ریزگردهای همسفر با باد در حالی موجب ثبت رکورد تاریخی آلودگی هوای پایتخت شده که بر اساس هشدارهای کارشناسان، بیعملی داخلی و عدم چارهجویی بینالمللی میتواند ظرف چند دهه آینده وضعیت را به مراتب بغرنجتر کند. مهار ریزگردها که جنس متفاوت آلودگی هوای تهران را در بهار امسال رقم زده است، با یک نقشه عملیاتی مدون شدنی است اما حتی اگر همین امروز این برنامه عملیاتی اجرا شود، حداقل 10 سال به طول میانجامد تا نتایج آن مشهود شود.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، یکی از مشکلاتی که طی سالهای اخیر برخی از کشورهای غرب آسیا از جمله ایران با آن مواجه بودهاند، برخاستن توفان همراه با گرد و غبار است. در این پدیده ذرات ریز با قطر کوچکتر از 10 میکرون به دلیل داشتن وزن کمتر، به ترازهای بالای جوی رفته و با صعود تا ارتفاعات چند هزار متری، سوار بر بادهای غالب در این لایههای جو آسمان را درمینوردند. جابهجایی این ذرات خسارتهای سنگینی به سلامت انسانها، طبیعت، حیوانات اهلی و وحشی و محصولات کشاورزی وارد میکنند. این ذرات به دلیل داشتن وزن کم و سبکبودن، ماندگاری بالایی در حد چند روز و بعضا تا چند هفته در فضا دارند.
آلودگی ناشی از انتشار ریزگردها در استانهای غربی سابقه چند ساله دارد اما ورود آنها به تهران و درگیر شدن بیش از 20 استان در برخی مقاطع پدیده جدیدی مربوط به یکی دو سال اخیر است که بهار امسال در شدیدترین شکل خود برای پایتختنشینها ظاهر شد. به این ترتیب شاخص کیفیت هوای تهران امسال دوبار رکورد تاریخی زد که نوبت اول مربوط به 24 ساعت منتهی به صبح بیستم فروردین بود. میانگین شاخص ایستگاههای سنجش آلودگی هوا در این روز 332 و هوا در وضعیت «خطرناک» قرار گرفت که دستکم از زمانی که آرشیو شاخص روزانه کیفیت هوا وجود دارد (حداقل در یک دهه اخیر)، بیسابقه بود. اما رکورد آلودگی ناشی از انتشار گرد و غبار در هوا به ثبت این رکورد بسنده نکرد و رکورد تاریخی دیگری چند هفته بعد در 24 ساعت منتهی به صبح روز چهارم خرداد 1401 رقم خورد. به این ترتیب آلودهترین روز پایتخت از دستکم 10 سال پیش تاکنون، چهارم خرداد بود که شاخص کیفیت هوا باز هم در محدوده خطرناک اما با غلظت بیشتری از ذرات معلق در هوا گزارش و شاخص «435» ثبت شد.
بهطور کلی کاهش رطوبت خاک ناشی از خشکسالی که دنباله تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین ناشی از انتشار گازهای گلخانهای در جو است از یکسو و مداخلات انسانی در محیط زیست توسط برخی کشورهای منطقه به ویژه ترکیه از سوی دیگر که با سدسازی زمینهساز خشکی رودخانهها و تالابها در کشورهای پاییندست خود شدهاند، نقش اساسی در ایجاد کانونهای ریزگرد در منطقه غرب و جنوب غربی آسیا داشتهاند.
آلودگی ناشی از ریزگرد به لحاظ جغرافیایی دو منشأ «داخلی» و «خارجی» دارد؛ منشأ خارجی آن عمدتا سه کشور عراق، سوریه و عربستان هستند که در نتیجه بیابانزایی و عدم اقدام موثر برای تثبیت خاک در پهنههای بیابانی این کشورها، تعداد و مساحت کانونهای انتشار ریزگرد در آنها طی سالهای اخیر افزایش یافته است. در این کشورها همچنین سوء مدیریت سیاسی در مقاطعی باعث شدت گرفتن روند فرسایش خاک و افزایش سرعت بیابانزایی شده است. مداخله ترکیه در وضعیت اکولوژیک منطقه از طریق سدسازیهای متعدد نیز به خشک شدن بستر رودخانهها در کشورهای پاییندست نظیر عراق دامن زده است.
