یادآوری حماسه فتح خرمشهر با فرماندهانی از مکتب سلمان فارسی

خبرگزاری فارس سه شنبه 03 خرداد 1401 - 15:33
یادآوری حماسه فتح خرمشهر با فرماندهانی از مکتب سلمان فارسی

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، خرداد، ماه پر حادثه و مهمی در تاریخ انقلاب مردم ایران شده و سومین روز این آخرین ماه بهار، روز شاخص مقاومت مردم ایران اسلامی و نماد جهاد الهی شد، روزی که تفسیر آیات امداد الهی و بروز اتکا به خداوند متعال و عزت نفس در مقابل نگاه تکدّی­‌گرایانه به مستکبران عالم است.

سوم خرداد روزی است که معادلات تفکر مادی‌گرایانه را در نظر انسان عصر جدید بر هم زد و تابلویی برای همیشه در پیش چشم بصیرت آدمی قرار داد که پیروزی به تعداد و امکانات و پول و... نیست، پیروزی از آن خدا است و چه زیبا و بجا گفت امام خمینی(ره) که «خرمشهر را خدا آزاد کرد».

شاید بتوان گفت که حق با صدام و اعوان و انصارش بود که بازپس‌­گیری خرمشهر، غیرممکن بوده است، اما مسلمان شیعه معتقد، تجربه بدر و احد و خندق را دارد، آرمان عاشورا را در افق می­‌بیند و با تمام وجود لمس کرده که قبل از ۲۰ خرداد سال ۶۰، فقط صحبت از نداری امکانات و تجهیزات بوده و عدم توانایی نیروهای ما.

اما با عزل بنی­ صدر، اوضاع به نفع سپاه اسلام تغییر کرد و شیرینی پیروزی اتکا به خداوند و پیروی از ولایت و تلاش مجاهدانه زیر دندان­‌ها رفته بود تا نوبت به سوم خرداد سال ۶۱ و آزادسازی خرمشهر رسید، خرمشهری که خدا آزادش کرد، با مقاومت و مجاهدت رزمندگان اسلام.

سهم اصفهان به عنوان شهر شهیدان در آزادی خرمشهر بسیار پررنگ و اساسی است تا جایی­ که نام چند فرمانده اصفهانی در زمره فاتحان خرمشهر آمده است و خاک گلستان شهدای اصفهان میزبان جوانان دلاور و آسمانی است که نامشان لرزه بر اندام فرماندهان کهنه‌کار عراقی می‌­انداخت.

محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسدان انقلاب اسلامی می‌گوید: دو نفر از فرماندهان عراقی که اسیر شده بودند می‌گفتند وقتی اسم احمد کاظمی، حسین خرازی و مهدی باکری می‌آمد ما بر اندام‌مان لرزه می‌افتاد و دعا می‌کردیم ما روبروی این لشکرها نباشیم چون مطمئن بودیم این‌ها می‌آمدند و می‌زدند و هیچ‌کس جلو­دارشان نبود.

اگرچه این روزها غبار دنیازدگی و محاسبه دو دوتا چهارتا، آسمان آدمیت ما را تیره کرده و سربه زیر دنیا شده‌­ایم، اما مرور آن روزهای پرافتخار و ارزشمند می­‌تواند دست آدمی را بگیرد و از خاک تا افلاک بکشاند، اگر سر بلند کنیم و شهید را ببینیم که بر کرانه هستی ایستاده است.

روایت حماسه فتح از زبان شهید کاظمی

طنین صدای حاج احمد کاظمی پشت بیسیم در روز فتح خرمشهر، جان را جلا می‌­دهد، صدای فاتحی که یکی از مهم­‌ترین و پیچیده­‌ترین فتوحات تاریخ را رقم زده است اما نشانی از غرور و تکبر ندارد و با آن لهجه شیرین خود، فرماندهان قرارگاه را هم از این فتح مبین، شگفت­‌زده می­‌کند.

نخستین خبر آزادسازی خرمشهر

اهمیت کار سردار سپاه اسلام حاج احمد کاظمی تا آن جا است که شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در رسای او گفته است: من تصورم این بود که وقتی خبر شهادت احمد گفته شد، حداقل تیتر همه روزنامه‌های ما باید این جمله باشد که فاتح خرمشهر شهید شد؛ همان‌‌طوری که وقتی بزرگی از ما در ادبیات، در هنر و در هر چیزی از بین ما می‌رود بلافاصله تیتر می زنیم پدر علم ریاضی ایران از دنیا رفت.

از تسخیر لانه جاسوسی تا فتح خرمشهر در گمنامی

یکی دیگر از فاتحان خرمشهر، شهید محمود شهبازی است، جوانی که در دانشگاه علم و صنعت درس خوانده و نام خود را در دفتر برچینندگان بساط لانه جاسوسی شیطان بزرگ ثبت کرد، قائم مقامی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) و فرماندهی سپاه همدان با آن خاطره روح­‌نواز مقابله­‌اش با بنی­‌صدر، از دیگر فعالیت­‌های او است.

حاج محمود اگرچه نقشی اساسی در فتح خرمشهر داشت و نیروهای خود را تا پشت دروازه‌های شهر رساند، اما یک روز زودتر از جشن پیروزی، در دوم خردادماه جام شهادت را به یک‌باره سرکشید و به نظرگاه وجه‌الله شتافت، او از فاتحانی است که نام و یاد شهید دلاور محمد جهان‌آرا را در یادها زنده می‌­کند.

شهید جهان­‌آرا و یارانش با دست خالی مقابل دشمن تا دندان مسلح مقاومت کردند، مقاومت جانانه­‌ای که اگر خیانت ناشی از ضعف جهان‌بینی امثال بنی­ صدر و دیگر دنیازدگان و مرعوبان زر و زور و تزویر نبود، شاید شکسته نمی­‌شد و دفاع جانانه امثال شهید عزیز حسن اقارب‌پرست، که از نصف جهان راهی خرمشهر شده بود و پیکرش به شهر خود بازنگشت، نتیجه می­‌داد.

فرمانده‌ای که تنها یارش خدا شد

۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۱، روزی که دشمن با پاتک‌های سنگین روی جاده اهواز- خرمشهر توانسته بود قسمت‌هایی از جاده را پس بگیرد و از شکاف ایجادشده بین قرارگاه‌های فرعی هم‌جوار تیپ ۲۷ (نصر۳ و نصر۵)  بهره لازم  را ببرد و همچنین از جنوب به شمال از سمت خرمشهر با تانک‌های تی ۷۲ و به‌کارگیری تیپ نیرومند ۱۰ زرهی،جاده را در اختیار گرفته بود و هر لحظه حلقه محاصره گردان سلمان  را تنگ‌تر می‌کرد اما این روز، روز سرنوشت‌سازی برای تیپ ۲۷ بود.

شهید حسین قجه‌ای یا بهتر است بگوییم فرمانده دلاور گردان سلمان؛ شهید حسین قجه‌ای آن روز علاوه بر هدایت و فرماندهی گردان، آن‌قدر از روی خاکریز، آر.پی.جی شلیک کرده بود که از گوش‌هایش خون جاری شده بود اما  دلاورمردان با کمک نیروهای مهندسی رزمی جهاد سازندگی، توانستند ۱۰ متر خاکریز احداث کند.

در آن حین با افزایش فشار دشمن وقتی محمدابراهیم همت برای متقاعد کردن قجه‌ای، با عبور از حلقه محاصره دشمن، خود را به او رساند و  درخواست عقب‌نشینی کرد، در جواب گفت، «من و نیروهای گردان دیشب هم‌قسم شدیم که خودمان را به خرمشهر برسانیم.» وهمان هم شد و سلمانی‌های گردان سلمان شجاع، غیور و مقاوم ایستاده و جنگیدند و حتی شهادت فرمانده مانعی برای شکستن عهد و پیمان مقاومت‌شان نشد.

مقاومت گردان سلمان سرنوشت‌ساز مرحله اول عملیات بود، چرا که فروریختن خاکریز ایستگاه گرمدشت که پیشانی جنوبی عملیات محسوب می‌شد، کل دستاوردهای قرارگاه‌های نصر و فتح را با خطر مواجه می‌کرد؛ بزرگ‌مردی که غرور و غیرت دینی و ملی‌اش از اهالی مکتب سلمان فارسی بود بی‌مهابا برای آخرین بار گلوله آر.پی.جی را جاگذاری کرد، از خاکریز بالا رفت و یکی از تانک‌های دشمن را نشانه گرفت که در همان لحظه بر اثر اصابت گلوله یک تک‌تیرانداز عراقی، پیشانی‌اش شکافت و صورتش غرق خون شد اما مقاومت گردان‌های تیپ ۲۷ به ثمر نشست، حلقه محاصره شکسته شد و مواضع تیپ ۲۷ در ایستگاه گرمدشت تثبیت‌ شد.

آنچه شهید قجه‌ای در نماز جمعه گفت

عقلانیت در کنار معنویت

محور دیگری از عملیات آزادسازی خرمشهر تحت فرماندهی شهید حاج حسین خرازی بود؛ از نظر تعداد نیروی کمتر از یک دهم عراقی‌ها و امکانات و تجهیزات هم که نگفتنی و مشخص بود، با این حال عزم راسخ، ایمان و کار جهادی شاخصه رزمندگان اسلام بود، شاخصه‌هایی که ریشه در عقلانیت دارد، عقلانیت فهم مناسبات عالم هستی.

پیام رحمانی خرازی به بعثی‌ها

 در محور حاج حسین و در آستانه شروع حمله چند ده عراقی ناگهان تسلیم شدند و به سمت نیروهای ایران آمدند، حاج حسین تدبیری کرد که به جای فرستادن آن اسرا به عقب، قرآن جیبی خود را ضامن میان خود و عراقی‌هایی کند که بر اساس تبلیغات استخبارات از اعدام شدن توسط نیروهای امام خمینی(ره) ترسیده بودند و وعده سلامت به تهران فرستاده شدن همه تسلیم‌شدگان را بدهد.

عراقی‌ها به خطوط خود رفتند و چند دقیقه بعد دسته دسته تسلیم شدند، حاج حسین با فرمانده تماس گرفت و شرح ماوقع داد، شهید صیاد برای مطمئن شدن با بالگرد به منطقه رفت و با محسن رضایی تماس گرفت که عراقی‌ها از دو سمت در حال خارج شدن و تسلیم شدن هستند.

اما آن‌چه شهدای ما را از فرماندهان و فاتحان عالم جدا می­‌کند، وسعت خاک فتح کرده و تعداد دشمن کشته شده و اسیر گرفته و ... نیست، اگر در فتح زمین هم غوغا کرده‌­اند، شاخصه ایشان، فتح آسمان­‌ها است، مثلاً آن‌­جایی که می‌­گویند شهید حاج محمود شهبازی، در دروازه خرمشهر، در حال کمک به یک بسیجی مجروح به شهادت رسید و این است تفاوت از زمین تا آسمان میان شهدا و رزمندگان ما با جنگجویان دنیا.

و  آخر این که پیروزی از آن یک فرد یا شهر یا نیروی خاص نیست، حواسمان باید باشد که «خرمشهر را خدا آزاد کرد».

انتهای پیام/۶۳۱۰۶/ح/ی

منبع خبر "خبرگزاری فارس" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.