برخی از این کشورها دست یاری به سوی سازمانهای بینالمللی و کشورهای قویتر دراز کردهاند تا از پس واردات نفتی که حالا ۱۲۰دلار بر بشکه ارزش دارد، برآیند. به همین دلیل است که مثلا سریلانکا تلاش میکند تنها پالایشگاهش را با نفت ارزان روسی بازگشایی کند؛ هرچند این امر موجب نارضایتی کشورهای اروپایی و آمریکا شود. بحران سوختی کشورهای در حال توسعه عمدتا به دو دلیل بازیابی تقاضا مخصوصا در کشورهای غنی و توسعهیافته پس از فروکش همهگیری کرونا، در کنار تحریم نفت روسیه ایجاد شده است. گرانی و کمبود سوخت حتی باعث گران شدن محصولات کشاورزی شده، چراکه کشاورزانی که به دیزل دسترسی ندارند، نمیتوانند به اندازه قبل کشت داشته باشند و هزینه حمل محصولات نیز افزایش یافته است. آیا این همان رکود جهانی اقتصاد است که نمود آن را ابتدا در کشورهای در حال توسعه میبینیم؟
با وجود اینکه نورافکن رسانهها عمدتا روی افزایش قیمت سوخت و اثر آن بر اقتصاد در کشورهای توسعهیافته اروپایی و آمریکا میتابد، ملتهای در حال توسعه در حال تجربه بزرگترین ضربه از شوک نفتی امسال هستند. به گزارش بلومبرگ، بسیاری از آنها به واردات سوخت وابسته هستند و ترکیبی از قیمتهای بالای بینالمللی، تضعیف ارزهای محلی و رقابت کشورهای غنی که در حال ریکاوری پس از همهگیری هستند، اقتصاد این کشورها را له میکند. قبوض بالای انرژی، تورم را در کشورهایی که پیش از این با قیمتهای فزاینده غذا مواجه بودند، بدتر کرده است. مجموع اینها به ناآرامیها و اعتراضات شهروندان منجر میشود که دولتهای دموکراتیک با تجربه پیشین میدانند یکی از راههای حتمی از دست دادن محبوبیت و قدرت است.
سریلانکا، لائوس و آرژانتین برخی از این اقتصادهای نوظهور در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین هستند که به دلیل کمبود سوخت در هفتههای گذشته با صفهای طولانی در برخی جایگاههای سوخت مواجه بودهاند. بسیاری از دولتها با یک دوراهی مواجه شدهاند: اینکه جلوی قیمتهای بالا را با افزایش یارانه و کاهش مالیات بگیرند - که هر دو به سرمایههای دولتی ضربه میزنند - یا اینکه اجازه دهند قیمت سوخت بالا رود و ریسک خشمگین کردن مصرفکنندگان و کسبوکارهایی را که نمیتوانند از پس هزینههای اضافی برایند به جان بخرند.
ویرندرا چاوهان، رئیس بخش آسیاپاسیفیک شرکت مشاورهای انرژی اسپکتس، میگوید: «ممکن است ناآرامیهای زیادی در اقتصادهای نوظهور ببینیم، چراکه آنها به قیمتهای سوخت حساسترند.» او افزود: «در حالی که بیشتر این کشورها از نظر تاریخی به دلیل بار سنگین واردات، به یارانهها برای جلب رضایت مردمی متکی بودند، شاید حفظ این یارانهها دشوار باشد.» بحران عمدتا نتیجه دو نیروی ریکاوری تقاضا پس از پاندمی و تحریم علیه روسیه بر سر حمله این کشور به اوکراین است که جریان جهانی انرژی را مخصوصا در اروپا مختل کرد. شاخص جهانی برنت دیروز چهارشنبه بالای ۱۲۰ دلار بر بشکه معامله میشد که حدود ۷۰درصد بالاتر از متوسط آن در سال ۲۰۲۱ بود، چراکه عربستان سعودی سیگنال اطمینان به رشد تقاضا را ارسال کرد و گلدمن ساکس هم به علت خروج چین از قرنطینه پیشبینی بازارهای محدودتر را داد.
