به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، حجتالاسلام محمود ابوالقاسمی در مراسمی به مناسبت شب شهادت حضرت زهرا (س) گفت: خداوند در آیه دوم سوره جمعه میفرماید «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبین؛ اوست آن کس که در میان اُمیین فرستادهاى از خودشان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان کند و کتاب و حکمت به ایشان تعلیم دهد و [آنان] قطعاً پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند.» خداوند در این آیه صفتی را به نام «اُمّی» به پیامبر (ص) و امت ایشان نسبت میدهد و 4 مأموریت را به ایشان درباره امت واگذار میکند: 1ـ تلاوت آیات، 2ـ تزکیه آنها 3ـ تعلیم کتاب 4ـ علیم حکمت.
وی با ابراز تأسف نسبت به اینکه معنای «بیسوادی» بر مفهوم «اُمّی» سبب وهن چهره پیامبر (ص) است، گفت: «اُمّی» مفهومی بسیار عالی است که خداوند در آیه 158 سوره اعراف آن را در کنار ایمان به الله و کلماتش به پیامبر (ص) نسبت داده، میفرماید: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِ الَّذی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ کَلِماتِهِ؛ پس به خدا و فرستاده او -که پیامبر اُمّی است که به خدا و کلمات او ایمان دارد- بگروید و او را پیروى کنید، امید که هدایت شوید.» اگر معنای بیسوادی را حمل بر مفهوم «اُمّی» کنیم، با آیات سوره جمعه و اعراف سازگاری ندارد و سبب تحریف و تضعیف آیه میشود؛ به این صورت که بگوییم خداوند در بین بیسوادان، رسولی از جنس همان بیسوادان مبعوث کرد که این رسول تعلیم کتاب، تزکیه و نیز تعلیم کتاب و حکمت میکند. یا درباره آیه مربوط به سوره اعراف بگوییم ایمان بیاورید به الله و رسول او که بیسوادی است که ایمان به الله و کلماتش دارد! بیسوادی فضیلتی محسوب نمیشود که خداوند بخواهد آن را به پیامبر (ص) در کنار عالیترین مفاهیم عالم نسبت دهد.
ابوالقاسمی در توضیح مفهوم اُمی گفت: اُمّ یعنی اصل هر چیزی به گونهای که آن شیء وجودش وابسته به آن اصل باشد؛ مثلاً به سوره حمد امالکتاب اطلاق میشود. یا وقتی به حضرت زهرا (س) میگویند أمأبیها یعنی برای پدرش همچون وجود مقدسی بود که حضرت بدون دختر گرامیاش تحمل زندگی نداشت؛ از اینرو بارها میفرمود فِداها أبُوها؛ پدرت فدایت باد. یا میفرمود فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی؛ فاطمه پاره تن من است. سایر اهلبیت علیهمالسلام نیز نسبت به حضرت فاطمه (س) چنین شأنی قائل بودند؛ مثلاً امام حسن عسکری (ع) فرمود ما حجت خدا بر خلق او هستیم و جده ما فاطمه، حجت خدا بر ما است؛ نحنُ حججُ اللهِ علی خَلقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطمة حُجةُ اللهِ عَلَینا. مفهوم حجت به این معناست که بدون او زمین، اهلش را در خود فرو میبرد. امام صادق علیهالسلام در این باره فرمود «وَ لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ سَاعَةً وَاحِدَةً مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا» اگر زمین یک ساعت از حجت خداوند خالی شود، اهل آن را فرو میبرد.
وی افزود: اُمّی از ریشه اُمّ است و قرابتی با معنای حجت دارد. برای درک بهتر این مفهوم، فرض کنید بچه حالتی دارد که مدام به مادرش محتاج است و از او تغذیه میکند به گونهای که حیات او متکی به مادر است. پیامبر (ص) و اهلبیت علیهمالسلام نسبت به خداوند اُمّی بودند و شیعیان نیز نسبت به خاندان وحی چنین حالتی دارند. با این تعریف، تا زمانی که به امام عصر (عج) چنین حس احتیاجی نداشته باشیم، ظهور واقع نمیشود. اکنون عموم ما دارای چنین خصلتی یعنی أمیّیت نیستیم.
این کارشناس مذهبی با تصریح بر اینکه ویژگی اُمّی حتی فراتر از توحید است، گفت: اقرار به توحید کار آسانی است، اما دل دادن و دل بستن به خداوند و معصومان علیهمالسلام کار دشواری است. این ویژگی حاصل نمیشود جز با معرفت فاطمه (س). همانطور که قبلاً عنوان شد، حضرت فاطمه (س) حجت ائمه هستند و اگر حجت نباشد، چیزی در روی زمین باقی نمیماند. أم هم یعنی وجود مقدسی که دیگران به او وابستهاند و بدون او میل به ابراز وجود ندارند، وجود خود را وابسته به أم میدانند و از انوار مقدس او تغذیه میکنند؛ لذا اینها همان اُمیین هستند.
انتهایپیام/