خبرگزاری مهر _ گروه جامعه؛ تدوین هر سند راهبردی در موضوع گردشگری یک هدف بنیادین دارد و آن تمرکز بر مجموعه اقداماتی است که بتواند بیشترین نتایج و پیامد را به همراه داشته باشد. بررسی راهبردها و سیاستهای مطرح شده در سند نشان میدهد که این سند درگیر گزارههای همواره مطلوب شده است و از این هدف بنیادین فاصله گرفته است.
قصد سند تمرکز بر راهبردهای کلیدی و مکمل نیست بلکه تمامی راهبردهای مطلوب و ممکنه در کنار هم مستند شده است. توسعه منابع و جاذبههای پیشنهادی نشان میدهد که تمرکز روی تمامی ابعاد قابل تمرکز مدنظر قرار گرفته است. استفاده از جاذبههای منحصر به فرد، تکیه بر منابع تاریخی و فرهنگی منحصر به فرد، جذب گردشگران مسلمان و غیر مسلمان، توسعه گردشگری مکمل و توسعه گردشگری علمی در عمل ممکن نیست.
تکیه بر یک یا دو محور جاذبهای مکمل که با ارزشها و هنجارهای مدنظر سند همراستا باشد به مراتب کاراتر و اثربخشتر به نظر میرسد.
رویکرد توسعه پایدار که در ابتدای سند مدنظر قرار گرفت با این سبک از توسعه منابع و جاذبهها در تضاد و تناقض خواهد بود چرا هدف آن توسعه متوازن و همراستا کردن تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی برای تحقق هدف محوری یعنی توسعه است.
همچنین در بخش توسعه برنامههای بازاریابی، به درستی روی توسعه و ترویج گردشگری داخلی تأکید شده است که میتوانست با توسعه و پرورش در کلیت سند نقطه قوت این سند باشد.
در بخش توسعه سرمایهگذاری در بخش گردشگری، تأکید بر اهداف، اولویتها و نظام سلسله مراتبی توسعه شده است. موضوعی که اساساً در مورد آن نه اقدامی انجام شده است و نه در این سند الگوی ذهنی در مورد آن مطرح شده است.
منظور از راهبرد، تحقق هدف مبتنی بر امکانات موجود و بسیج آنها برای نیل به آن است
ضمناً موضوع سرمایهگذاری خارجی به شناخت مناطق اولویتدار منوط شده است. در حالی که منطقه و اولویت موضوعی است که اساساً در مدیریت گردشگری جمهوری اسلامی ایران همچنان ناملموس و ناشناخته است.
لذا این گزارههای همواره درست، صرفاً سیاستهای مطلوبی است که برای آن بسترسازی خاصی صورت نگرفته است. در حالی که منظور از راهبرد، تحقق هدف مبتنی بر امکانات موجود و بسیج آنها برای نیل به آن است.
در اهداف کلان توجه به جوانان و زنان برای بهبود فضای کسب و کار به درستی مورد اشاره قرار گرفت که به عنوان نقطه قوت این سند قابل توجه است. هر چند که نه در سطح راهبرد و نه در سطح سیاست، بازتابی از آن مشاهده نمیشود.
در اهداف کلان بهبود تصویر ذهنی در مورد ایران مورد توجه قرار گرفت. با فرض اولویت دار بودن این موضوع برای گردشگری کشور، انتظار میرفت راهبردها و سیاستهای شفافی برای آن مطرح شود.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی که توسط دفتر مطالعات فرهنگی آن تهیه کرده است به این موضوع پرداخته و نوشته: بخشهای با اهمیتی از اهداف و مأموریتهای مطرح شده در سند، به راهبرد و سیاست تبدیل نشده است.
این نکته نشان میدهد تدوین و نگارش این سند با اهمیت راهبردی نیازمند زمان بیشتر و تأمل است. سیاستها و راهبردهای انتخابی از نظر درونی نیز منسجم و هم افزا نیستند و مجموعهای از گزارههای مطلوب به حساب میآیند.
آنچه از راهبردهای چنین سندی انتظار میرفت، وجود الگویی منسجم و هم افزا از راهبردها بود که به جای تکیه بر عناصر بسیار زیاد و پراکنده موجب وحدت رویه و همراستایی عملیات پیشنهادی شود.
