یکی از تازه ترین رخدادها در حوزه به کارگیری فناوری های نوین برای اثرگذاری بر تغییرات فرهنگی و تسهیل روابط اجتماعی اقدام مشترکی است که تحت عنوان رادیو نسل از سوی انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با حمایت معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده صورت گرفته است. موضوع اصلی در رادیو نسل، درک و فهم مناقشات نسلی است و برای تهیه این پادکستها، گفتوگوهای جمعی میان برخی از متولدین دهههای ۴۰ تا ۸۰ ترتیب داده شده است. رادیو نسل مجموعه پادکست های روایتگر داستان نسلهاست که در مرحله اول در ۱۰ قسمت تهیه و تولید شده است.
شکلگیری هر نسل جدید، خواهناخواه نسلهای قبلی را متعجب میکند؛ گذشت زمان در نسل ها اضطراب میآفریند، زیرا دوره و زمانه هر یک را به انقراض نزدیکتر میکند. در این میان هدف، ترغیب نسلهای مختلف به گفتوگوست و قرار نیست پاسخهای قطعی به پرسشهای نسلی داده شود؛ بلکه هدف، نشان دادن پاسخهای محتمل است و اینکه بدون همدلی و درک یکدیگر پاسخی هم در کار نخواهد بود.
در این سلسله پادکستها، هر اپیزود به یک موضوع اختصاص دارد اما همه موضوعات در کلیتی حول نسل قرار خواهند گرفت. «داستان نسل ها» عنوان اولین اپیزود از پادکست رادیو نسل است که موضوع اصلی آن فهم مناقشات نسلی بوده و اینکه چطور میشود نسلهای مختلف را تشویق کرد با یکدیگر گفتگو کنند. در واقع اپیزود اول رادیو نسل به موضوع تغییر نسلها میپردازد. در این اپیزود، سئوال مطرح شده این است که آیا واقعاً مفهومی به نام نسل وجود دارد یا زاده تخیل ما است و اگر وجود دارد، چطور میتوان نسلهای مختلف را شناسایی کرد؟
پیشتر معصومه ابتکار معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده در گفت وگویی با ایرنا و با اشاره به تلاشهای معاونت امور زنان در کاهش مشکلات گفت وگوی بین نسلی گفته بود: مامنی سالمتر و بااهمیتتر از خانواده که بتواند از آحاد جامعه مراقبت کند وجود ندارد اما به دلیل تحولات مختلف در معرض آسیب است. یکی از این آسیبها، شکاف و کاهش گفت وگوی بین نسلی است. اینکه ما در بین همه مسائل و مشکلات روی موضوعی چون گفت وگو متمرکز شدهایم نشان دهنده آن است که موضوع گفت وگو یک مساله جدید برای خانوادهها است. سری پادکستهای مربوط به گفت وگوی بین نسلی را در پروژه مشترکی میان معاونت امور زنان و خانواده و انجمن ارتباطات تحت عنوان «رادیو نسل» ارائه کردیم. این پادکست سعی دارد ضمن شناسایی مسائل گفت وگوی بین نسلی، پیوند و ارتباط قوی را بین نسلها فراهم کند.
گفتوگوهای نسلی در ایران
هادی خانیکی استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و مشاور طرح پادکستهای گفتوگوی نسلی در ایران (مطالعه صورت گرفته توسط انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات) درباره اهمیت و نیاز به گفت وگو در ایران امروز، چرایی استفاده از پادکستها برای مطالعه گفت وگوی نسلی و پیرامون اهمیت گفت وگوی نسلی، به سوالات خبرنگار فرهنگی ایرنا پاسخ داد.
در طول سالهای گذشته همیشه روی اهمیت گفت و گو تاکید داشتهاید، به نظرتان به لحاظ فرهنگی موانع گفت و گو در ایران چیست؟
تاکید من بر گفتوگو، هم به دلیل تجربه مواجهه نظریام با این موضوع است (به دلیل ضرورت گفتوگو به عنوان پدیدهای که به رغم برخورداری از پیشینه در هر فرهنگ از جمله در ایران پدیدهای نوظهور است و برای کشف حقیقت و حل مسائل نسبت به جایگزینهای خودش بازده بیشتری دارد) و هم براساس دریافت از مسائل اساسی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و حتی اقتصادی در جامعه ایرانی و آن این است که در جامعه ما به دلایل مختلف ازجمله رویارویی با تغییرات پردامنه و ناتوانی با ضعف گفت وگو روبرو هستیم.
