انتخاب کارمندی یا شغل آزاد به خواسته و نیاز های خودمان از آن شغل برمیگردد. ما به بررسی معایب و مزایای هر کدام بطور جداگانه پرداخته ایم تا با توجه به شناختی که از خودتان دارید و با توجه به اولویت هایتان بهترین انتخاب را داشته باشید.
کارمند شخصی است که برای انجام وظیفهای، به استخدام کارفرما درمیآید و متعهد به انجام کار میشود.
کارمند برخلاف کارگر، انجام وظایف جسمی و فیزیکی را بر عهده ندارد. یعنی کارمند هیچ نوع کار یدی را انجام نمیدهد و فقط برای انجام کارهای فکری و ذهنی به استخدام کارفرما درمیآید. درواقع، کارمند کسی است که بر اساس قدرت و مهارت ذهنی خود، از کارفرما حقوق دریافت میکند. کارمندان معمولاً پشت میز و رایانه مینشینند و یا با ماشینحساب و کاغذ سروکار دارند.
بیشتر بخوانید: چرک خشک کن قوی برای عفونت دندان
پیش از هر چیزی باید بدانیم شغل آزاد چیست و به چه نوع کارهایی، شغل آزاد گفته میشود.
شغل آزاد شغلی است که فرد با استفاده از سرمایه یا توانایی خود، محصولات و خدمات مختلفی را به سایرین عرضه میکند و درآمد او از این طریق تامین میشود. افراد شاغل در شغل آزاد، معمولا بهصورت مستقل کار کرده و هیچ کارفرمایی ندارند.
اگر برای تو امنیت، اولویت و ارزش بالاتری دارد، نمیتوانی شغل آزاد داشته باشی و کسبوکار خودت را راهاندازی کنی؛ مگر اینکه اولویت و ارزشهایت را تغییر دهی!
اما اگر آزادی برایت آنقدر مهم است که حاضری خیلی چیزها را کنار بگذاری و هر بهایی که لازم است را بپردازی، آنوقت میتوانی شغل آزاد داشته باشی و در کسب و کارت موفق شوی.
بیشتر بخوانید: چگونه کارمند نمونه باشیم | بهبود عملکرد فردی در کار
شرایط کارمندی برای بسیاری از افراد ایده آل است و من اینجا نمیخواهم بگویم کارمندی بد است، کارآفرینی خوب است!
این موضوع کاملاً به روحیهی فرد بستگی دارد؛ به خودت نگاه کن و ببین چه شخصیتی داری؟ چه روحیهای داری؟ اگر حاضری برای کارآفرین بودن هر بهایی که لازم باشد را بپردازی، کارآفرینی میتواند مناسبت باشد.
پیش از مقایسه، بیایید هر دو را تعریف کنیم. کارمندی یعنی فردی برای دیگری کار کند و بهازای کاری که میکند حقوق بگیرد. فرد میتواند برای اشخاص حقیقی یا حقوقی کار کند.
شغل آزاد یعنی فرد برای خودش کار کند. کسبوکاری داشته باشد و مسئولیت موفقیت یا شکستش بر عهده خودش باشد.
وقتی برای خودتان کار میکنید، رئیس خودتان هستید و دیگر نیازی نیست ساعت کاری مشخصی داشته باشید، اما این مسئله بهمعنی آزادی عمل کامل شما هم نیست.
وقتی برای خودتان کار میکنید، همه امور مرتبط با کارتان بر عهده شماست و چه بسا ساعت کاری شما در این حالت خیلی بیشتر از کارمندی با وظایف محدود باشد.
حالت سومی هم هست؛ که بین کارمندی یا شغل آزاد مجبور به انتخاب یکی نباشید؛ هم کارمند باشید و هم یک شغل آزاد پارهوقت داشته باشید.
حالا بیایید تفاوتهای این ۲ حالت را دقیقتر بررسی کنیم.
درباره درآمد کارمندی که حرف چندانی نیست؛ حقوقی ثابت و تعدادی مزایای مشخص تعریف شدهاند. بنابراین کارمندی معمولا بیشتر امنیت شغلی دارد.
شغل آزاد درآمد ثابتی ندارد، چراکه شما حقوق دریافت نمیکنید. گاهی اوقات درآمد هنگفتی نصیبتان میشود و گاهی هم خبری از درآمد نیست.
وضعیت درآمدی شما بستگی به شرایط بازار، میزان مهارتهای شما، میزان شهرت برندتان، وضعیت رقبا و بسیاری عوامل دیگر دارد. حتی شرایط سیاسی و اقتصادی کلان و قوانینی که وضع یا ملغی میشوند هم ممکن است وضعیت درآمد شما را دگرگون کنند.
مثلا همین ویروس کرونا را در نظر بگیرید؛ ویروسی نادیدنی و کوچک در جهان منتشر و منجر به انفجار درآمد و رونق سریع کسبوکارهای اینترنتی شد. همچنین همین ویروس منجر به زیان و حتی نابودی بسیاری از مشاغل آزاد شد.
