به گزارش اقتصادنیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، مصطفی کواکبیان، نماینده مردم تهران در مجلس دهم در گفتگویی تفصیلی به بیان نکاتی درباره انتخابات ۱۴۰۰، آرای خاکستری و میزان آرای جناح های اصلاح طلب و اصولگرا، نهاد اجماع ساز و ... پرداخته است. بخشی از این گفتگو را در ادامه می خوانید.
نظر شما در مورد اسامی که مطرح میشود و گفته میشود جریان اصلاحات روی آنها اتفاق نظر دارد، چیست؟
محسن هاشمی در مصاحبهای حدود ۲۰ اسم را مطرح کرد، بعد گفت که شوخی کردم. در هر صورت گمانه زنی زیاد است، اما سر هیچ کدام از آنها بحثی نشده است.
شما برنامهای برای انتخابات دارید؟
اگر حزب تصمیم بگیرد، شرکت میکنم.
نهاد اجماع ساز، جدا از شورای هماهنگی اصلاحات است یا ذیل آن تعریف میشود؟
۳۲ حزب شورای هماهنگی، چند نفر را به خود اضافه میکنند، اما چیزی شبیه شورای عالی سیاست گذاری نخواهد شد و قطعا این نهاد ذیل شورای هماهنگی است و نه فوق آن.
شورای هماهنگی سر جای خود باقی میماند و یک نهاد اجماع ساز که در آن تعدادی مشاور به اعضای شورای هماهنگی اضافه میشوند، فعالیت خود را دنبال خواهد کرد.
گرم شدن فضای انتخابات چگونه به وجود میآید؟
ما باید آسیب شناسی کنیم که چرا در انتخابات سال ۹۸ مشارکت مردم کم شد، زیرا بسیار مهم است. موضوع، فقط رد صلاحیتها نیست؛ با اطلاع میگویم که در کل کشور اصلاح طلبها بیشتر از ۶۰ نامزد برای مجلس نداشتند. در شهرها نامزد زیاد داشتیم، اما از طرف اصلاح طلبها نبود.
علاوه بر این، وضعیت معیشتی مردم به شدت دچار مشکلات شده بود و خیلیها میگفتند ما برای نان شب ماندیم، رای میخواهیم چه کنیم؟
۳ پایه اصلی رد صلاحیت ها، وضعیت نابهنجار معیشت مردم و کاهش اعتماد عمومی در ریزش مشارکت مردم در انتخابات ۹۸ تاثیرگذار بود.
اگر اینها آسیب شناسی نشود، همین مشکلات را در آینده هم خواهیم داشت. هنوز وضعیت معیشتی مردم سامان ندارد و باید مجلس، دولت و همه نهادها در این ۵ ماه مانده به انتخابات فکری کنند؛ شورای نگهبان هم هر چقدر محدوده را تنگتر کند، کاهش مشارکت مردم را افزایش خواهد داد. مهمتر از این دو عامل، بحث اعتماد عمومی است که واقعا باید کاری کنیم که مردم تشویق شوند و حضور جدی داشته باشند.
هر طرح و اقدام و موضوعی که باعث کاهش حضور مردم شود، قطعا ضد منافع ملی، نظام، انقلاب، راه امام خمینی و فرمایشات رهبری است که ایشان بارها فرمودند که ما باید جذب حداکثری و دفع حداقلی داشته باشیم. خصوصا در انتخابات که چندین بار رهبری فرمودند حتی کسانی که نظام را قبول ندارند پای صندوقهای رای بیایند، یعنی انقدر مشارکت گسترده مهم است.
با این راهبردها میتوان فضا را برای انتخابات گرم کرد. متاسفانه برخیها انتخابات ۹۸ زیر دندانشان مزه کرده و میگویند هر چه کمتر خلق الله بیاید، به نفع ماست.
بر اساس آمارهای رسمی در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی، کمتر از ۶۰ درصد مردم در انتخابات شرکت کردند. در تهران ۲۰ درصد حضور داشتند و بدتر از آن اینکه در دور دوم انتخابات مجلس، در استان البرز گفتند که تعداد کسانی که انتخابات را اجرا میکردند، بیشتر از آرای کسی بود که رای آورده و به مجلس راه پیدا کرده است، یعنی از یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر واجد شرایط، فرد با ۲۷ هزار رای یعنی زیر دو درصد به مجلس آمده است.
برخی که بدشان نمیآید که با دو درصد رای به مجلس بروند! باید این تفکر را کنار بگذاریم که به خاطر دستمال جناح و حزب و منویات خودمان، کل قیصریه را به آتش بکشیم و برایمان مهم باشد که نظام و مشارکت حداکثری ادامه پیدا کند، حتی اگر رای نیاریم.
به نظر شما آیا جریان اصلاحات هنوز پایگاه اجتماعی خود را دارد؟
بحث همین است که عدهای از جریان اصلاحات مخالف حضور در انتخابات هستند. تجربیات انتخاباتی نشان داده که سقف رای جریان اصلاحات هیچ وقت از سبد اصلاح طلبان به سبد گروههای دیگر ریخته نخواهد شد؛ ۱۵ درصد آرا برای جریان اصولگراست، ۳۰ تا ۴۰ درصد آرای خاکستری وجود دارد که بین جریانهای مختلف شناور هستند و فارغ از جناح و جریان تصمیم گیری و انتخاب میکنند و هر طرفی بهتر بتواند شعارهای آنها را بهتر پوشش دهد به آن سمت حرکت میکنند؛ منهای این درصدها، بقیه آرا یعنی چیزی حدود ۴۰ – ۵۰ درصد رایها به بالا متعلق به اصلاح طلبان است.
حالا در خصوص پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان باید بگوییم بخشی از آن در طیف خاکستری تضعیف شده است، ولی بخش ۴۰ – ۵۰ درصد به بالا واجدان شرایط اگر باز هم در انتخابات حاضر شوند به اصلاح طلبان رای میدهند، منتها حضور آنها در انتخابات به، اما و اگر بستگی دارد؛ ولی نیامدن آنها به معنی بالا رفتن آرای اصولگراها نیست.
نظرتان درباره این چند اسم و عبارت چیست؟
محمدرضا عارف: شخصیت اخلاقی و اجرایی که در حد توانش خواست در مجلس دهم کارهایی را انجام دهد، ولی چون اکثریت با ایشان و جریان اصلاح طلبی نبود، موفق نشد.
شورایعالی سیاستگذاری اصلاح طلبان: تمام شد و هیچ وجود خارجی ندارد و به تاریخ پیوست.
سید محمد خاتمی: شخصیت نواندیش در بحث حمایت از منافع ملی و حفظ حضور مردم.
حسن روحانی: همشهری ما است و دوستش داریم، ولی اصلا از کارهایش راضی نیستیم؛ سال ۵۸ مسئولیت ستاد انتخابات او برای مجلس اول در سمنان داشتم و از نظر عاطفی رابطه خوبی با هم داشتیم.
در انتخابات سال ۹۶، ۴۳ شهر رفتم و برای حمایت از روحانی سخنرانی کردم و از او خواستم یک کاری کند که من سربلند باشم، برخی گفتند کواکبیان از رای دادن به روحانی پشیمان شده است، اما من از رای دادن به او پشیمان نشدم و یک حامی منتقد او هستم و شاید بیشتر تذکراتی که در مجلس دهم مطرح کردم هم به دولت بر میگشت.