سریلانکا و پاکستان در میان کشورهایی هستند که بیشترین آسیب را از قیمتهای بالا خوردهاند. سریلانکا که در بزرگترین بحران اقتصادی خود قرار دارد، تلاش میکند از صندوق بینالمللی پول، چین، ژاپن و هند برای پرداخت پول واردات سوخت کمک بگیرد، زیرا منابع داخلیاش پایین و پایینتر میروند. به شرکتهای هواپیمایی که به این کشور پرواز دارند، گفته میشود به اندازه کافی سوخت جت با خود حمل کنند تا برای سفر بازگشت نگرانی نداشته باشند یا در کشورهای دیگر سوختگیری کنند. تورم فزاینده و قیمت سوخت در حال وارد کردن پاکستان به یک بحران مشابه است. این کشور نیز از صندوق بینالمللی پول درخواست کمک مالی کرده است. این نهاد اصرار دارد که دولت پاکستان باید قیمت سوخت را برای تضمین یک توافق افزایش دهد. در همین حال، بانکهای خارجی پیشنهادهای تجاری برای واردات نفت پاکستان را متوقف کردهاند. پاکستان در حال حاضر از قطر درخواست کرده محمولههای گاز طبیعی مایع (LNG) را تحت قرارداد بلندمدت موجود افزایش دهد، زیرا کمبود سوخت این کشور ادامه یافته است و خاموشیها نیز هنوز اتفاق میافتند.
در جنوبشرق آسیا، میانمار و لائوس هم با کمبود بنزین و دیزل مواجه هستند. در میانمار دسترسی محدود به دلار موجب شده خریداران قادر به پرداخت برای واردات نباشند. در لائوس، صفهای طولانی در ماه گذشته در جایگاههای سوخت شکل گرفت، چراکه این کشور برای تضمین عرضه کافی از سوی تامینکنندگان فعلیاش در تایلند و ویتنام تقلا میکند که این مساله دولت را مجبور به جیرهبندی کرد. آفریقا نیز بهسختی از این موضوع ضربه دید و کنیا، سنگال، آفریقای جنوبی و حتی نیجریه تولیدکننده نفت، همگی کمبود سوخت را گزارش میدهند. شرکتهای هواپیمایی که در برخی بخشهای این قاره فعالیت میکنند ناچار به لغو پروازها یا سوختگیری در کشورهای دیگر شدهاند. بخشی از مشکل این است که تقاضا در کشورهای توسعهیافته مخصوصا با شروع فصل گرم در نیمکره شمالی، در حال بازیابی است. انبارهای بنزین منطقه نیویورک ماه گذشته به پایینترین سطح از سال ۲۰۱۷ رسید.
در همین حال اروپا محمولههای عظیمی از سوخت جت را با انتظار افزایش سفرها در تابستان خریداری کرده است. کشورهای قاره سبز همچنین برای جایگزین کردن عرضه روسیه، اقدام به خرید مقادیر زیادی دیزل کردهاند. مایک مولر، رئیس بخش آسیا در گروه ویتول مستقر در سنگاپور، در پادکستی که توسط Gulf Intelligence تهیه شده است، گفت: «دنیای مرفه تعطیلات خود را میگذراند و سوخت جت میسوزاند.» او افزود: «اما تاثیر آن در جاهای دیگر بسیار عمیقتر است. شکاف بین کشورهای مرفه و آنهایی که توانایی کمتری برای پرداخت کامودیتیها دارند در حال شدت یافتن است.» جهش تقاضا با افزایش ظرفیت پالایشی هماندازه نبوده است. در طول همهگیری، زمانی که تقاضا کاهش یافت، عمکرد پالایشگاههای کشورهایی مانند فیلیپین، استرالیا، نیوزلند و سنگاپور کاهش یافت و موجودیها رو به اتمام بود. اکنون پالایشگاهها برای بازسازی موجودیها رقابت میکنند. مشکل برای بسیاری این است که نفت خام را از کجا تامین کنند. با توجه به اینکه کشورهای ثروتمند از منابع سنتی مانند خاورمیانه خرید میکنند، برخی از کشورهای در حال توسعه وسوسه میشوند که بهرغم نگرانی در مورد خشم آمریکا و اروپا به دنبال نفت با تخفیف روسیه بروند.
