*یادداشت
به گزارش رکنا، اتفاقات عجیب و غیر قابل باور استادیوم یادگار امام (ره) بار دیگر نشان داد که فوتبال ایران تنها از لحاظ مالی جهش داشته و عناوینی مثل فرهنگ، نظم و حتی مدیریت حلقه مفقوده فوتبال و حتی ورزش ایران است.
درست در روزی که تماشاگران پس از مدتها این ورزشگاه را مملو از هوادارانی کرده بودند که تیم خود را تشویق کنند، بار دیگر ذبح اخلاق در مستطیل سبز را شاهد بودیم. هرچند تبریز ید طولایی در بروز چنین اتفاقاتی در فوتبال ایران دارد اما تنها نباید به مردم این شهر با فرهنگ و اصیل ایراد گرفت، چرا که بدتر از این اتفاقات را در اصفهان و سایر شهرهای ایران نیز طی سالیان اخیر مشاهده کردهایم.
به واقع مسئول چنین رفتارهایی طی این سالها چه کسانی هستند؟ به صورت کلی این فرهنگ زاییده فرهنگ ایرانی بوده و این باعث تاسف است که من ایرانی نگارنده این بی فرهنگی وطن خود باشم اما این واقعیتی تلخ است که نه تنها در ورزش و فوتبال بلکه در مترو، اتوبوس خیابان و حتی منازل خود شاهد آن هستیم.
با این حال زمانیکه ادعای باشگاههای فرهنگی را در ذهن خود میپرورانیم باید نیم نگاهی نیز به نفراتی که چنین پستهایی را اشغال کردهاند داشته باشیم. سمت نان و آبدار معاونت فرهنگی که تنها بخشی برای نفوذ افراد تاثیرگذار در باشگاهها، فدراسیونها و حتی وزرات ورزش و جوانان است. پستی که تنها نامش فرهنگی است اما در باطن هیچ برنامهای برای فرهنگ ورزش و فوتبال ایران نداشته و ندارد که اگر داشت امروز شاهد چنین رفتارهایی نبودیم.
به واقع مسبب اصلی چنین رفتارهایی و فحاشیهای عامیانهای که در سطح شهر و حتی ورزش رخ میدهد بعد از فرهنگ ناصحیح خودمان، مدیرانی هستند که تنها برای برگزاری چند مراسم کتابخوانی، درختکاری و چند مراسم ملی بودجه گزاف در اختیار دارند اما فکری به حال فرهنگ هواداران و دوستداران تیم و ورزش خود نمیکنند. اتفاقی که شاید یکبار در ایران آنهم در فوتسال با تیم علم و ادب مشهد رخ داد و دیگر تکرار نشد.
معاونت فرهنگی وزارت ورزش و حتی فدراسیون فوتبال بد نیست که گزارشی ارائه داده و عنوان کنند که طی سالیان اخیر چه حرکت مثبتی برای نهادینه کردن فرهنگ و تغییر سبک هواداری انجام دادهاند. کانون هواداران تیمها بهتر است کمی به فکر فرهنگ هواداری باشند.
بد نیست این آقایان بجای عریض و طویل کردن پرچمهای تیم خود کمی به فکر بستن دهان هواداران و جلوگیری از فحاشی آنها به خانواده مربیان و فوتبالیستها باشند. مستند امروز باشگاه پرسپولیس جدا از اینکه دل بسیاری را از این فرهنگ ناصحیح به درد میآورد، نشان دهنده جامعه متحجری است که مترصد کوچکترین جرقهای بوده که تمام مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را بر سر امثال رضاییان، عالیشاه و ترابی خالی کنند. افرادی که زورشان پشت سنگشان است و عقلشان به اندازه نوک دستشان!
بد نیست نگاهی هم به سازمان لیگ و کمیته فرهنگی آن داشته باشیم. سازمانی با رییسی که بازنشسته و غیرقانونی بوده اما همچنان به هر ریسمان چنگ میزند تا در فوتبال بماند. حال اینکه این فوتبال چه دارد که آقای سرپرست دل از آن نمیکند خود سوالی بزرگ است اما آقای بهاروند اکنون جوابتان برای این بی اخلاقیهای فوتبالی چیست؟
سوالمان را عوض کنیم! برنامه شما برای تغییر این فرهنگ نادرست چه بوده؟ البته اگر خبرنگار رکنا، برای حضور در استادیوم ممنوع الورود نمیشود که شده از شما بپرسیم که شما خود چند درصد در این افتضاح فوتبالی مقصر هستید؟
البته اگر لابی کردنهای این روزهای شما تمام شد، یک بار این بازی را ببینید تا متوجه شوید کجای کار هستید.
انتهای پیام/