن است؛ این کار ممکن است.»
واقعیت اینکه زبان فارسی در چند دهه اخیر به ویژه پس از هجوم رسانههای نوین و اینترنت، آسیب های جدی دیده است که باید فراتر از هشدارهای معمول، به موضوعیت وضعیت بحرانی زبان ملی کشور اندیشید.
برای درک این وضعیت بحرانی فقط کافی است به ادبیات نسلهای جدید و متون پیامها و محاوره آنها دقت کرد تا عمق آسیب به این مولفه هویتی-فرهنگی (زبان) را درک کرد؛ از آن بدتر، روند خطرناکی است که در تغییرات نامحسوس دستوری آرام آرام به پیش میرود و بیم آن است که در آیندهای نزدیک، نسلهای جدید در فهم و خوانش متون زیبای فارسی و اشعار بلند سنتی، مشکل مفاهمهای پیدا کنند.
آیا فقط نفوذ «واژه» بیگانه خطر است؟
اشاره وزیر ارشاد درباره لزوم استفاده از کلمات و واژههای فارسی، به حق و کاملا درست است و در این زمینه، همه ما اهالی رسانه و کسانی که به نوعی دست به قلم هستند، مسئولیت دارند. اما همانگونه که اشاره شد، خطر بسیار فراتر از واژههاست و اکنون ساختار زبان شیرین فارسی در مخاطره جدی قرار گرفته است. اجازه دهید با ذکر یک نمونه روشن موضوع را بررسی کنیم؛
خطر رواج بیرویه افعال دوکلمهای
در ادبیات محاورهای و نوشتاری کنونی، علاوه بر نفوذ و سیطره واژههای بیگانه، خطر حذف «افعال تک کلمهای» فارسی کاملا مشهود است. این معضل که به طور عمده ناشی از گرتهبرداریهای اشتباه و متداول برخی مترجمان شکل گرفته، به نقطهای رسیده که شاید به فراموشی افعال تکواژهای پارسی منتهی شود؛ به طور نمونه، استفاده از «فکرکردن» به جای «اندیشیدن»، «جارو کردن» به جای «روفتن»، «بلندشدن» به جای «برخاستن»، «رشد کردن» به جای «روییدن یا رستن»، «راه رفتن» به جای «پیمودن»، «زندگی کردن» به جای «زیستن»، «آرایش کردن» به جای «آراستن»، «حفظ کردن» به جای «پاسداشت»، «اذیتکردن یا آزار رساندن» به جای «آزردن»، «یادگرفتن» به جای «آموختن» و ... .
اینها فقط نمونه اندکی از حجم بسیار بزرگ رواج افعال دو واژهای است؛ اهمیت این مورد در دشواری نوشتن (تایپ) متون در تلفن همراه و اینترنت است که در نتیجه، کاربران به جای افعال دوکلمهای از معادل یک کلمهای آن به انگلیسی (فینگلیش) یا عربی استفاده میکنند.
نکته دیگر اینکه، اگرچه محتمل است در دوران پهلویها به قصد اسلامزدایی، برخی معادلهای پارسی برای واژههای عربی استفاده شد، همانند دادگستری (عدلیه)، شهرداری (بلدیه) و ...؛ اما باید توجه داشت افراط آن زمان، نباید منتهی به تفریط و غفلت ما از استفاده بیش از اندازه از واژگان عربی شود، بهگونهای که یک دانشآموز، معنای یک واژه پارسی را نداند اما مفهوم معادل همان واژه را به عربی بداند. استفاده بیرویه از واژههای عربی همچون لاتین، به گسست فرهنگی بزرگی میان ما و فرهنگ غنی ایرانی-اسلامی ما به ویژه در حوزه ادب و شعر منجر خواهد شد.
استفاده بیرویه از واژههای غیر فارسی، به گسست فرهنگی بزرگی میان ما و فرهنگ غنی ایرانی-اسلامی ما به ویژه در حوزه ادب و شعر منجر خواهد شد.البته در مراسم تالار وحدت، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر تعامل با «کشورهای همزبان برای تقویت صیانت از زبان و ادب فارسی» نیز اشاره کرد که با توجه به حضور سفیران کشورهای فارسیزبان در مراسم، معنیدار است؛ به ویژه که به یاد داریم به تازگی یکی از کشورهای منطقه تلاش وافری برای حذف فارسی از شمار زبانهای رسمی مردم خود داشته است.
در این مراسم البته رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز حضور داشت که در نوشتاری جداگانه، نکات و پیشنهادهایی را درباره ضرورت تسریع در واژهگزینی و رواج آن در ادبیات عموم مردم خواهیم گفت؛ یادمان باشد تا سه دهه پیش، اگر کسی به جای «هلیکوپتر» میگفت «بالگرد» یا به جای «سوبسید» میگفت «یارانه»، مورد تمسخر قرار میگرفت؛ اما تلاش فرهنگستان به تعمیم این واژهها و رواج استفاده از آنها منتهی شده است.