در جاهای دیگر هم تاکید کردم (اگرچه درست نیست، اما برای تقریب به ذهن) اگر خواسته باشیم در مورد همه مسائل ایران، علت نرسیدن به یک درک و دریافت مشترک را به یک عامل فرو بکاهیم آن عامل، ناتوانی در گفتوگوست.
طبیعتا ازآنج که جامعه ایرانی درحال حاضر محل برخورد بین دو گروه از تحولات مهم است؛ یکی تحولاتی که بر اثر تغییرات اجتماعی پردامنه در داخل ایران انجام گرفته است و ساحت های فرهنگی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است و دوم مواجهه با تحولات دراز دامنه سه دهه اخیر به تأسی از رشد فناوریها به ویژه فناوری های ارتباطی رخ داده است، در معرض تعاملات میاننسلی قرار گرفتهاست. این تعاملات میاننسلی اگر بهصورت گفتوگویی و تفاهم آمیزی صورت نگیرد به ناهمزبانیهای نسلی، شکافهای نسلی و گسست های نسلی منجر میشود.
قطعاً نمیشود از یک مانع و حتی صورتبندی آن در قالب موانع جدید یاد کرد؛ این مسئله ریشههای مزمن تاریخی و فرهنگی دارد. مانند اینکه اساساً گفتوگو به مثابه یک راهحل عملاً از ارزشهای معتبر فرهنگی برخوردار نیست؛ ممکن است در لفظ و به صورت شفاهی همه ما گفتوگو را بهعنوان راهحلی معقول بپذیریم؛ اما اینکه آیا گفتوگو را در عمل میپذیریم و یا اینکه گفتوگو چون یک فرایند روندی دارد که زودبازده نیست، در نتیجه با شتابزدگی در رسیدن به راه حل برایمان دشوار است که تن به راه حل دراز مدت بدهیم و اینها موضوعاتی است که در زمینه های فرهنگی ما نهفته است.
از نظر اجتماعی هم چون معمولا تحولات، تحولات از طرفی سریعی است بر این مشکلات می افزاید؛ چون جامعه همانگونه که بیان شد تحت تاثیر وقایع داخلی و خارجی (جهانی) با گسست ها، ناهمزبانی ها و شکافه ها مواجه می شود و به این موضوع می توان ریشه های اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی اضافه کرد. کم توجهی به گفتوگو یا امیدوار نبودن به آثار گفت وگو، ناآشنا بودن به مهارت گفت وگو و تبیین نشدن الزامات گفت وگو مجموعه ای از موانع گفت وگو از جمله گفت و گوی بین نسلی هستند.
برای کمک به گذر از این موانع باید به مجموعه ای از الزامات گفت وگویی پرداخت و آنها را در زمینه ها فرهنگی و اجتماعی ارتباطی و سیاسی مطرح ساخت و حتی به مسئله ای ملی بدل ساخت؛ و از سوی دیگر در قالب پروژه های مشخص ثمربخشی گفت وگو را حتی در سطوح خرد مورد توجه و پردازش قرار داد.