سریلانکا به دنبال این است که تنها پالایشگاهش را با نفت روسی بازگشایی کند و همزمان دولت این کشور تلاش میکند با بازار سیاه روبهرشد سوخت برخورد کند. وزیر صنعت و بازگانی لائوسKhampheng Saysompheng نیز گفته خرید نفت ارزان روسی میتواند یکی از گزینهها باشد. پیتر لی، تحلیلگر ارشد نفت و گاز در فیچ سولوشنز، در این مورد میگوید: «تخفیفهای سنگین بشکههای (نفت) روسیه از نظر قیمتی برای برخی از این بازارها جذاب است.» ماه گذشته چین و هند رکورد بالایی از واردات نفت روسی را رقم زدند. برای برخی از کشورهای فقیرتر، اثرات افزایش قیمت نفت به یک مارپیچ نزولی وارد میشود، جایی که هزینه واردات سوخت به اقتصاد آسیب میزند و ارز را ضعیف میکند و واردات نفت را بیش از پیش گران میکند. روپیه سریلانکا در سال جاری در برابر دلار آمریکا نزدیک به ۴۴درصد کاهش ارزش داشته است و روپیه پاکستان نیز بیش از ۱۱درصد کاهش ارزش یافته است. برای جلوگیری از این امر، برخی دولتها در حال افزایش یارانه یا کاهش مالیات سوخت اغلب به قیمت کاهش سرمایه دولتی هستند.
براساس برآوردهای بلومبرگ اکونومیکس، یارانههای بنزین و گازوئیل مکزیک بیش از دو برابر سود اضافی که این تولیدکننده نفت از قیمتهای بالاتر طلای سیاه به دست میآورد، به دولت تحمیل میکند. آفریقای جنوبی از جمله کشورهایی است که مالیات سوخت را موقتا کاهش داده است. با این حال، رانندگان در این کشور با افزایش تقریبا ۸۰درصدی قیمت سوخت نسبت به پایینترین سطح ناشی آن در سال ۲۰۲۰ مواجه هستند. اندونزی که رئیسجمهور آن سوهارتو در سال ۱۹۹۸ پس از اعتراضات خونین بر سر قیمت سوخت و تورم استعفا داد، ماه گذشته اعلام کرد که هزینههای دولتی را در سال جاری تا حدی برای جهش ۵۶درصدی یارانه سوخت، حدود ۲۷میلیارد دلار افزایش میدهد.
عمران خان، نخستوزیر سابق پاکستان در ماه آوریل پس از کاهش قیمت سوخت و سپس ثابت کردن آن به مدت چهار ماه که برای دولت ۶۰۰میلیون دلار در ماه یارانه هزینه داشت و کمکهای صندوق بینالمللی پول را به خطر انداخت، از قدرت برکنار شد. قیمتهای بالا و کمبود سوخت نه تنها رایدهندگان را عصبانی میکند، بلکه مشکلات اقتصادی گستردهتری را به همراه دارد. کشاورزانی که نمیتوانند گازوئیل کافی را تضمین یا تامین کنند، نمیتوانند به اندازه کافی محصول بکارند، که این امر باعث افزایش بیشتر کمبود مواد غذایی و تورم میشود. قیمتهای بالاتر سوخت کشتی نیز هزینههای لجستیکی را افزایش میدهد. همچنین دولتهایی که درآمد خود را قربانی پایین نگه داشتن مالیات بر سوخت میکنند، هزینه کمتری برای سایر بخشهای اقتصاد دارند یا باید همزمان با افزایش نرخ بهره، وامگیری را افزایش دهند. چاوهان در انرژی اسپکتس گفت: «آنچه جهان پس از همهگیری متوجه میشود این است که نیاز به تضمین انرژی خود دارد.» او ادامه داد: «این موضوع اثرگذاری بر گذار از زنجیره تامین پرتبعیض سوخت فسیلی بینالمللی به انرژی سبز داخلی را تقویت میکند.»