اما منشأ داخلی ریزگردها که بهطور کلی در بروز پدیدههای توفان گرد و خاک در کشوری سهمی حدود 60 درصد دارد نیز به برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی بازمیگردد. تغییر کاربری زمین، فرسایش خاک و عدم توجه به تالابها از دیگر عوامل داخلی است که به افزایش مساحت پهنههای مستعد انتشار گرد و خاک منجر شده است. بر اساس استاندارد جهانی، برداشت از سفرههای آب زیرزمینی نباید بیش از 40 درصد باشد، اما در حال حاضر این برداشت در اغلب نقاط کشور تا دو برابر و بعضا حتی 100 درصد است و این یعنی بحران بیآبی در کشور محرز است. در حال حاضر 57 درصد از آب شرب شهری، 83 درصد از آب شرب روستایی، 63 درصد از آب مصرفی در بخش صنعت و 52 درصد از آب مصرفی در بخش کشاورزی از طریق سفرههای آب زیرزمینی تامین میشود.
در کنار دو منشأ داخلی و خارجی، تغییرات جهانی اقلیمی ناشی از انتشار گسترده گازهای گلخانهای طی چند دهه اخیر و به دنبال آن، گرمایش زمین، کمبارشی و بحرانهای بعدی، در شدت گرفتن آلودگی با منشأ خاکی در کشورمان بیتاثیر نبوده است. از این منظر میتوان آلودگی ناشی از ریزگردها را به عنوان بحران ثانویه آلودگی کربنی قلمداد کرد. به این ترتیب ابرمزاحم ریزنقشی که به اندازه جنس اول آلودگی (ذرات معلق کوچکتر از 5/ 2 میکرون منتشر شده از اگزوز خودروها) برای سلامت انسان خطرناک است، این روزها در آسمان بیش از 20 استان کشور جولان میدهد.
تغییر کاربری اراضی جنگلی نیز یکی دیگر از سیاستهای غلط داخلی در طول چند دهه اخیر بوده که در بحرانهای اقلیمی فعلی نقش داشته است. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس مساحت جنگلهای حاشیه دریای مازندران در شمال کشور از سه میلیون و 600 هزار هکتار به یکسوم یعنی یک میلیون و 200 هزار هکتار ظرف 40 سال گذشته کاهش یافته است. به گزارش «دنیای اقتصاد»، در صورتی که بیعملی در زمینه مقابله با پدیده انتشار ریزگرد در ایران و دیگر کشورهای منطقه ادامه پیدا کند، این جنس از آلودگی در سالهای آینده نه مثل یک میهمان ناخوانده، بلکه به عنوان حاضر همیشگی به ویژه در نیمه اول سال شهروندان ساکن استانهای مختلف را نیز به اندازه غربنشینها که سالهاست در معرض این پدیده هستند، درگیر خواهد کرد. کارشناسان هشدار میدهند در صورتی که مقابله موثر با پدیده ریزگرد صورت نگیرد، شرایط خاورمیانه از نظر شدت این آلودگی حادتر خواهد شد و اتفاقا ایران یکی از کشورهای اصلی متضرر از این پدیده است و از این بابت میتواند پیشتاز پیمودن نخستین گام برای مواجهه با جنس جدید آلودگی هوا باشد.
گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با کارشناسان محیط زیست حاوی پیشنهادهایی برای طراحی یک نقشه دوبعدی برای مهار سهم 60 درصدی منابع داخلی و 40 درصدی منابع خارجی از مجموع آلودگی ناشی از ریزگردها در کشور است. البته آلودگی هفتههای اخیر ایران عمدتا از منابع خارجی نشات گرفته بود اما در مقاطعی از زمان طی سالهای اخیر، ریزگردهای حاصل از منابع داخلی نیز استانهای زیادی را به ویژه در نیمه غربی و جنوبی کشور درگیر کرده است که نشاندهنده اهمیت به کارگیری برنامههای داخلی و خارجی توامان برای مواجهه با این پدیده است.
