عصرایران؛ مصطفی داننده- در این مدت انتقادهای زیادی از خطبههای ائمه جمعه کشور به ویژه تهران و مشهد داشتهام و میخواهم در این نوشتار از رفتار یک امام جمعه تقدیر کنم.
حجتالاسلام والمسلمین سید عبدالنبی موسویفرد امام جمعه اهواز، دقیقا ویژگیهای یک امام جمعه را دارد و به جای اینکه نماینده رسمی قدرت شناخته شود کنار مردم ایستاده و از آنها دم میزند.
او در جنوبیترین نقطه اهواز زندگی میکند؛ وقتی به این مقام منصوب شد، اسباب و اثاثیه زندگیشان را جمع و به منطقه « آخر آسفالت» اهواز رفت تا در کنار ضعیفترین مردمان زیست کند.
در ماجرای «متروپل» آبادان هم به سرعت در صحنه حاضر شد و قبا و عبا را کنار گذاشت و به دل حادثه زد. خطبه او در مورد حادثه آبادان را بخوانید:« موضوع دیگر این است که مسئولان وقتی زبان باز میکنند، چالش درست نکنند؛ مثلاً میگویند فلان فرد را گرفتیم و بعد میگویند که فلان فرد مرده است. این تناقضها چیست؟ من خبر قطعی نمیتوانم بدهم. یک سخنگوی واحد در این حادثه باید باشد که خبر بدهد. آنجا خواستند با من مصاحبه کنند، من حاضر به مصاحبه نشدم.»
توقع از ائمه جمعه همین است که پیگیر مشکلات مردم باشند. دست مردم که مقامهای دولتی و نمایندگان مجلس نمیرسد، امامان جمعه باید وارد صحنه شوند و در خطبههای نماز جمعه از درد مردم بگویند و بعد پیگیر مشکلات باشند.
تعریف و تمجید از دولت کار رسانههای حامی دولت و جناح حاکم است. ائمه جمعه بدون علاقههای سیاسی تنها وتنها باید سمت مردم باشند و مشکلات آنها را پوشش دهند. البته این سالها مشخص شده است که اگر دولتی که مقبول برخی ائمه جمعه نیست سرکار باشد، آنها حتما از مشکلات مردم سخن میگویند و دولت را به چهار میخ میکشند که چرا برای مردم کاری نمیکنند. اما وقتی دولت، دولت موردنظرشان باشد، تمام مشکلات اقتصادی میشود امتحان الهی و به جای مرغ و گوشت هم میشود اشکنه خورد.
خودمانیم چند تن از امام جمعههای کشور از مشکلات شهرها خبر دارند؟ چند نفر از وضعیت مردم آگاه هستند؟ برخی از امامان جمعه ما فقط در خطبههای نماز جمعه به بخشی از مشکلات مردم اشاره میکنند، آنهم در میان سخنانشان درباره برجام، آمریکا و کنسرت رفتن گم میشود.
مشکلات اقتصادی کشور، مردم را کلافه کرده است و دوست دارند، حرفهایشان از تریبونی شنیده شود و چه جایی بهتر از نماز جمعه و چه فردی بهتر از امام جمعه برای بیان این مشکلات.