پرخاشگری کودکان می تواند علل متعددی داشته باشد. برای مقابله و رفع این پرخاشگری لازم است ابتدا دلایل آن مشخص شود. تربیت کودکان بسیار حساس است و عوامل محیطی روی رفتار آنها به شدت تاثیر می گذارد. به جای سرزنش آنها نیاز است از راهکارهای بهتری استفاده کنید، ما این راهکارها را پیش رویتان می گذاریم.
خشم نشاندهنده تعارض بین شخصیت در حال رشد کودک با شخصیت و نگرشهای والدین است. هرگاه کودک بفهمد از طریق عصبانیشدن به خواستههایش میرسد، و میتواند توجه بسیاری را به خود جلب کند و در والدین اضطراب به وجود آورد، خشم خود را تکرار میکند.
منشأ پرخاشگری خشم است. اگر خشم بهدرستی مدیریت نشود و باعث آسیب رسیدن به دیگران شود، به آن پرخاشگری گویند. صاحبنظران حوزه روانشناسی، پرخاشگری را رفتاری تعریف میکنند که شخص بهواسطه آن عملی را بهقصد آسیب رساندن به خود یا دیگری انجام میدهد. این آسیب ممکن است روانی یا فیزیکی باشد.
باید اضافه کرد که پرخاشگری در کودکان به شکلهای گوناگون بدنی (لگدزدن، گاز گرفتن)، کلامی (فریادزدن، رنجاندن) یا بهصورت تجاوز به حقوق دیگران (چیزی را بهزور گرفتن) خود را نشان میدهد. نقطه قوت این تعریف در عینی بودن آن است که به رفتار قابلمشاهده اطلاق میشود. نقطه ضعف آن هم این است که شامل بسیاری از رفتارهایی میشود که ممکن است بهطور معمول پرخاشگری تلقی نشوند.
رفتارهای پرخاشگرانه معمولا از اوائل زندگی شروع میشود. پژوهشگران با مطالعهی کودکان پرخاشگر دریافتند که ۵۵ درصد پسران و ۴۱ درصد دختران از دوسالگی رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان میدهند.
همچنین ۲۵ درصد پسران و ۳۴ درصد دختران دیگر نیز تا پنج سالگی رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان داده اند.
با رفتن کودکان به کودکستان پرخاشگری جزئی مثل هل دادن و زدنِ دیگران در بسیاری از آنها کاهش مییابد و با ورود به مدرسه این کاهش ادامه مییابد.
در اوائل نوجوانی افزایش آشکاری در میزان پرخاشگری دیده میشود که در ۱۸ سالگی به اوج خود میرسد و سپس به تدریج کاهش مییابد. با این حال شکلهای جدی و خشن پرخاشگری در پسران بین ۱۶ تا ۱۸ سالگی و در دختران بین ۱۳ تا ۱۵ سالگی به اوج خود میرسد.
کودکانی که رفتار پرخاشگرانه دارند معمولاً خودانگیخته، بیقرار و زودرنج هستند، پژوهشهای جدید میگویند این مسئله با تواناییهای گفتاری و طبیعت ذاتی کودکان ارتباط دارد، پرخاشگری موردی در کودک طبیعی است، اما اگر به دفعات یا بر طبق یک الگوی مشخص اتفاق بیفتد خطرناک خواهد بود.
پرخاشگری معمولاً از ناتوانی کودک در کنار آمدن با خشم، عوامل بیولوژیکی، بدرفتاری والدین یا کمبود مهارتهای ارتباطی ناشی میشود. پرخاشگری در کودکان پدیده شایعی است که به صورتهای مختلف جسمی، عاطفی و تنش قابل توجه در آنها دیده میشود، اگرچه این مسئله بخشی طبیعی در روند رشد کودک است، اما از او انتظار میرود که در مدرسه احساساتش را کنترل و مدیریت کند، پس هرچه آموزش به کودک در این زمینه از سن کمتری آغاز شود احتمال اینکه کودک بتواند بر پرخاشگری خود غلبه کند بیشتر میشود.
یادگیری اولین و مهمترین دلیل پرخاشگری در کودکان است. کودکانی که الگوهای رفتاری پرخاشگرانه داشتهاند، مانند الگوهای خود رفتار میکنند.
اگر به عنوان پدر یا مادر خُلق و خویی عصبانی و پرخاشگر داریم، فرزندانمان نیز پرخاشگر خواهند شد چرا که کودکان با والدین خود همانند سازی میکنند و این همانندسازی کاملاً ناخودآگاه صورت میگیرد.
یادمان باشد که حتماً لازم نیست با خودِ کودک پرخاشگری کرده باشیم؛ همین که او شاهد پرخاش پدر و مادر با یکدیگر یا دیگران باشد، این رفتار را فرا میگیرد. مشاهدهی فیلمهای خشن و بازیهای کامپبوتری نیز شامل این الگوپذیری میشود.