نخستین گام برای مواجهه موثر با این پدیده باید از جنس بینالمللی باشد. محمدهادی حیدرزاده، مدیرکل پیشین محیط زیست استان تهران با اشاره به اینکه به دلیل عدمتثبیت خاک در بیابانهای عراق و نیز با توجه به وجود پتانسیل بیابانی در قسمتهایی از عراق و عمدتا در طرف عربستان و سوریه، تا زمان حکومت صدام، تثبیت خاک در آن محدوده با روشهای مختلف، از جمله مالچپاشی انجام میشد، افزود: با توجه به آثار منطقهای توفانهای گردوغبار حاصل از مبدأ یادشده، کشورهای همسایه تحتتاثیر، از جمله ایران و عربستان در سالهای مختلف، در تثبیت خاک این محدوده مشارکت مالی داشتند. اما با پایانیافتن حکومت صدام در عراق و بیثباتیهای بعد از آن، اجرای این طرح رها شد و مجددا این محدوده به مرور زمان، منشأ ایجاد توفانهای گردوغبار شده است.
وی افزود: علاوه بر این خشکشدن هورالعظیم و سدسازی در ترکیه در سرشاخههای دجله و فرات بدون توجه به منابع اکولوژیک و اقتصادی کشورهای پاییندست، یکی دیگر از دلایل این بحران است.
حیدرزاده خاطرنشان کرد: از آنجا که حیات آبی کشورهای پاییندست، از جمله عراق و سوریه و حتی محدوده جنوب غربی ایران تحتتاثیر حقآبه دجله و فرات است، سدسازی در ترکیه میتواند اثر مستقیمی بر وضعیت زیستمحیطی و اقتصادی این کشورها بگذارد. این کارشناس محیط زیست افزود: با توجه به اینکه ایران در جریان مذکور جزو کشورهای متضرر است، میتواند پیشگام پیگیری بینالمللی در این زمینه باشد و یک کنوانسیون بینالمللی ذیل برنامه محیط زیست سازمان ملل با حضور کشورهای منطقه شکل بگیرد تا به واسطه آن، در وهله اول کانونهای گرد و غبار منطقه رتبهبندی شود و در گام بعدی برای مهارهر یک پروژه بینالمللی مستقلی پیشبینی شود. برنامه عمل میتواند شامل اقداماتی از قبیل مالچپاشی، کاشت گونههای مقاوم و نیز مدیریت منابع آبی باشد.
به گفته وی، مادامی که این کنوانسیون با هدف همکاری کشورهای منطقه شکل نگیرد، نمیتوان امیدی به بهبود وضعیت آلودگی ناشی از ریزگرد داشت؛ چراکه با این آلودگی باید در سرمنشأ مقابله شود و این امر بدون همکاری بینالمللی ممکن نیست. حیدرزاده خاطرنشان کرد: نکته مهم این است که اگر یک پیمان منطقهای ذیل سازمان ملل از طریق دیپلماسی زیستمحیطی برای این منظور تدوین شود، امکان استفاده از اعتبارات بانک جهانی نیز برای کشورها فراهم خواهد شد.
وی یادآور شد: البته برخی از کانونهای انتشار ریزگرد نیز در داخل کشور وجود دارد و تاکنون 2میلیون و 300 هزار هکتار از اراضی مستعد تولید توفان گرد و غبار شناسایی شده که 300 هزار هکتار از آنها در استان خوزستان واقع است. اما اجرای برنامههایی برای تثبیت خاک و آبخیزداری مستلزم تخصیص بودجه قابل توجهی است. برای این منظور باید ستاد ملی مبارزه با ریزگردها که در داخل کشور تشکیل شده، فعالانه وارد حیطه اولویتبندی و تدوین برنامه عمل برای بهبود وضع موجود شود.
وی با بیان اینکه در دهه 70نیز پروژههای خوبی در حوزه آبخیزداری و آبخوانداری در وزارت جهاد کشاورزی تعریف شده بود که احیای آنها نیز میتواند به بهبود وضع موجود کمک کند، افزود: همه اینها مستلزم اختصاص بودجههای سنگینی است که حتی برآوردی از آن در حال حاضر وجود ندارد. اما اقدام عملی فوری و ضروری است
به گزارش «دنیای اقتصاد»، کنوانسیون مذکور برای مهار ریزگردها میتواند بر اساس همان مدلی که کنوانسیون موسوم به «توافق پاریس» شکل گرفت، ذیل سازمان ملل ایجاد شود. در توافق پاریس حضور بیش از 140 کشور زمینهساز تدوین برنامه برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و جلوگیری از گرم شدن کره زمین شده است. یک کنوانسیون منطقهای با ساختار مشابه نیز میتواند کشورها را به اجرای برنامههای موثر برای مقابله با آلودگی خاکی ناشی از انتشار ریزگردها در جو ملزم کند و از آن مهمتر زمینهساز استفاده از منابع بانک جهانی برای اجرای طرحهای زیستمحیطی با هدف حل مشکلات اکولوژیکی است.
اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست نیز با اشاره به اینکه سدسازی در داخل کشور یکی از عواملی است که بر افزایش ایجاد کانونهای انتشار ریزگرد در داخل کشور بهویژه در پهنه غرب و جنوب غربی کشور افزوده است، گفت: سدسازی موجب خشک شدن بسترهای رودخانه در پاییندست میشود و این نقاط را به منشأ انتشار ریزگرد در هوا تبدیل میکند.
وی با بیان اینکه منشأ ریزگردهای منتشر شده در آسمان ایران طی یک ماه اخیر همواره خارجی و عمدتا از عراق بوده است، یادآور شد: ابرپروژههای سدسازی ترکیه موسوم به سد «ایلیسو» عملا دجله و فرات را خشک کرده و آب به بخشهایی از هورالعظیم نمیرسد. در نتیجه این خشکی، بستر هورالعظیم به کانون انتشار ریزگرد تبدیل شده و ایران هم به عنوان همسایه در معرض این نوع از آلودگی زیستمحیطی قرار گرفته است. به گفته کهرم، آبگیری سد ایلیسو چهار سال به طول میانجامد و این در حالی است که از این مدت سه سال سپری شده است. اما احتمالا با اتمام آبگیری آن عملا دجله و فراتی باقی نخواهد ماند و اکوسیستم منطقه به کلی تحت تاثیر این موضوع قرار میگیرد. از طرفی ایران و عراق به حدی درگیر مسائل سیاسی و اقتصادی هستند که فرصتی برای تمرکز بر موضوعات زیستمحیطی ندارند و در این وضعیت، ترکیه با بیمحلی به همه دولتهای معترض کار خود را پیش برده است.
کهرم با بیان اینکه جبران وضعیت فعلی و رسیدن به نقطهای که انتشار ریزگرد دیگر یک بحران جدی نباشد، دستکم 10 سال به طول میانجامد، اظهار کرد: در این 10 سال باید همه کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا نظیر عربستان، سوریه، عراق، ترکیه و ایران در یک همکاری مشترک به اجرای پروژههای بیابانزدایی و تثبیت خاک اقدام کنند، در غیر این صورت پدیده گردوغبار تا سالها گریبان ما را خواهد گرفت.
وی خاطرنشان کرد: از این ریزگردها به عنوان «گرد سرخ» یاد میشود و مسیر حرکت آنها در عکسهای ماهوارهای کاملا مشخص است. انتشار گرد سرخ منحصر به ایران نیست و اگر سایر کشورها همکاری برای مقابله با این پدیده را در دستور کار قرار ندهند و در این حوزه یک چارهجویی بینالمللی صورت نگیرد، وضعیت در چند سال آینده تحت تاثیر ادامه کمبارشی و فقدان رطوبت خاک، به مراتب بغرنجتر خواهد شد.
معصومه ابتکار، رئیس پیشین سازمان حفاظت محیط زیست کشور نیز در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» با بیان اینکه در کشور ما متاسفانه واقعیت خشکسالی و تغییر اقلیم از سوی طیفهای خاصی انکار شده است و گفته میشود که اصلا چنین مشکلی وجود ندارد، گفت: اما این روزها و البته هرچه بیشتر بگذرد، آثار تغییر اقلیم و گرمایش زمین، خود را بیشتر نشان میدهد و با تشدید پدیدههایی همچون گردوغبار، شرایط جدید ساکنان زمین را به رخ میکشد.
ابتکار با اشاره به اینکه سهم منابع آب در قانون پیشبینی شده و وزارت نیرو موظف به تامین آن است که در این زمینه، کاهش سهم مصارف آب کشاورزی الزامی است، اظهار کرد: با توجه به خشکسالیها دیگر منابعی وجود ندارد. بنابراین بهینهسازی مصرف منابع آب موجود و اصلاح الگوی کشت، بهطور جدیتر باید در دستور کار قرار گیرد. بهطور مثال، کشت گلخانهای که از دولت یازدهم توسعه یافت، کافی نبوده و افزایش یابد.
