علی خوشتراش- همشهری آنلاین: همه ساله در تقویم فرهنگی ایران ۲۸ اردیبهشت به عنوان روز بزرگداشت حکیم عمر خیام گرامی داشته می شود.
زندگینامه مختصر خیام
ابوالفتح الدین عمر بن ابراهیم نیشابوری مشهور به خیام، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و شاعر و رباعیسرا در سال ۳۲۹ ه. ق در نیشابور دیده به جهان گشود و سرآمدان در تاریخ علم و فرهنگ جهان شد.
بنا به مستندات مندرج در تذکرها و کتب قدیم، حکیم عمر خیام وی پس از طی تحصیلات در حوزهای مختلف در رشته ریاضیات و نجوم تبحر خاصی یافت. او در این حوزه شیوههای خاصی را در حل مسایل مختلف ابداع کرد. وی به دلیل تبحر و دانش عظیمی که در این دو علم بهدست آورده بود موجب شد تا ملکشاه سلجوقی او را به سوی در بار فراخواند و تکریم کند. خیام در نزد ملکشاه دست به انجام کارهای علمی بسیاری زد که از میان آنها می توان به نگارش تقویم جلالی اشاره کرد.
حکیم عمر خیام بنا به در خواست ملکشاه رصدخانه ملکشاهی را ساخت و در صدد اصلاح تقویم روزگار خود آمد. تقویم جلالی او که امروزه در میان ایرانیان رواج دارد از چنان اعتباری بر خوردار است که تا کنون کمتر به آن ایراد وارد شده است.
شهرت و آوازه خیام در ایران و دنیا آنقدر فراگیر شده است که بسیاری از روایتها در باره نبوغ و زندگی این بزرگمرد فرهنگ و علم ایرانی از مرز واقعیت میگذرد و به افسانه و اسطوره پهلو میزند. این افسانهها حتی به اشعار او رسیدهاند که بسیاری رباعیات برجاما مانده از خیام را منسوب به او میدانند و حتی برخی معتقدند که خیام ریاضیدان با خیام شاعر دو شخص متفاوت هستند. با همه این باورها خیام از بزرگان ادبیات جهان به شمار میآید و رباعیات او به بیشتر زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است.
نخستین ترجمه رباعیات خیام به انگلیسی
دنیا خیام را زمانی شناخت که ادوارد فیتز جرالد انگلیسی رباعیات این حکیم فرزانه ایرانی را ترجمه کرد.
فیتز جرالد-مترجم معروف رباعیات خیام به انگلیسی در نامهای نوشته بود: «این اشعار پراکنده به، گمان من منظومه ای بلند و پیوسته است؛ منظومهای که با تصویرهای بامداد و گل آغاز میشود و با تصویر شب و گور پایان میپذیرد و در آن میان، سرنوشت و احوال آدمیان که شبیه کوزههای سفالی هستند، بیان می شود.»
ادوارد فیتز جرالد(۱۸۸۳-۱۸۰۹) پیش از ترجمه رباعیات خیام شاعری ناشناخته بود. در ۴۰ سالگی به صورت خیلی اتفاقی به آکسفورد رفت و در رشته ادبیات فارسی که داوطلب چندانی نداشت، تحصیل کرد. بعد از فراگیری زبان فارسی دست به ترجمه متون ادبی فارسی زد. «منطق الطیر» عطار و منظومه «سلامان و آبسال» جامی را طی یک سال به انگلیسی برگرداند که چندان مورد استقبال واقع نشد. اما برای ترجمه مجموعه کوچکی که سال ۱۸۵۹ با نام رباعیات عمر خیام؛ شاعر و منجم ایرانی منتشر کرد، پنج سال وقت گذاشت. کتاب شامل ۷۵ شعر چهار مصراعی با عنوان نا آشنای «رباعی» بود که شباهتی به آنچه مردم انگلستان از شعر میشناختند، نداشت.
افزایش قیمت ترجمه رباعیات خیام از یک پنی به چند پوند انگلیسی
کتاب فیتز جرالد زمانی مورد توجه انکلیسی زبانها قرار گرفت که یک سال پس از انتشارش دو شاعر نامی آن روزگار، روزتی و سوین برن این ترجمه را خواندند و از آن تعریف کردند. همین مساله سبب شد چند روز بعد، قیمت کتاب از یک پنی به چند پوند برسد و بلافاصله نایاب شود. فیتزجرالد در دو نوبت دیگر ترجمه اش را ویرایش کرد.