بهترین ابزار و روش یا روشهایی که در وضعیت فعلی برای گفت و گوی فرهنگی در ایران در اختیار داریم چیست؟
به طور مختصر ۵ زمینه برای توجه به الزامات گفت وگو مهم است؛ چون گفت وگو کاری شگفت انگیز و خارق العاده نیست که مانند چراغ جادو عمل کند بلکه می خواهد در جامعه ای و بین بخش هایی صورت بگیرد که هرکدام پشت سر خود جهان ها، زیست جهان ها و زندگی های متفاوتی دارند و با هم به گفت و گو می نشینند. حالا در بین این الزام هایی که بین این آرمان های مشترک با زیست جهان های مختلف وجود دارد ۵ ضرورت را باید مدنظر قرار داد:
اول: پذیرش عدم قطعیت در آرمان های اجتماعی و ضرورت عبور از جزمیت های حاصل از قطعی نگری، زیرا آرمان اجتماعی مشترک ساخته می شود؛ دوم: پذیرش این که حقیقت موضوعی متصلب و به مالکیت درآمده برای هیچ نسل و گروهی نیست. حقیقت اگرچه یک پدیده موجود در جهان است اما باید از آن تصلب و تعصب فراتر رفت تا به آن رسید. سوم: پرهیز از نفی دیگری و جست وجوی نقاط مشترک؛ چهارم: آموختن زبان و الزامات زبانی گفت وگو و ملاحضات آن و این که چطور هر طرف گفت و گو بتواند با زبانی قابل فهم برای طرف دیگر وارد شود و پنجم: توجه به شکل گیری فرایندها، نهادها و شبکه ها و به خصوص نهادهای مدنی که می توانند این گفت و گو را تسهیل کنند.
بر این اساس این سخن که گفت وگو امری ضروری و سخت است و در جامعه ایران زمینه های مساعدی ندارد را باید به پروژه های مشخصی مانند گفت و گوی نسلی، گفت و گوی بین گروه های اجتماعی، گفت وگوی گروه های و اجزا و نهادهای جامعه با همدیگر، گفت و گوی اجزا و نهادهای حکومت با یکدیگر، گفت وگوی بین حاکمیت و جامعه و امثالهم تقلیل داد.
توجه به دو نهاد تقویت کننده توام گفت وگو که یکی نهادهای مدنی و اجتماعی هستند و دیگری نهادهای آموزشی و رسانه ای. یعنی یک طرف نهادهای فرهنگی اجتماعی و سیاسی است که در جامعه شکل می گیرد و طرف دیگر این است که از طریق آموزش های مستقیم و غیرمستقیم در نهادهایی چون مدرسه و دانشگاه از یک سو و رسانه ها در شکل عام از سوی دیگر به این موارد توجه شود که تمامی این نهادها را می توان به صورت خرد و جزئی تر به لحاظ فرهنگی و سیاسی مورد مداقه قرار داد.
انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات یک انجمن علمی است که نمی خواهد خودش را محدود به فعالیت های علمی کند بلکه می خواهد دریافت های علمی و حرفه ای خودش را در حوزه عمومی هم به کار ببرد؛ به همین دلیل است که در دستور کار انجمن همواره همکاری با سایر نهادهای علمی و مدنی وجود دارد. از سوی دیگر مسئله گفت وگو هم از منظر علمی و هم از منظر حرفه ای و تخصصی مسئله ای است که قابلیت و ضرورت بررسی دارد.
در انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات از پادکست برای تشویق گفتوگو استفاده کردید. چقدر شبکههای اجتماعی و پادکستها می توانند ثمر بخش باشند؟
وقتی مسئله ضرورت گفت و گو در سطوح مختلف آن از سوی معاونت امور خانواده و زنان ریاست جمهوری بین انجمن های علمی مطرح شد، انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات عنوان گفت وگوهای میان نسلی را انتخاب کرد و در این زمینه همکاری های ثمربخشی داشت و در نتیجه مطالعه ای خوب با مسئولیت دکتر عباس کاظمی صورت گیرد؛ مطالعهای که به پرسشهایی اساسی پاسخ داد: این که مسئله اساسا چیست و خود این داستان گفت و گوی نسلی چگونه وجود دارد، مفهوم نسلی چگونه قابل تعریف است، واقعیت است یا زاییده تخیل ماست؟ و اگر وجود دارد چگونه باید نسل های مختلف را شناسایی کرد و فرایندها و سازکارهایی که می توان به درک این موضوع کمک کرده و به واسطه آن از کلیشه های رایج نسلی عبور کرد کدام اند؟ چگونه می توان آرمان ها و سبک زندگی نسلی را شناخت و این که مناقشات نسلی کجا هستند و مناقشات خانواده و فرزندان بر سر کدام موضوعات است؟ موارد و موضوعاتی که بر این اساس خانواده ها و فرزندان بر سر آنها اختلاف دارند چه هستند و چقدر طرفین حاضر به گفت وگو هستند؟ و در مسائل ملموس و متنابه زندگی مانند تحصیل و دنیای مجازی و رسانه ای و گروه های سازنده افکار و سلبریتی هایشان اساسا گفت و گو تا چه اندازه در این میان تاثیرگذار و اثرپذیر است؟
