یکی از روشهای تقویت رقابت بین مدارس، سیستم مدارس خصوصی ووچری است که برای شکلگیری آنها، دولت به جای تامین مستقیم هزینههای مدارس دولتی، سوبسیدهایی در قالب «یارانه آموزشی» در اختیار عموم مردم قرار میدهد تا والدین با پرداخت این کوپنها به مدارس هدف، خودشان تصمیم بگیرند فرزندانشان در چه مدارسی تحصیل کنند. در این یادداشت تلاش میشود با معرفی یکی از مطالعات برجسته در مورد مدارس ووچری، در مورد اثربخشی آنها توضیح داده شود.
ادعا می شود استقرار مدارس ووچری، فضایی رقابتی برای جلب نظر خانواده ها را ایجاد می کند و مدارس مجبور می شوند برای پیروزی در این رقابت، کیفیت خدمات آموزشیشان را ارتقاء دهند. اشاره به موضوع پرداخت یارانههای آموزشی به مردم در سند تحول دولت سیزدهم، بهانهای شد تا بخشی از تجربیات کشور شیلی را که به عنوان یکی از نمونههای مهم استقرار این مدارس شناخته می شود، بررسی کنیم. این طرح در سالهای اخیر به عنوان یکی از سازوکارهای اصلی تحول نظام آموزشی در کشور مطرح بوده است.
متن پیش رو خلاصهای از پژوهش «مباحثه بر سر مدارس خصوصی و دولتی: نمونه موردی شیلی[1]» نوشته کریستین بلی است. بلی پژوهشگر مرکز پژوهشهای پیشرفته آموزش و استاد دانشکده جامعهشناسی در دانشگاه شیلی است. او پیش از این مشاور وزارت آموزش شیلی و سازمان یونیسف در شیلی بوده است. حوزههای پژوهشی تخصصی او سیاستگذاری آموزشی، کارآمدسازی مدارس و بهبود کیفیت مدارس است. او مطالعات پرشماری را در مورد آموزش در نظام شیلی منتشر ساخته است. دو کتاب اخیر او در مورد نظام مدارس ووچری در شیلی در میان متخصصان و دانشگاهیان مورد بحث جدی قرار گرفتهاند: «تجربه بزرگ: بازار و خصوصیسازی آموزش در شیلی» (2015) و «من این را در مدرسه آموختم: چگونه میتوان کیفیت مدارس را بهبود بخشید؟» (2014). بلی مدرک دکتری خود را در حوزه آموزش در دانشگاه هاروارد دریافت کرده است. او اکنون یکی از اعضای گروه پژوهشی «ابتکار عمل جهانی نوآوری در آموزش» در دانشگاه هاروارد است.
در حال حاضر، 3 نوع مدرسه در شیلی وجود دارد: مدارس عمومی، مدارس خصوصی ووچری و مدارس خصوصی غیرسوبسیدی. شکلگیری مدارس خصوصی در شیلی، بخشی از اصلاحات اقتصادی – نهادی نئولیبرال بود و با هدف توسعه رقابت بین مدارس عمومی و خصوصی ایجاد شد.
دو نظریه رقیب در مورد اثرات بکارگیری مکانیزمهای «بازار» در نظام آموزشی شیلی وجود دارد. یکی از این نظریهها بیان میکند مدارس ووچری خصوصی، به واسطهی فضای رقابتی که ایجاد میکنند، به بهبود مدارس دولتی هم کمک میکند (مدارس دولتی برای اینکه از رقابت باز نمانند، ناچار میشوند کیفیت خدمات آموزشی خود را بهبود دهند. در حالی که بنابر نظریه دیگری، افزایش بالقوه بهرهوری آموزشی (مطابق ادعای نظریه اول) ممکن است با آثار منفی غیرمنتظرهای (نظیر خالی شدن مدارس دولتی از بهترین دانشآموزان) همراه شده و سیستم آموزشی هیچ گونه بهبودی را تجربه نکند.
اگرچه از سال 1982 تا 1990 ثبت نام دانش آموزان در مدارس خصوصی ووچری رشد فزایندهای داشت، اما این رشد لزوماً نشاندهنده بهترشدن نتایج تحصیلی دانش آموزان نبود. بنابر شواهد موجود، گسترش این مدارس، تاثیر مثبت و قابل ملاحظهای بر کیفیت سیستم آموزشی به عنوان یک کل، نداشت. اگرچه نتایج برخی پژوهشها، اثربخشی این مدارس را تایید کردند، اما بنا بر یافتههای بلی، پژوهشهای موردنظر اشکالات روششناسی جدی در جمعآوری دادهها و تحلیل آنها داشتند.
