به گزارش خبرگزاری مهر، روز پنجم جولای ۱۹۷۵، انفجار یک مین ضد تانک در منطقۀ عینالبنیّه واقع در نزدیکی شهر بعلبک لبنان که به کشته و مجروح شدن شماری از جوانان شیعه انجامید، امام موسی صدر را وادار کرد تا تشکیل جنبش أمل (افواج المقاومۀ اللبنانیه) را علنی کند. امام که این جنبش را با هدف تجهیز و سازماندهی جوانان مومن برای دفاع از مردم و مقابله با تجاوزات اسرائیل، تشکیل داد، از بدو تأسیس، برنامههای آموزشی و تربیتی را سرلوحۀ فعالیتهای آن قرار داد.
او به خوبی توجه داشت که ضعف آموزشهای فرهنگی و فقدان تربیت صحیح دینی و سیاسی، این جنبش را با همان آسیبی مواجه خواهد کرد که دیگر گروههای سیاسی یا شبه نظامی مبتلا شدند. با همین نگاه بود که اعضای جنبش أمل تا زمانی که دورههای فرهنگی را نمیگذراندند، اجازه دریافت یا استفاده از سلاح را نداشتند. زیرا این جنبش نه با اهداف صرف نظامی، که ذیل راهبرد ملی و مذهبی امام موسی صدر و بر مدار حفظ کرامت انسان و تعالی افراد تشکیل شده بود.
برای آشنایی بیشتر با این جنبش، بخشی از خاطرات اعضای ارشد جنبش امل از جلسات آموزشی را که با حضور امام صدر برگزار میشد، در ادامه مرور میکنیم. با دستهبندی گفتههای این افراد که جوانان امل در آن روزگار بودند، سعی کردیم تا فضای حاکم بر این کلاسها و شیوه برگزاری آن بیشتر روشن شود. این خاطرات در گفتوگو با گروه تاریخ شفاهی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر گردآوری شده است.
قوانین جلسات
نظم زمانی و حضور الزامی اعضا
عاطف عون از اعضای مرکزی جنبش أمل:
این جلسات دورهای و منظم بود. برخی هفتگی و بعضی هر پانزده روز یک بار برگزار میشد.
حسین حیدر از مسئولان وقت جنبش در جنوب لبنان: نشستهای آموزشی کادرهای أمل مدتی هر هفته جمعهها ساعت ۲ یا ۳ بعدازظهر در سالن اجتماعات مجلس اعلا برگزار میشد و همۀ مسئولین و کادرها از بیروت و بقاع و جنوب شرکت میکردند. معمولاً جلسه با ورود امام و سر ساعت با هر تعدادی که حضور داشتند، شروع میشد. مدیریت این کلاسها و جلسات خیلی دقیق و منظم بود و در زمان تعیینشده تشکیل میشد. همه باید حضور میداشتند و خوب گوش میکردند. برخی اوقات امام پس از فعالیت خیلی زیاد میرسید و خسته بود، اما جلسه را ترک نمیکرد. علیرغم اینکه گاهی وضعیت امنیتی و بحرانی بود، کلاسها مرتب و هفتگی تشکیل میشد.
حسین حمود: کادرهای مسئول از بقاع و جنوب و دیگر مناطق همه باید شرکت میکردند.
حسن الحسینی از جوانان عضو جنبش أمل: (او دانشآموزان مدرسۀ فنی و حرفهای جبل عامل، تحت مدیریت شهید چمران بوده و هم اکنون از آموزگاران همان مدرسه است.)
جلسات ما در جنوب، به صورت هفتگی و در مدرسۀ فنی و حرفهای بود. حضور در این جلسات الزامی بود، مگر آنکه کسی به علت عذر موجه شرکت نمیکرد. اعضا باید دورهها را کامل میکردند و حضور منظم میداشتند. به همین علت اگر مجموع شرکتکنندگان در یک دوره پنجاه نفر بود، همیشه ۴۵ تا ۴۹ نفر حضور داشتند.
شیوۀ ادارۀ جلسات
از مباحث اعتقادی تا آشنایی با تحولات منطقه و انقلاب ایران
حسن الحسینی از جوانان عضو جنبش أمل:
جلسه با قرائت آیاتی از قرآن و قسمتی از نهج البلاغه آغاز و پس از آن، دروس اعتقادی ارائه میشد. این جلسات معمولاً با سخنرانی امام یا دکتر چمران، یا یکی از روحانیون فاضل، یا یکی از اساتید دانشگاه برگزار میشد.
در بخش اعتقادی، معمولاً جلسات به صورت پرسش و پاسخ بود. هر کس سؤالهای خود را مطرح میکرد و پاسخ آن را دریافت میکرد. البته وقتی صحبت از مسائل سیاسی بود، بحثها تنوع بیشتری داشت. در زمینۀ سیاسی سه موضوع اساسی مطرح بود: دفاع از جنوب، جلوگیری از تجزیه لبنان و حفظ مقاومت فلسطین. این سه موضوع محور بیشتر بحث و گفتوگوها بود. البته دربارۀ مسائل سیاسی روز هم بحث میشد.
حسین حمود از مسئولان جنبش امل: امام درس را ابتدا با مسائل اعتقادی آغاز و بعد مسائل سیاسی را بیان میکرد. او با استناد به سیره یا حدیثی از اهل بیت (ع)، روش آنان در مقابله با ظلم را بیان میکرد و میگفت که حرکت و جنبش ما ادامه خط سیر اهل بیت است و باید با ظلم مقابله و محرومان را یاری کنیم.
یادم هست مهمترین نکتهای که ایشان همواره تاکید میکرد، این بود که ایمان به خدا دو بُعد دارد: آسمانی و زمینی. سپس در توضیح آن میگفت: بُعد آسمانی، رابطۀ انسان با خدای سبحان است و بُعد زمینی رابطۀ انسان با انسانها. اگر شما با برادرت درست رفتار نکنی، خدا هم تو را نمی پذیرد. اگر ظالم و قاتل و فاسد باشی، خداوند نماز و عبادت شما را نمیپذیرد؛ زیرا خدا میخواهد وضع برادرت را درک و در برابر او احساس مسئولیت کنی.
بعد از مباحث اعتقادی، وضعیت سیاسی لبنان و خارج را برای ما تشریح میکرد. آن روزها بعضی از ما جوان بودیم و متوجه برخی مسائل نمیشدیم. شاید برای شما جالب باشد که بدانید در این جلسات گاهی دربارۀ تحولات افغانستان یا قضایای ایران و فعالیتهای امام خمینی و جنبشهای مؤمن انقلابی در جهان صحبت میکرد، در حالی که ما آن روز شناختی از آنها نداشتیم.
حسین حیدر از مسئولان وقت جنبش در جنوب لبنان: ایشان پس از پایان درس اعتقادی وضعیت روز را تحلیل میکرد. مثلاً دلیل مواضع و فعالیتهای خود و اینکه چرا فلان کار را کرد، یا علت شرکت در فلان کنفرانس را توضیح میداد.
یادم هست یکبار پس از پایان درس، آقای شیخ محمد یعقوب رسید. او از طرف امام به یکی از کشورهای خارجی رفته بود. امام از او خواست دربارۀ کنفرانسی که در آن شرکت کرده و سفرش توضیح دهد. اینکه چگونه با مسلمانان حاضر در آنجا و دیگر کشورها مرتبط شده تا حضور خودشان مطرح کنند و بتوانند صحبت کنند. یا بار دیگر دکتر حسین کنعان آمد و از مأموریتی که امام به او داده بود تا در کنفرانسی اسلامی در آمریکا شرکت کند، گزارشی ارائه کرد.
مثلاً امام دربارۀ سفر سادات به اسراییل، خیلی برای ما صحبت کرد و درباره خطر آن، وضعیت فلسطینیها و موضع سوریه توضیح داد. درباره ورود ارتش سوریه به لبنان هم مفصل صحبت میکرد.
عقل حمیّه از مسئولان وقت جنبش أمل در بخش نظامی: امام، بحث سیاسی روز را آغاز میکردند و نگرش و بینش خود را در آن موضوع که معمولاً مرتبط با مسائل لبنان و منطقه بود، بیان میکردند. گاهی درباره وضعیت انقلاب ایران هم صحبت میکردند، چون جوانان ایرانی هم بین ما بودند. یکی از برجستهترین آنها دکتر چمران بود که در کنار او فعالیتهای نظامی میکردیم.
هدف جلسات
تقویت زمینههای اعتقادی و فرهنگی
عاطف عون از اعضای مرکزی جنبش أمل:
ما در این جلسات میآموختیم که چگونه خود را تقویت کنیم و صبر و پایداری را وجهه همتمان قرار دهیم، همانگونه که قرآن فرمود: «اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوالله لعلکم تفلحون»
در این جلسات، امام موسی صدر فهم ما از تاریخ اسلام را شکل داد. اینکه چگونه از مرحلهای به مرحلهای دیگر منتقل شویم و از شکست به پیروزی برسیم. امام به ما یاد داد که هدف از بیان داستان جنگ احد چیست و چه فضیلتی دارد؟ ماجرای جنگ بدر چه معنایی دارد؟
هیثم جمعه، نایب رییس جنبش امل: هدف امام از برگزاری جلسات کادرهای حرکت امل، تربیت جوانان جنبش و تقویت زمینه اعتقادی و فرهنگی آنها بود. دقیقاً در همین دوره بود که هستههای جنبش در بیروت و خارج آن فعالیت خود را آغاز کردند.
شیوه تعامل و برخورد امام صدر با حاضران در جلسات
حسین حیدر از مسئولان وقت جنبش در جنوب لبنان: امام ابتدا با همۀ حاضران، سلام و احوالپرسی میکرد و بعد به بحث خود میپرداخت.
او همه چیز را توضیح میداد و خیلی دقیق تجزیه و تحلیل میکرد تا ما خوب بفهمیم. جوانان جنبش آموزش میدیدند و با هم بحث میکردند و بحث آنها از روی دانش و فهم بود، نه از روی جهل و تعصب. فضل و علم داشتند، دلیل و برهان مطرح بود. اینکه ما با هم بحث و گفتگو میکردیم، روشی دقیق و مثمرثمر بود. این روش بر زندگی ما بسیار اثر داشت. امام به روش علمی یاد داد که گرفتار تعصب فکری و گروهی نشویم.
عاطف عون از اعضای مرکزی جنبش أمل: امام با هوشمندی و بینش و آیندهنگری ویژهای صحبت میکرد. انگار کلام او سخن هر کدام از ما بود که نمیتوانستیم بیان کنیم. در حقیقت او حرف دل ما را میزد.
امام حافظۀ خوبی داشت و اسم حاضران در جلسه را همیشه به یاد داشت. او همه را به اسم صدا میکرد، دکتر چمران هم همینطور بود. حتی اسامی تک تک مسئولان را میدانستند و لازم نبود از کسی بپرسند.
عماد قصیر از جوانان امل: امام، جوانان را فرزندان خود میدانست. گاهی صدرالدین و حمید، فرزندان امام، در جلسه کادرها حاضر میشدند. امام بدون هیچ تفاوتی همان رفتاری را با آنها میکرد که با بقیه داشت و این چیزی بود که ما به خوبی میدیدیم.
یادم هست یکبار که امام خیلی خسته بود، از دکتر چمران خواست درس را ادامه بدهد. چمران گفت من در محضر شما صحبت نمیکنم. امام گفت شما صحبت کنید، من کمی کسالت دارم. چمران نپذیرفت تا اینکه امام گفت این یک دستور تشکیلاتی است. چمران سرخ شد، کاملاً مشخص بود که این کار برایش سخت است، چون از یک سو باید در حضور امام صحبت میکرد و از سوی دیگر نحوۀ رفتار او آموزشی برای حاضران بود و اگر انجام نمیداد، به دستور تشکیلاتی عمل نکرده بود. لذا برخواست و درس را ادامه داد.
شیوه انتقال مطالب به دیگر اعضا
پیادهسازی نوارها و تکثیر متنها
حسین حیدر از مسئولان وقت جنبش در جنوب لبنان: بعد از جلسه هر کس به شهر و روستا و منطقۀ خودش باز میگشت و بلافاصله و حتی گاهی شبانه، برای هستۀ جوانان منطقۀ خود کلاس درس میگذاشت و همان بحث امام را مطرح میکرد. هر چه یاد میگرفتیم به دیگران منتقل میکردیم تا از فکر و حال و هوای موجود در جلسه استفاده کنند. به این ترتیب آموزشهای امام، به بدنه جنبش منتقل میشد. همچنین مسئول فرهنگی جنوب، همه مسئولان فرهنگی شهرها و روستاها را جمع میکرد و هرچه آموخته بود، برای آنان بازگو میکرد. البته سخنرانیهای امام با همان امکانات اولیهای که داشتیم، روی نوار کاست ضبط میشد و متن آنها را به اعضا میدادند.
حسن الحسینی از جوانان عضو جنبش أمل: این جلسات ضبط میشد و ما در مؤسسه نوارها را پیاده میکردیم و به دکتر چمران میدادیم تا به امام نشان دهد. سپس، تکثیر میشد و نسخهای از آن در اختیار اعضا و جوانان عضو جنبش قرار میگرفت. روش ما حرفهای نبود، یک دستگاه ضبط صوت معمولی قدیمی داشتیم که جلسات را با همان ضبط و پیاده میکردیم. شاید برخی سخنرانیهای امام قبل از این دوره روی نوار ریل ضبط میشد ولی ما روی کاست ضبط میکردیم. این کار، بخشی از فعالیت جهادی ما بود. این درسها چارچوب اعتقادی و فرهنگی و تشکیلاتی جنبش بود. متأسفانه در سالهای اشغال جنوب، بخشی از این اسناد و نوارها که در مؤسسه بود، از بین رفت.