مطالعه کار را دنبال کرد. از آنجا که ظرفیت رسانه ای یک ظرفیت فرصت آمیز و تهدیدآمیز در شکل دادن و شکل گرفتن گفت و گو و پیش برد آن است، این مطالعه گفت وگو را درحوزه رسانه دنبال کرد و در حوزه رسانه هم به پادکست رسید و ۱۱ اپیزود در قالب رادیو نسل تولید شد؛ ترجمه کردن یک ایده بزرگ گفت وگو در یک فرهنگ خرد بود. این که بنشینیم و از طریق گفت و گوهایی که با نسل های مختلف صورت می گرفت، آرمان هایی که گفته می شود و رایج شده است (و حتی این که نسل ها را به دهه پنجاه و شصت و هفتاد و هشتاد و نود تقسیم بندی می کنند) را بیرون کشید، این که دغدغه هرکدام از نسلها و دههها چه بوده است و چطور می شود این مسئله را پیش برد؟
بر این اساس به این رسیدیم که از طریق پادکست این کار را انجام بدهیم. و علت این بود که پادکست به سبک رسانه ای خود برای انتقال تجربه های ما این ظرفیت و قابلیت را دارد. زیرا پادکست رسانه ای است که گفت وگو محور است. کمااینکه وقتی به این اپیزودها نگاه کنید می بینید که بخشی از آنها حاصل گفت وگوی گروهایی است که در عالم واقع شکل گرفته و حرف کسانی را منعکس می کند که به صورت عادی و طبیعی شاید در جامعه دیده نشوند. ضمن این که جواناها می توانند در آنجا گفت وگو کنند و گفت وگویشان انکعاس پیدا کند.
شرایطی که جامعه ما امروز در آن قرار گرفته، گذار پرشتاب به جهان دیجیتال و طوفانی از نوآوری های فناورانه است که رفتارها و تجربه مخاطبان را به شیبی تندی تغییر داده است. در اینجا محتوای چندرسانه ای بسیار مهم شده است و در میان این ابزارهایی که می توانند محتواهای چندرسانه ای را منعکس کنند، پادکست ها به دلیل تمایل مخاطبان برای استفاده از زمان های تلف شده و پرکردن زمان های خالی در ازدحام زندگی شهری و امکان مدیریت زمان و این که هر زمان که خواستند بتوانند به آن محتوا دسترسی داشته باشند، رسانههایی پراقبال هستند.
حتی امروز به دلیل مسئله ناشی از شیوع کرونا پادکست ها و ویدئوکست ها می توانند بخشی از تقاضای مخاطبان در جامعه ما را برآورده کنند، زیرا پادکست ها رسانه هایی با افزایشی رو به تقاضا هستند. حتی در کشورهای پیشرفته در آمریکا پیش از قرنطینه ۲۲ درصد شهرودان مخاطب یک پادکست در هفته بودند. این موضوع نشان می دهد پادکست هم ظرفیت گفت وگو را دارد و هم چون مورد اقبال است، می تواند نیازهای کسانی را که به گفت و گو تمایل دارند، برآورده سازد.
گفت وگوی میان نسلی را چگونه فهم میکنید و در شرایط فعلی در چه وضعیتی به لحاظ گفت و گو در سطح نسلها قرار داریم؟
به دلیل شتاب تحولات با منشا اجتماعی و رشد جمعیت و جمعیت شهرنشین و رشد آموزش و غیره تفاوت نسلی مسئله ای واقعی است و به دلیل رشد ارتباطات و شتابندگی استفاده از فضای رسانه ای به خصوص شبکه ها اگر نگوییم گسست نسلی تفاوت نسلی کاملا متصور است. به همین دلیل باید گفت وگوی سالم میان نسلی را جدی گرفت و لازمه آن (همانطور که در آن ۵ اصل بیان شد) این است که از نگاه های افراطی و تفریطی به این موضوع دور شویم؛ افراطی از این منظر که بگوییم که این نسل ها نمی توانند همدیگر را بفهمند و یا تفریطی این گونه که بگوییم که این نسل ها اصلا تفاوتی ندارند.
چنین چیزی نیست و باید این موارد را بفهمیم، به گفت وگو تن بدهیم و گفت وگوی میان نسلی را بپذیریم که اولا امری ممکن است و ثانیا دشوار است. باید بدانیم گفت وگو امری متفاوت با صورتبندی های دیگری مانند چت و مذاکره و صحبت کردن و حتی ارتباط است و طبیعتا باید به این سوال جواب بدهیم که هر نسل چگونه خود را درک و تعریف می کند. عواملی که در این درک موثرند، چه هستند و بعد از این درک هر نسل، نسل مقابل یا قبل و بعد خود را چگونه درک می کنند و فراتر از این کلیشه ها بتوانیم با بالابردن سطح ادراک مشترک و مهارت، این گفت و گو را ممکن کنیم که به نظرم ممکن است.
این که برداشت ما از نسل اساسا چه هست باید روشن شود؛ این که نسل وجود دارد و یک وجود مستقل هم دارد و زاییده ذهنیت ما نیست اما این تقسیم بندی نسلی که داریم چگونه است. آروزها و آرمان های نسلی برای هر نسل از دل گفت و گوهای این نسل ها به دست می آید. برجستگی مفهوم آزادی برای یک نسل، مفهوم عدالت برای نسلی دیگر، معیشت و توسعه و اقتصادی و توسعه سیاسی برای نسلی دیگر و اینها محصول تخیل آدم ها و سن آنها در قالب ها نیست و عوامل اجتماعی هم بر آنها موثر است و در این تحقیق پی گرفته شده و البته این مطالعه تنها جزئی از کل کارهای متعددی است که در حوزه نسل ها در کشور انجام گرفته است.
موضوع دیگر این است که نسل ها چگونه خود را درک می کنند. گاهی می خواهیم تعریف خود را به نسل ها تعمیم بدهیم؛ چنانچه نسل جوان می خواهد یک تعریف از نسل کهنسال یا میانسال داشتته باشد و آنها را متعصب و تغییر ناپذیر تتلقی می کنند و از سوی دیگر و از دید نسل کهنسال نسل جوان مسئولیت ناپذیر هستند. این کلیشه ها باید طبقه بندی شوند و پس از آن به آرمان ها توجه شود که آیا این نسل حاضر و متاخر بی آرمان هستند و هیچ آرمانی در زندگی ندارند؟ که البته در نهایت موضوع این است که آرمان های این نسل متفاوت از نسل قبل است و حتی نسل جدید آرمان های نسل قبل را به زبان متفاوتی بازگو می کنند.
سبک زندگی شاید یکی از مهمترین مسائلی باشد که در ناهمزبانی و در گفت و گوی نسلی مهم است؛ حتی وقتی از منظر دینی به این موضوع نگاه می کنیم می بینم جمله حضرت علی (ع) چقدر مهم است که می گوید: «فرزندانتان را با آداب زمان خودشان تربیت کنید و نه آداب زمان خودتان». توجه به تحصیل، جایگاه در خانواده و فرزندی و حتی در جایی جنسیت نشان می دهد که این عوامل تا چه اندازه در گفت و گوی نسلی مهم هستند، و زیست جهان و زندگی در فضای مجازی با زندگی در فضای واقعی و تفاوت هایی که این که آدم ها در کجا با هم روبرو می شوند، همه در این گفت وگو اثرگذارند. این که چه مکان ها و امکان هایی برای گفت و گو هست و این که آیا گفت وگو فقط خانواده است و اساسا در خانواده گفت و گو شکل می گیرد یا هرکسی در دنیای خودش است.
در مدرسه، در مکان های فراغتی و فرهنگی و غیره این گفت وگو شکل می گیرد یا نه و اینها مهم هستند و البته همانطور که بیان شد این تحقیق نقطه شروعی بود که امیدوار به ادامه دادن آن هستیم.