ناکامی از دیگر دلایلی است که به پرخاشگری میانجامد. وقتی کودک به هدف خود دست نیابد و ناکام شود، یکی از رفتارهایی که از او سر میزند پرخاشگری است و اگر با پرخاشگری به خواستهی خود دست یابد این رفتار پرخاشگرانه در او تثبیت میشود.
کودکی که فکر میکند تمام موقعیتها باید از آن او باشد یا فقط از با صفات مثبتی چون باهوش، زرنگ و مهربان باید تعریف شود، تحمل شنیدن هیچگونه سخن مغایر با وضعیت مورد دلخواهش را ندارد و اگر متوجه شود کودک یا کودکان دیگر نیز با دارا بودن همان خصوصیات مورد توجه سایرین هستند، ممکن است در برابر آنان حالت تدافعی به خود گرفته و پرخاشگری کند.
بخش بزرگی از پرخاشگری کودک به تجربیات عاطفی او باز میگردد. احتمال وجود مواردی چون فقدان حس دلسوزی، مهارتهای ارتباطی ضعیف، متوسط IQی پایین، یا خلق و خوی دشوار در کودکانی که دچار مشکلات رفتاری میشوند بیشتر است.
کودکانی که به مشکلات پزشکی مانند اختلال سلوک دچار هستند باید به سرعت تحت درمان قرار بگیرند چون این نوع مشکلات ممکن است به خشونت با انسانها یا حیوانات منجر شوند.
کودکان مضطرب کودکان آرامی نیستند. آنها پرخاشگری میکنند و البته بلافاصله پشیمان میشوند و احتمالاً از والدین خود عذرخواهی میکنند.
رسانهها در شکلگیری رفتارهای اجتماعی کودکان نقش زیادی دارند. پژوهشها نشان میدهند که کودکان معتاد به تماشای تلویزیون روابط خوبی با پدر و مادر خود ندارند و الگوهای غذایی ناسالم دارند. برنامههایی مانند کارتنها و مسابقات فوتبال پرخاشگری را در کودکان تشدید میکنند. بچهها معمولا از مشاهداتشان تقلید میکنند. مثلا، با دیدن تصویر افرادی که مشت و لگد میزنند تمایل پیدا میکنند که در زندگی واقعی این کارها را انجام بدهند.
پژوهشها همچنین نشان میدهند یکی از دلایل تأثیر منفی تلویزیون آن است که کودکان از این وسیله به عنوان ابزاری برای حل و فصل تعارضات استفاده میکنند.
همراه بودن پرخاشگری وکج خلقی در کودکان با علامتهای دیگری، چون شب ادراری، دوری گزیدن، گریههای بی دلیل و افت تحصیلی در مدرسه میتواند نشانهای از افسردگی باشد. در این صورت لازم است شرایط زندگی کودک توسط یک متخصص بررسی شود.
مصرف برخی از داروها دارای عوارض جانبی از جمله کجخلقی و پرخاشگری است که البته با قطع مصرف (تحت نظر پزشک) خاتمه مییابد.
در سالهای اخیر بر تأثیر عوامل ژنتیکی در پرخاشگری تأکید شده است. پژوهشهای تخصصی اغلب نشان میدهند که بیشتر کودکان پرخاشگر، والدین پرخاشگر دارند. اگرچه پرخاشگری بیشتر تحت تاثیر عوامل ژنتیکی است تا عوامل محیطی، اما والدینی که دچار تغییرات خلقی هستند باید روی رفتارشان کنترل داشته باشند.
کودکان گاهی در مدرسه قربانی پرخاشجویی سایر دانشآموزان یا معلمان هستند و این باعث میشود که خود آنها نیز پرخاشجو شوند.
سبک تربیتی نقش مهمی در آموزش در زمان پرخاشگری ایفا میکند. از پرخاشگریهای تصادفی کودکتان به عنوان لحظات آموزشی استفاده کنید.
مثلا، اگر فرزند شما به دوستاش آسیب رساند، به جای آنکه همانجا سرش فریاد بکشید از این واقعه استفاده کنید تا به فرزندتان نشان بدهید چطور رفتارهای پرخاشگرانه میتواند به دیگران آسیب بزند. سپس کودکتان را وادار کنید از صمیم قلب از دوستاش عذرخواهی کند.
همچنین، میتوانید به فرزندتان آموزش بدهید که چطور با عواطف منفی مانند خشم و سرخوردگی به شکلی مؤثر برخورد کند. از کودک خود بخواهید که ارتباط کلامی برقرار کند و مشکلاش را با صدای بلند توضیح بدهد.
موقع برخورد با فرزندتان باید آرام باشید. حتی اگر روز سختی داشتهاید یا به هردلیلی ناراحت یا عصبانی هستید سعی کنید موقع حرف زدن با فرزندتان دربارهی کاری که کرده است آرامش خود را حفظ کنید.
با او دربارهی نتیجهی رفتارش صحبت کنید – مثلا اینکه اگر به این روش ادامه دهد بچههای دیگر ممکن است دیگر تمایلی به بازی کردن با او نداشته باشند. در این موارد مراجعهی منظم به مشاور هم ضروری است.
دوستان نقش بسیار مهمی در زندگی فرزند شما دارند و بر رفتار او به شدت اثرگذار هستند و می توانند علت پرخاشگری کودکان باشند. اگر فرزند شما شاهد این باشد که دوستاش جواب پدر و مادرش را میدهد یا با خواهر و برادرهایش رفتار پرخاشگرانه دارد، مطمئنا به این رفتار به عنوان رفتاری قابل قبول فکر خواهد کرد. در چنین مواردی باید دربارهی اشتباه بودن رفتار دوستاش با او صحبت کنید.
تنبیه کردن گاهی اوقات میتواند راهکار خوبی باشد. البته منظور از تنبیه بدنی نیست. مثلا میتوانید کودک را از دیدن برنامه مورد علاقه اش محروم کنید، زمان بازی اش را محدود کنید، او را به نقطه ای از خانه بفرستید که برایش جذابیت ندارد یا کارهایی مشابه این موارد.
همیشه یادتان باشد که بچهها از رفتار پدر و مادرشان تقلید میکنند. اگر شما به عنوان پدر یا مادر رفتاری پرخاشگرانه داشته باشید، احتمالا فرزندتان هم از رفتار شما تقلید خواهد کرد. بنابراین سعی کنید در حضور فرزندتان نسبت به شرایط ناخوشایند رفتار پرخاشگرانه نداشته باشید. در برابر کودکتان آرام و صبور باشید و سرمشق خوبی برایش ایجاد کنید.
استفاده از راهکارهای تأدیبی مثبت مانند استفاده از سیستم انگیزش و پاداش به کاهش پرخاشگری کودک کمک میکند. اگر کودکتان را با خود جایی بردید و او رفتار خوبی داشت بارانی از تحسین برسرش بریزید و به او نشان بدهید چقدر با رفتارش شما را خوشحال کرده است. این باعث میشود فرزندتان احساس خوبی پیدا کند و بیشتر این رفتار را تکرار کند.
امیدواریم موارد یادشده به شما کمک کند تا دلایل رفتارهای پرخاشگرانهی فرزندتان و چگونگی مقابله با آنها را بهتر درک کنید. اگر بعد از به کار بردن نکات بالا بهبودی در رفتار کودکتان مشاهده نکردید آنوقت بهتر است بلافاصله به دنبال راهحل دیگری باشید. مثلا میتوانید با معلم یا مشاور مدرسه صحبت کنید.
۱- با کودک پرخاشجو قرار بگذارید تا برای رفتارهای مطلوبش جایزه بگیرد و در مقابل نتیجه اعمال نامطلوبش را با محرومیت از تماشای برنامه دلخواهش ببیند. برای کنترل پرخاشگری محدودیتهایی (تنبیهاتی) را وضع کنید و به اطلاع کودک برسانید.
۲- الگوهای احتمالی پرخاشگری را به حداقل برسانید. از جمله:
الف) مراقب فیلمها و تصاویری که کودک از تلویزیون و شبکههای اجتماعی موبایل محور میبیند، باشید.
ب) در حضور کودک پرخاش نکنید؛ نه با او نه با کس دیگری.
ج) الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند (مثل عضوی از فامیل مانند مادر بزرگ، یک دوست خوب، یک فیلم ملایم و ...)
۳- آگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او در افراد یا حیوانات به وجود میآید، افزایش دهید.
۴- رفتارهای همدلانه و عاطفی کودک را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تشویق کنید.
۵- به جای کودک پرخاشگر، به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید.
۶- اگر قرار است کودک را به دلیل پرخاشگری اش تنبیه کنید، بهتر است به طریقی باشد که منجر به حملهی انتقامی و تلافی جویانه از طرف کودک نشود. کودک حتماً باید مطمئن باشد که شما او را دوست دارید.
۷- برای کودک خود فرصت تخلیهی هیجان را فراهم کنید، مانند بازیهای پرتحرک و پر سر و صدا.
۸ - در برابر خواستهای که با پرخاشگری ابراز میشود، مقاومت کنید تا کودک دریابد که نمیتواند با پرخاشگری به خواسته اش برسد. شاید در اوایل برای والدین سخت باشد که در برابر خواسته کودک شان بایستند، ولی بعد از مدتی خود کودک رفتارش را اصلاح خواهد کرد.