آرتین زهرابی؛ بازی دوستانه تیم ملی ایران و کانادا چنان که پیش بینی می شد در یک قدمی کنسل شدن است. اگر این دیدار هم مثل اکوادور لغو شود، عملا برنامه ای به نام بازی دستگرمی و تدارکاتی نخواهیم داشت؛ حداقل تا این لحظه که چیزی برای ارائه نداریم.
ایران به زودی در جام جهانی ۲۰۲۲ به مصاف حریفانی می رود که تا دندان مسلح هستند و مدت هاست برای بازی های خود در قطر برنامه ریزی کرده اند. تیم ملی ایران هم عصا به دست، مشغول قدم زدن میان حریفانی است که مانند قهرمانان دو صد متر، به سرعت برق و باد می دوند و به مقصد می رسند.
از تیم ملی به جز مصاحبه های حمید استیلی که هر بار از ذکر جزئیات خبرهای بد فرار می کند، صدای دیگری نمی شنویم. آقای اسکوچیچ کجاست؛ چرا از او حرفی نمی شنویم؟
کار دراگان به جایی رسیده که بانیان حضور او در تیم ملی نیز، زبان به انتقاد گشوده اند و از سکوت هولناک اسکوچیچ به ستوه آمده اند! در فوتبالی که فدراسیونش رئیس ندارد و تیم ملی اش فاقد برنامه روشن و مشخص است؛ متاسفانه از سرمربی کروات و موفقش هم صدایی بلند نمی شود. چه کسی باید برای تیم ایران اعلام موجودیت کند؟ فریاد اعتراض این تیم را چه کسی باید به گوش دیگران برساند؟ آیا به جز اسکوچیچ، فرد دیگری این مسولیت را می تواند بر عهده بگیرد؟
اسکوچیچ اما هیچ سخنی نمی گوید؛ هیچ توضیحی هم نمی دهد. او می داند پس از جام جهانی، احتمال ماندنش در تیم ملی کم است؛ اما ۳ بازی در قطر و نیمکت تیم ملی ایران در جام جهانی، رزومه ای است که در تاریخ می ماند و در دوران مربیگری او هم هرگز تا آخر عمر تکرار نمی شود؛ چون قرار نیست مسولیت تیم دیگری را برای حضور در جام جهانی به اسکوچیچ بسپارند.
حامیان سفت و سخت او؛ اما به حرف آمده اند؛ لابد این سکوت عجیب را دیده اند و می خواهند بار مسولیت نتایج تیم ملی را در جام جهانی از روی دوش خود بردارند. سرمربی تیم ملی چطور؟ او تا کی می خواهد این وضعیت تاسف بار را ببیند و سکوت کند؟