تقدیر مکله ویکتوریا از فیتز جرالد به دلیل ترجمه اشعار خیام
ترجمه رباعیات خیام برای فیتز جرالد ارمغانهای فراوانی آورد و باعث دگرگونی زندگی او شد. یکی از این ارمغانها تقدیر مکله ویکتوریا از فیتز جرالد بود. ملکه ویکتوریا به خاطر این کار به او لقب لرد داد. وقتی فیتز جرالد درگذشت، دوستداران شعر خیام بوته گل رزی را از جوار مقبره خیام بر میدارند و در جوار قبر فیتز جرالد میکارند. آنچه فیتز جرالد از خیام به غرب شناساندهً ترجمه لفظ به لفظ رباعیات نیست. او همان طور که در شعر انگلیسی نوآوری کرد و قافیه و شعر چهار مصراعی را به آن وارد کرد، در ترجمه رباعیات هم خلاقیت به خرج داد و به نوعی آنها را بازسرایی کرد. فیتزجرالد گاهی یک رباعی را به شکل دو رباعی انگلیسی ترجمه کرده و گاهی از چند رباعی، یک رباعی جدید ساخته است.
نخستین ترجمه کامل رباعیات خیام به زبان فرانسه
دکتر ایلمیرا دادور، دانشیار دانشگاه تهران در گزارش آورده است: «سال ۱۸۳۹ میلادی یک هیأت سیاسی فرانسه به همراهی کنت دو سرسه، نخستین وزیرمختار آن کشور روانه ایران شد. یکی از اعضای این هیأت بیبر اشتاین کازیمیرسکی بود که علاوه بر مأموریت خود، از سوی ژول مل، مترجم بنام شاهنامه، مأموریت داشت برخی مشکلات اشعار فردوسی را با ادیبان ایرانی در میان گذارد و شرح و تفسیر آنها را برای او بنویسد. کازیمیرسکی خود بعدها دیوان منوچهری را به زبان فرانسه ترجمه کرد و یکی از متخصصان ادبیات فارسی شد.
ژان باتیست نیکلا (۱۸۷۵- ۱۸۱۴)، عضو دیگر این هیأت بود که با سمت مترجم سفارت به ایران آمده بود. نخست منشی سفارت شد و بعد کنسول فرانسه در رشت. او ۳۰ سال در ایران ماند. نیکلا سال ۱۸۶۷ به فرانسه بازگشت و در این سفر ترجمه نیمی از بوستان سعدی، همراه با ۴۶۴ رباعی ترجمه شده و منسوب به خیام را همراه مقدمهای در شرح تصوف و مراحل سیر و سلوک با خود به فرانسه برد. این نخستین ترجمه کامل رباعیات خیام به زبان فرانسه بود.
فرانسه تا آن زمان همواره پیشگام در شناساندن ادبیات کلاسیک ایران به اروپاییان بود، اما این بار چنین نبود، زیرا ادوارد فیتزجرالد انگلیسی نخستین کسی بود که خیام را به انگلیسی ترجمه کرد و به اروپا رساند. ترجمه او برداشتی بود نسبتا آزاد که بر دل خوانندگان انگلیسی و اروپایی نشست.
نیکلا نیز همانند بسیاری دیگر از فرانسویان و اروپاییان نخست با متن انگلیسی رباعیات آشنا شد. خواندن این اشعار او را بر آن داشت تا آنها را بیواسطه از زبان فارسی به فرانسه برگرداند و افتخار نخستین مترجم فرانسه تمام رباعیات خیام را نصیب خود کرد. اما بسیاری، حتی فیتزجرالد، به نیکلا ایراد گرفتند که چرا سراینده رباعیات را صوفی و عارف معرفی و در شرح سیر و سلوک عارفان و وصف اندیشههایشان قلمفرسایی کرده است.
نیکلا، حکیم عمر خیام را چنین درک کرده بود؛ ایرادات راه به جایی نبرد و رباعیات ترجمه شده مورد پسند فرانسویان قرار گرفت و مخاطب بسیاری را به خود جلب کرد، ترجمه نیکلا با روح زمان خود هماهنگ بود.
شاید نیکلا فلسفه عمیق خیام را خوب درک نکرده باشد، اما فرانسویان به او اعتماد داشتند؛ او فارسی خوب میدانست و چنان که خود میگفت، ترجمهاش از رباعیات و تفسیرش بر شعر حافظ و دیگران مورد تائید ادیبان ایرانی بود».
به گزارش همشهری آنلاین، ژان باتیست نیکلا در سال 1875 در ایران درگذشت و در قبرستان ارامنه تهران واقع در محله دولاب به خاک سپرده شد.