از دیگر دلایلی که بر عدم اثربخشی مدارس ووچری بر کیفیت خدمات آموزشی صحه می گذارد، به سازوکار بازار و رقابت در حوزهی آموزش باز میگردد؛ در شیلی، مدارس میتوانند سهم خود در بازار را بهبود دهند، بدون آنکه کیفیت خدمات آموزشی را توسعه داده باشند. در واقع ملاک پیروز شدن در رقابت، مولفههایی غیر از خدمات آموزشی است. به عنوان نمونه، مدارس با انجام تبلیغات گسترده و به نمایشگذاشتن تجهیزات فیزیکی آموزشی خود، تلاش در جهت جذب دانشآموزان با استعداد (با برگزاری آزمونهای ورودی) و همچنین استفاده از معلمان و اساتیدی که در حوزههای تخصصی خود به عنوان یک برند مطرح شدهاند (و لزوما شایستگیهای تخصصیشان به اثبات نرسیده است)، سعی میکنند سهم خود از بازار آموزشی را توسعه دهند. بدین ترتیب، مدارس برای جذب بهترین دانشآموزان رقابت میکنند؛ نه در راستای افزایش ارزش و اثربخشی سرویسهای آموزشی خود.
از دیگر امکاناتی که سیستم آموزش و پرورش شیلی برای خانواده ها فراهم کرده است، امکان «انتخاب مدرسه» است و افراد میتوانند بدون هیچ محدودیتی (مثل فاصله از محل زندگی و ...) مدرسه موردنظر خود را برای تحصیل فرزندانشان انتخاب کنند. پژوهش هایی جهت سنجش اثربخشی این سیستم انجام شده و نشان میدهد اثرات آن بر بهبود کیفیت آموزش بسیار اندک است؛ مضاف بر آن، شواهد نشان میدهد که انتخاب مدرسه و رقابت، با افزایش نابرابری آموزشی مرتبط بوده و به آن دامن میزند. در واقع، سیستم «انتخاب مدرسه» راه حلی برای رفع انتخاب اجباری و تحقق عدالت و آزادی آموزشی در برخورداری از امکانات و فرصتهای یکسان بود. در حالی که بعدتر مشخص شد این رویکرد، عدالت و برابری آموزشی را از بعد دیگری هدف قرار میدهد. مدارس با فیلتر کردن دانشآموزان با استعدادتر، فرصت دیگر دانشآموزان را برای تحصیل در محیط آموزشی خود محدود کردند و از طرف دیگر، شهریههای مالی سنگینی برای تحصیل در نظر گرفتند که این امر نیز دانشآموزان کمتر برخوردار را از گردانه حذف میکرد.
از سوی دیگر، از آنجایی که معیارهای انتخاب مدرسه والدین لزوماً معطوف بر کیفیت آموزش نیست، مدارس از مشتریان خود سیگنال هایی در جهت بهبود آموزش هم دریافت نمیکنند. خانوادهها بیشتر به موضوعات سمبلیک (مثل امکانات ظاهری مدارس) و تفکیکهای اجتماعی (حضور فرزندان در مدارسی که طبقه اجتماعی-اقتصادی-هوشی بالایی دارند) توجه میکنند. در واقع، خانوادهها تحت تاثیر «سوگیری انتخاب» هستند و این سوگیری، جدی ترین محدودیتی است که بر مقایسه اثربخشی نسبی مدارس خصوصی و دولتی در شیلی تأثیر می گذارد.
مدارس با تعریف شاخصهای کیفیت آموزش به دو روش زیر، خواسته های والدین را پاسخ می دهند و نظرشان را جلب می کنند:
یکی از متغییرهای موثر بر اندازهگیری کیفیت آموزش، اثر وضعیتهای متفاوت اجتماعی-اقتصادی جمعیت دانشآموزانی است که میتوانند بر پیشرفت تحصیلی (همچنین انتظارات معلمان و شیوههای تدریس) اثر بگذارد؛ محققان در این پژوهش، سعی کردند این جنبه را با طبقهبندی انواع وضعیت اجتماعی-اقتصادی و بررسی جداگانهی هر یک، کنترل کنند. مثلا موضوعاتی نظیر «کتابخواندن در خانه»، «سطح تحصیلات والدین» و «اثر همسالان»، بر نتایج تحصیلی دانشآموزان و میزان اثربخشی سیستم آموزشی اثرگذارند که در پژوهش بلی، دستههای اینچنینی به شکلی تفکیک شده مورد بررسی قرار گرفتند. بلی تلاش کرد تا با چنین اقداماتی، بر مشکلات روششناختی پژوهشهای قبلی غلبه کند و قابلیت اطمینان نتایج پژوهش خود را بالا ببرد. از دیگر محدودیتهای روشی پژوهشهای پیشین که بلی سعی کرد آنها را به حداقل برساند، شامل موارد زیر است:
در مجموع، یافتههای نویسنده نشان میدهد مدارس خصوصی در ارائهی خدمات آموزشی موثرتر از مدارس دولتی نیستند و حتی ممکن است اثربخشی کمتری هم داشته باشند.
پیشنهادهای سیاستی برای ایران
منبع:
Bellei, C. (2007). The Private–Public School Controversy: The Case of Chile. Harvard Graduate School of Education., 1-32.
[1] Bellei, C. (2005, October). The private-public school controversy: The case of Chile. In Conference on Mobilizing the Private Sector for Public Education, October (Vol. 5, No. 6). sn.
* علیرضا متقی، کارشناس پژوهشی مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه