به گزارش خبرنگار مهر، نشست «مسئله خواندن در ایران» با حضور اسدالله امرایی در هشتمین روز از سی و سومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در فرهنگسرای کتاب برگزار شد.
در ابتدای این نشست اسدالله امرایی با ابراز خوشحالی از برگزاری مجدد نمایشگاه پس از ۲ سال وقفه گفت: نمایشگاه محلی است برای دیدن دوستان همقلم و کسانی که شاید در طول سال کمتر امکان دیدارشان پیش بیاید. معمولاً هر روز به نمایشگاه میآیم ضمن اینکه خوانندگان آثاری که ترجمه کردهام نیز در نمایشگاه حضور دارند.
مترجم کتاب «کلیسای جامع» ادامه داد: وقتی با نویسندگان خارجی صحبت میکنم برای آنان سوال است که مگر در ایران اینترنت دارید و تصویر آنها از ایران همان تصویر کلیشهای است. اما وقتی متوجه میشوند که آثارشان ترجمه شده برایشان خیلی جالب است که مخاطبان ایرانی نیز با آثار آنها آشنا هستند. گاهی از آنها دعوت کردم به ایران و به نمایشگاه بیایند. طبعاً وقتی کاری را ترجمه میکنیم همانطور که آنها فرهنگشان را معرفی میکنند، فرهنگ ما نیز منتقل میشود و تبادل فرهنگی حاصل میشود. گاهی بحثها پیرامون ریشه لغات شکل میگیرد؛ گاهی نیز بخشی از مخاطبان دوست دارند بدانند چرا این کار را ترجمه کردیم. معمولاً کاری را ترجمه میکنم که تجربه جدیدی در دنیای داستان و نویسندگی باشد و در انواع ادبی خارج از مرزها سبک جدیدی ارائه کرده باشد.
مترجم رمان «مردان بدون زنان»، در خصوص تأثیر فضای مجازی بر مطالعه گفت: یکی از مسائل رقیب بودن فضای مجازی است. اگر قرار بود فضای مجازی کتابخوانی را از بین ببرد، باید در مرکز اینترنت یعنی آمریکا همه ناشران تعطیل شوند. به نظر من فضای مجازی مکملی برای فضای حقیقی است و میتوانید از این فضا به نفع کتاب و کتابخوانی استفاده کنید. نمیشود کتاب الکترونیکی و اینترنت را نفی کرد. فضای مجازی یاور کتابخوانی است نه رقیب آن. باید از ظرفیت فضای مجازی بهترین بهره را برد. بستگی دارد این فضا را در چه مسیری هدایت کنیم. فضای مجازی دریایی است که بسته به تورتان میتوانید از آن ماهی بگیرید. دهها هزار مجله خیلی راحت و بدون پرداخت هزینه در این فضا قابل دسترسی است و هر کدام از علایق در فضای مجازی جایی دارد. به جای تخطئه این فضا باید مردم را به استفاده صحیح از آن آموزش داد. راه این مساله بستن و کم کردن پهنای باند اینترنت نیست.
امرایی در بخش دیگری از سخنان خود از مترجمان مطرح پیشکسوت یاد کرد و ادامه داد: از نجف دریابندری که همیشه از او یاد گرفتهام، مهدی قاضی، گلی امامی، عبدالله کوثری، مهری آهی، مهدی سمسار و کامران جمالی؛ مترجمان برجسته و کاربلدی هستند که برخی از آنها در میان ما نیستند. به نظر من مترجم جوان به معنی مترجم تازهکار و بیتجربه نیست. آنها امکانات بیشتری نسبت به نسل ما دارند و اطلاعات بسیاری در اختیار آنهاست که در اختیار نسل ما نبود. در این فضا یکی از مهمترین نکات، گسترش امکانات زبان فارسی برای این مترجمان است. برخی انتقاد میکنند که چرا میزان آثار ترجمه زیاد است، باید گفت به این دلیل که همه دنیا در حال تولید و نوشتن است و تنها بخش کوچکی از این آثار به فارسی ترجمه میشود و بسیاری از این آثار امکان نشر در ایران را ندارند و یا با فرهنگ ما همخوانی لازم را برقرار نخواهند کرد. مترجمی مانند پخش فیلم است. ساخت یک فیلم خیلی طول میکشد اما دوبله آن در یک هفته امکانپذیر است. مترجمی به مثابه دوبله فیلم محسوب میشود.
مترجم رمان «پاییز پدرسالار» در مورد کتاب خوانی و انتخاب آثار برای خواندن گفت: به نظر من مخاطبان به اندازه کافی رشید هستند که نیاز به راهنمایی نداشته باشند اما بهترین جایی که میشود مردم را کتابخوان کرد، کتابخانه است. باید اعتماد عمومی را به کتابخانهها برگردانیم. محور کتابخانهها باید خواست مراجعان باشد و ساعت کاری کتابخانه با وقت آزاد مخاطب هماهنگ شود. ما نیز از کتابخانه کانون پرورش فکری کودک و نوجوان شروع کردیم و خیلی به نسل ما و نسل بعد از ما کمک کرد. کتابخانه باید در روزهای تعطیل نیز دایر باشد. این که انتظار داشته باشیم مردم کتاب بخرند و در خانه نگه دارند امکانپذیر نیست اما اگر همه کتابخانهها به کتابهای بسیاری مجهز باشند، امکان تهیه و خواندن آن برای تمامی مردم به راحتی فراهم میشود.
مترجم رمان «کوری» در مورد تجهیز کتابخانهها و انتخاب کتاب خوب تاکید کرد: کتاب بد را هم بخرید شاید مخاطبانی بخواهند آن کتاب بد را بخوانند. تشخیص کتاب خوب یا بد امری نسبی است. هر کتابی که منتشر میشود ارزش خواندن دارد و به نظر من کتابدار موظف است هنگام نبود کتابی که مراجعهکننده آن را از او خواسته است، پیگیر تهیه آن کتاب باشد.