سپهر ستاری: در سالهای اخیر همواره بحثهای زیادی درباره نحوه قرارداد بستن تیمهای ایرانی با بازیکنان و مربیان خارجی وجود داشت و این سوال در میان اهالی فوتبال مطرح بود که چرا خارجیهای حاضر در فوتبال ایران و به خصوص سرخابیهای پایتخت به راحتی از این تیمها جدا میشوند و پس از شکایت به راحتی دستمزد خود را دریافت میکنند. ماجرای جدایی هروویه میلیچ، مدافع کروات استقلال این روزها دوباره انتقادات زیادی را علیه مدیران این باشگاه به وجود آورده که چگونه با این بازیکن قرارداد بستند که توانسته شبانه تهران را ترک کند.
با این حال علت این مدل جداییها فقط به نوع بستن قرارداد برنمیگردد و پای اتفاقات دیگری هم در میان است؛ مثلا بر اساس بعضی روایتها قرارداد هروویه میلیچ و استقلال بند فسخ ندارد و مدافع کروات با تکیه بر عدم پرداخت قراردادش برای دو ماه توانسته ایران را ترک کند؛ اتفاقی که باعث جدایی استراماچونی هم شده بود و بار دیگر برای آبیها دردسرساز شده است و مهدی ترابی هم به همین روش توانست بدون پرداخت حتی یک ریال از پرسپولیس جدا شود. موضوع مهمی که معمولا تیمهای ایرانی به آن توجه نمیکنند حفاظت از قرارداد و عمل کردن به تعهدات است. قراردادهای بازیکنان و مربیان هرچقدر هم خوب و اصولی بسته شوند در صورت عدم حفاظت و انجام تعهدات ارزش خود را از دست میدهند. بر اساس قوانین فیفا اگر بازیکنی دو ماه دستمزد خود را نگیرد میتواند قراردادش را به صورت یک طرفه فسخ کند و اینجا دیگر نوع قرارداد یا بندهای آن اهمیتی ندارد.
در واقع مشکل از جایی آغاز میشود که مدیران باشگاهها بدون توجه به شرایط مالی تیمهای خود قرارداد میبندند و وقتی زمان اجرا میرسد به مشکل میخورند. این قضیه در این چند سال به کرات مشاهده شده و در کوران مسابقات به تیمها لطمه زده است. حتی در تیم ملی هم مشکلات پرداخت به مارک ویلموتس در آستانه بازی با عراق بسیار حاشیهساز شد و همین موضوع یکی از دلایل آن شکست تلخ و گره خوردن کار صعود تیم ملی بود. مدیران فوتبال ایران با علم به اینکه دوران مدیریت طولانی نخواهند داشت، در زمان مدیریت خود برای کسب محبوبیت تن به خواستههای بعضا غیرمنطقی بازیکنان میدهند و همین کار را برای نفرات بعدی سخت میکند. نمونه بارز این اتفاق قراردادهایی است که احمد سعادتمند در زمان مدیریتش در استقلال امضا کرد و حالا نفر بعدی را با چالشی جدی مواجه کرده است.
علاوه بر این اخیرا بندهای مختلفی به قرارداد بازیکنان اضافه شده که کار باشگاهها را برای حفظ آنها سخت کرده است. در گذشته قرارداد اغلب بازیکنان یک ساله بسته میشد و آنها ترجیح میدادند در پایان هر فصل درباره مبلغ قرارداد خود گفت و گو کنند تا مبادا از حیث مبلغ قرارداد متضرر شوند. در سالهای اخیر اما قراردادهای یک ساله کمتر از قبل بسته میشوند ولی همچنان دست بازیکنان برای جدایی از باشگاهها باز است. در واقع قراردادهای کوتاه مدت جای خود را به قراردادهای مشروط و همراه با بند فسخ داده و بازیکنان در پایان فصل با پرداخت مبلغی میتوانند از تیم خود جدا شوند.
از طرفی یکی دیگر از معضلات تیمهای ایرانی عدم حضور یک مدیر حقوقی توانمند در کنار تیمها است. فردی که هم در زمان امضای قرارداد و هم پس از آن بتواند به باشگاه کمک کند و در صورت کشیده شدن پرونده به فیفا به خوبی از حق باشگاه دفاع کند. خلا چنین فردی در پرونده آنتونی استوکس و پرسپولیس به خوبی به چشم آمد و این مهاجم ایرلندی علیرغم دریافت مبلغی هنگفت به راحتی از پرسپولیس جدا شد و هیچگونه محکومیتی هم گریبانگیر او نشد.
در واقع مشکل اصلی فوتبال ایران در حوزه قراردادها عمل نکردن به تعهدات و عدم اشراف مدیران به قوانین و مقررات و همچنین عدم حضور افراد حقوقی در بستن قرارداد است که به همراه زرنگی بعضی از مدیربرنامهها باعث امضای قراردادهای یک طرفه به سود بازیکنان و وجود بندهای جدایی عجیب میشود و ضررر و زیان بسیاری به تیمها وارد میکند. در کنار این موضوع مدیران فوتبال ایران بدون توجه به منابع در دسترس خود اقدام به امضای قراردادهای سنگین میکنند و وقتی زمان عمل به این تعهدات میرسد اغلب آنها در باشگاه حضور ندارند و مدیر بعدی است که باید به این تعهدات عمل کند که او هم معمولا نمیتواند این کار را انجام دهد و این دور باطل ادامه پیدا میکند.
258 251