وی معتقد است اگر بخواهیم آینده روشنی را برای ایران متصور باشیم، باید کشاورزی را به سمتی هدایت کنیم که منابع آب را بهینه مصرف کند و سهم طبیعت، رودخانهها، تالابها و آبهای زیرزمینی را در نظر گیرد. به گفته ابتکار، فشار بر بخش کشاورزی برای تولید بیشتر، یک سیاست ناسازگار با واقعیتهای اقلیمی ایران است. بنابراین باید آب مجازی را محاسبه و برای مصرف محصولات پرآببر، روی واردات حساب کنیم و اصلاح روابط با کشورهای منطقه و دنیا و بحث تجارت را در نظر بگیریم. وی در ادامه درباره کانونهای خارجی گردوغبار نیز گفت: این کانونها در غرب و جنوبغربی کشور هستند و رفع آن، مستلزم همکاریهای منطقهای و بینالمللی است. قدم اول برای این همکاریها این است که در کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی مرتبط با محیطزیست حضور فعال و موثر داشته باشیم. وی یادآور شد: همکاریهای بینالمللی ضرورت و الزامی برای حفظ منافع ملی در اسناد بینالمللی است تا بتوانیم منافع خود و کشورهای همگروه و همپیمان خود را تضمین کنیم. روشن است که هرقدر جایگاه ما قویتر باشد، تاثیرگذاری و نفوذمان در سازمانهایی مانند سازمان ملل و ارکان آن بیشتر میشود. وی افزود: مروری بر روندهای تاریخی در این زمینه مهم است. ایران در دولت هفتم به عضویت پروتکل کیوتو و قبل از آن در دولتهای قبل، به عضویت کنوانسیون تغییر آبوهوا درآمد. این عضویتها بهخصوص از این جنبه مهم بود که کشورهای در حال توسعه، تعهدی در قبال آن نمیدادند و فقط از منافعش استفاده میکردند. این پروتکلها سهمبندی مشخصی برای کشورها در کاهش گازهای گلخانهای داشت؛ چرا که افزایش گازهای گلخانهای به گرمشدن کرهزمین و افزایش دما، کاهش بارندگی و دورههای خشکسالی منتهی شده و در مجموع، شرایط بسیار حادی برای نواحی آفریقا، منطقه غرب آسیا و خاورمیانه پیشبینی میشود.
ابتکار افزود: در ایران، گزارشهای سازمان هواشناسی، افزایش دما و کاهش تدریجی برف و باران طی حدود ۳۰سال گذشته را تایید میکرد؛ اما فشارها و فضاسازیهایی بود که مانع از طرح این موضوع از سوی سازمان هواشناسی میشد و بالاخره با درخواست و پافشاری سازمان حفاظت محیطزیست، این مساله در کمیسیون زیربنایی و صنعت و محیطزیست و نهایتا در دولت یازدهم مطرح و تاکید شد که این معضل، جدی است و نهتنها در کشور، بلکه در سطح منطقه به تشدید گردوغبار خواهد انجامید.
وی خاطرنشان کرد: هر قدر بتوانیم از طریق روابط و جوامع بینالمللی و با بهرهگیری از دیپلماسی محیطزیست، کشورها را به مدیریت کانونهای گردوغبار خود وادار کنیم، بر کشور ما هم تاثیر مثبتی خواهد داشت. ابتکار یادآور شد: درباره اینکه این اقدامات در دولت دوازدهم، با توجه به بحرانهایی که پشت سر گذاشت، چقدر تداوم یافته اطلاع دقیق ندارم؛ ولی این راهی است که هموار شده و هر دولتی سر کار باشد، میتواند از آن به نفع مردم بهره گیرد.
به گزارش «دنیایاقتصاد»، در کنار مسیر بینالمللی که باید برای مهار ریزگردها در سرمنشأ خارجی طی شود، در داخل نیز باید بهعنوان جبهه عملیاتی دوم برای مقابله با این پدیده، بسته اجرایی مشخصی فعال شود. مدیریت زمینهای کشاورزی و مستعد فرسایش خاک، مدیریت منابع آبی و حفاظت از تالابها از جمله این اقدامات است که کارشناسان آن را گوشزد میکنند. در میان اقدامات داخلی شاید برجستهترین موضوع پیشگیری از کشاورزی تهاجمی و ناسازگار با بحران اقلیمی است. کاشت گونههای مقاوم برای جلوگیری از فرسایش خاک نیز در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارد.