به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، زیاد ناصرالدین اقتصاد دان لبنانی در گفتگویی اذعان کرد که که بحران کنونی بزرگترین بحران اقتصادی در تاریخ لبنان است، مستندات و عوامل زیادی آشکار میشود از جمله فقدان برنامههای مفید، اقتصاد رانتی، سیاستهای خارج از بافت داخلی که در همه این بحرانها ایالات متحده آمریکا حضور پررنگی دارد. اینها براساس اتهام یا گزارشهای دیگر نیست، بلکه تمام این مسائل بر اساس حقایق و شواهدی ملموس است که جای هیچ شکی ندارد. دیوید شنکرمعاون وزیر خارجه در امور خاور نزدیک آمریکا، چند روز پیش اعتراف کرد که کشورش در دامن زدن به بحرانها و تسریع فروپاشی مالی در لبنان نقش دارد.
نکته قابل توجه این است که آمریکا که لبنان را به ورطه بحران اقتصادی و اجتماعی می برد، پس از پایان انتخابات پارلمانی همچنان به سیاست فروپاشی مالی لبنان ادامه میدهد . اگرچه در دوران انتخابات شاهد آرامش نسبی بودیم اما بعد از انتخابات بحرانها تشدید شدند. باعبور از انتخابات دلار دوباره روند صعودی گرفت، بحران صف نان و گندم، قیمت سوخت ، بحران برق ، تعطیلی کارگاه دیرعمار و بسیاری از بحرانهای دیگر که برمردم لبنان تحمیل شده است.
ناصرالدین نویسنده و محقق اقتصادی لبنان میگوید: پروژه آمریکا در لبنان همچنان در حال پیشرفت است.
سؤالات زیادی در مورد نقش مخرب آمریکا در لبنان وجود دارد، همان طور سؤالاتی در مورد اقدامات لازم برای پارلمان جدید و راه کار دولت جدید برای خروج از بحران مطرح میشود.
زیاد ناصر الدین در گفت و گو با پایگاه خبری العهد اذعان کرد که پروژه آمریکا همچنان با فشار حداکثری بر لبنان پیش می رود و بر اساس محاسبات رئیس پارلمان، لبنان در مرحله اول شاهد محاصره اقتصادی است و در مرحله دوم فروپاشی و در مرحله سوم ورشکستگی تا قحطی را پیش رو دارد که اگر وضعیت را اصلاح نکنیم، آینده ترسناکی رقم خواهد خورد.
ناصرالدین شرایط قبل از انتخابات را آرامش قبل طوفان میداند و میافزاید که توافق سیاسی روشن و غافلگیرکنندهای برای گذراندن انتخابات آن هم در شرایط فروپاشی همه جانبه اقتصادی، اجتماعی و اداری لبنان منجر به آرام شدن شرایط معیشتی مردم لبنان شد که این آرامش موقت نیز برای ورود احزاب سیاسی موسوم به«اصلاحیین» اصلاح طلبان و«التغییریین» خواهان تغییر در روند انتخابات بود .
این محقق خاطرنشان میکند: آرام سازی فوری بحران دو بعد را می طلبد: اول استفاده از وجوهی که امتیازات واگذاری آن به لبنان رسیده است که بالغ بریک میلیارد و 135 میلیون دلار است که حق مردم لبنان بوده نه بانک و میبایست صرف کارهای تولیدی میشد.همچنین این بانک به استفاده از ذخایر الزامی دولت چراغ سبز نشان داده است و اقدام به تبدیل ارز کرده تا از دولت حمایت کند و روزانه بیش از60 تا 90 میلیون دلار صرافی کرده است. این مسائل باعث شد تا پس از انتخابات مردم لبنان به همان چرخه فشار اجتماعی که در آن وجود داشتند بازگردند و تنشهای سیاسی به دلیل رسیدن برخی احزاب راست افراطی به قدرت افزایش یافت.
ناصرالدین خاطرنشان میکند که شگفتی در این است که هیچ حزبی در لبنان چشم انداز اقتصادی کاملی ندارد مگر برنامهای که از سوی فراکسیون وفاداری به مقاومت تعیین شده است، به نظر او باید برنامههای اصلاحات انتخاباتی وجود داشته باشد، اما متأسفانه سابقه اکثر کسانی که به پارلمان آمدهاند این است که نتوانستهاند کاری انجام دهند و گروه جدید نمایندگان ایدههایی را مطرح میکنند که قابل اعتماد نیست، زیرا هیچ اظهار نظر اقتصادی و برنامه مفیدی برای اقتصاد کشور ندارند.
این محقق ادامه میدهد که این وضعیت اقتصاد سیاسی است اما وضعیت اقتصاد واقعی با بحران مواجه است، جایی که بیکاری بالاست، سرمایهگذاری وجود ندارد و هیچ نقشه اقتصادی و دستاوردهای گازی برای لبنان وجود ندارد. تحریمهای آمریکا و محاصره تحمیل شده بر لبنان برای جلوگیری از هرگونه اصلاح در شرایط سیاسی مربوط به آوارگان سوری و اسکان فلسطینیها و استقرار «یونیفل» در مرزهای شرقی همه این بحران ها وجود دارد و واشنگتن در تلاش است تا لبنان را با مشکلاتش منحرف کند تا پروژه بزرگ گاز اسرائیل را به تصویب برساند.
این اقتصاددان معتقد است آنچه در حال رخ دادن است جای تعجب ندارد و نتیجه انتخابات لبنان ثابت کرده است که طرف مقابل که مدعی پیروزی است در تلاش است تا نوعی تنش داخلی ایجاد کند که به نفع عوامل خارجی باشد.
ناصرالدین همچنین بر ضرورت راه حلهای سریع برای انتخاب رئیس پارلمان، معاون وی و هیئت رئیسه تاکید میکند. وی در خاتمه ابراز نگرانی میکند که فشارها برای تصویب پروژههای بزرگ خارجی در زمینه نفت و گاز اگر ادامه یابد لبنان را به مذاکره با بانک جهانی تسلیم میکند.
انتهای پیام/