تحلیل اقدامات اساسی سند راهبردی توسعه گردشگری
اقدامات اساسی |
تلفیق |
بررسی |
یکپارچهسازی نظام آماری گردشگری |
افزایش آگاهی مبتنی بر داده |
اقدامی اساسی است که مبنای توسعه متوازن و تصمیمگیری است. |
|
توسعه ظرفیت محور با تأکید بر عدالت |
با توجه به مؤلفه عدالت اقدامی اساسی است اما تأکید بر گونه گردشگری سلامت در حالی که به گردشگری مذهبی توجه نشده جای سوال دارد. |
|
تسریع در امور اجرایی و کسبوکارها |
یک نیاز اساسی است که الزاماً ارتباطی با این سند ندارد. |
|
توسعه و بهبود کیفیت خدمات |
اقدامی اساسی است، اما تأکید چندباره روی ناوگان حملونقل جای سوال دارد. چرا که در سایر زیرساختها به همین میزان نقص وجود دارد. |
تسهیل صدور روادید و.. طراحی بسته دیپلماسی گردشگری |
گردشگران خارجی |
در راستای اهداف تعریف شده سند است. |
|
استفاده از تجربیات نوین بین المللی |
کلی گویی است و ارتباطی به اقدامات اساسی این سند ندارد. |
|
آموزش عمومی |
با توجه به اینکه آموزش عمومی موضوعی حیاتی است، اشاره به نیاز اساسی کرده است. |
|
تعامل مجازی و غیرمجازی ذینفعان |
با توجه به اینکه گردشگری مقولهای بین بخشی است به نیاز اساسی اشاره کرده است. |
|
برنامه پذیر کردن بازاریابی |
نیاز اساسی است اما مشخص نیست که نهایتاً چه رویکرد بازاریابی مشخصی برای گردشگری کشور در نظر گرفته شده است. |
از مجموعه اقدامات اساسی که مرتبط با ظرفیت و عدالت مطرح است، گونه خاصی از گردشگری با عنوان گردشگری سلامت مطرح شد. این سوال به وجود میآید که چرا اقدامات اساسی به سمت گونههای دیگر پررونق و با اهمیت گردشگری مثل گردشگری مذهبی هدایت نشد.
همچنین تأکید بر بخش حملونقل در میان تمامی زیرساختهای مورد نیاز بخش گردشگری جای سوال دارد. به طور مثال اقامت و توسعه زیرساختهای اقامتی یا خدمات عمومی و سرویسهای بین راهی، وضعیت بهتری نسبت به حملونقل ندارد.
در نگارش این سند، اولویتدهی و مرتبسازی اقدامات اساسی در نظر گرفته نشده است و مبنای قابل دفاعی برای معرفی یا عدم معرفی گونهها یا زیرسیستمهای گردشگری دیده نمیشود. لذا اقدامات توصیه شده در حالی به صورت بخشینگر هستند ولی از دید کل نگر به درستی چیدمان نشدهاند.
داشتن برنامه بازاریابی و تبلیغات یکپارچه نیاز کلیدی برای توسعه گردشگری هر مقصد یا کشوری است. اما اگر بر مبنای واقعیت و نیاز گردشگری کشور به این سند نگاه شود، تکیه بر گردشگری با هزینهکرد بالا و فهرست کردن کشورهای هدف بازاریابی کشور، اشاره به گردشگران ورودی دارد نه داخلی، اقدامات راهبردی این سند، نگاه جامع و شفافی به بخش بزرگی از گردشگری داخلی و بازاریابی این گروهها ندارد و دارای نقص اساسی است.
در نگارش این سند، اولویتدهی و مرتبسازی اقدامات اساسی در نظر گرفته نشده است
توجه به آموزش و همچنین گونههای متفاوت ارتباط بین ذینفعان نقطه قوت این سند است که اقدامات اساسی مورد نیاز گردشگری کشور به حساب میآید.
جمع بندی اقدامات اساسی
بررسیها نشان میدهد که بخش مهمی از این اقدامات بر مبنای اولویت و واقعیت سیستم گردشگری کشور چیدمان نشده است. اقدامات اساسی برای توسعه زیرساختها و نوع بازاریابی مبتنی بر نیاز واقعی نیست و به نظر این بخش نیازمند بازنگری است. هر چند تأکید بر آموزش و توجه به ارتباطات بین ذینفعان اقدامات اساسی با اهمیتی است که این سند به آن توجه داشته است.