از منظر امنیت شغلی، دنیای کارمندی را میتوان به ساحل آرام و مشاغل آزاد را به دریای پرتلاطم تشبیه کرد، دریایی که البته پاداشهای بزرگی را نیز برای ماجراجویان در دل خود پنهان کرده است.
بیشک در شغل آزاد آزادی عمل خیلی بیشتری دارید، چون رئیس خودتان هستید. البته این جمله کمی گولزننده است. در واقع کارهای زیادی هست که باید به آنها رسیدگی کنید. پس شاید در مقایسه با کارمندان وقت آزاد کمتری داشته باشید.
وقتی کارمند هستید، کارهای مالیاتی و بیمه شما بر عهده شرکت یا فردی است که شما را استخدام کرده. اما وقتی برای خودتان کار میکنید، پرکردن فرمهای مالیاتی و سروکلهزدن با بیمه با خودتان است.
هر کارمندی روزی بازنشسته میشود. شرکتها و سازمانها اغلب برای کارمندان خود طرحهای بازنشستگی دارند. در شغل آزاد از این طرحها خبری نیست.
در عوض وقتی برای خودتان کار کنید میتوانید هر زمان که خواستید بازنشسته شوید، بیمه عمر برای خودتان داشته باشید و از مزایای بازنشستگی شخصی لذت ببرید.
کارمندان چنین هزینهای ندارند و کارفرما یا سازمان موظف است محل کار و امکانات لازم را فراهم کند. وقتی برای خودتان کار میکنید، تأمین همه اینها بر عهده خودتان است.
برای افرادی که کارمند هستند و میخواهند یک کارآفرین موفق شوند، دو روش وجود دارد:
میتوانی در همان ابتدا از شغلت استعفا ندهی؛ فقط در ساعاتی که زمان آزاد داری، روی کار جدیدی که میخواهی شروع کنی مطالعه کنی، اگر لازم است، شاگردی کنی تا تجربیات لازم را به دست آوری.
در این روش، فرد ابتدا بررسی میکند که آیا حاضر است ریسکهای کار جدیدش را بپذیرد؟ اگر لازم است بهایی پرداخت شود، آیا این کار را انجام میدهد؟ آیا کاری که میخواهد شروع کند کار مناسبی است؟ و زمانی که مطمئن شد، آنوقت از کار کارمندی استعفا میدهد.
خیلی از افراد این روش را انتخاب میکنند.
اسم این روش را یکطرفه گذاشتم به دلیل اینکه مانند یک جادهی یکطرفه است؛ چون در این روش تمام پلهای پشت سرت را خراب میکنی!
این روش اینگونه است که باید همان ابتدا تصمیم نهایی را بگیری، میخواهی کارمند باشی یا کارآفرین؟ اگر میخواهی کارآفرین باشی، همان روز از کار کارمندی خود استعفا میدهی و به دنبال هدفت حرکت میکنی… .
برخی از افراد حاضرند تمام پلهای پشت سرشان را خراب کنند و وارد دنیای کارآفرینی یا همان شغل آزاد شوند. این روش برای افرادی مناسب است که شجاعتر هستند، نیاز به آزادیِ بسیار بیشتری دارند و هرگز نمیتوانند برای کسی کار کنند.
به نظر من این روش بهتر است، چون فردی که میخواهد در کسبوکارش موفق شود، باید تمام تمرکزش را روی کسبوکارش بگذارد و آزادانه فکر کند.
نکته مهم: یادت باشد، تمرکز باعث میشود تمام توان و نیرو را روی یک نقطه قرار دهی و در این صورت، احتمال موفقیت بسیار بسیار بیشتر میشود.
وقتی برای خودتان کار میکنید، تصمیمگیریها هم بر عهده خودتان است و فرصت دارید که راهحلهای خلاقانه را امتحان کنید، روشهای جدید را برای حل مشکلات به کار بگیرید و شاهد رشد کارتان باشید.
قدرت تصمیمگیری علاوه بر اینکه دستتان را برای کارکردن خلاقانه باز میگذارد، به شما حس استقلال بیشتری در زندگی میدهد.
کسب دستاوردهای شغلی در کسبوکاری که خودتان آن را اداره میکنید، بسیار دلپذیر است.
وقتی برای خودتان کار میکنید، زمان و مکان تا حد زیادی در اختیار شماست. میتوانید بسته به نوع شغلتان در خانه یا بیرون خانه کار کنید. همچنین زمان کارکردن نیز در اختیار شماست.
میتوانید روزی که سرحال هستید ساعتها کار کنید و روزی دیگر که احساس کسالت داشتید دست از کار بکشید.
یکی از مزایای خاص شغل آزاد، نبود محدودیت جدی برای کسب درآمد است. وقتی کسبوکار خودتان را اداره میکنید، هرچه بیشتر پیشرفت کنید، درآمد بیشتری هم خواهید داشت.
در شغل آزاد میتوانید انواع پروژهها و کارها را انجام دهید. چنین امکانی در کارمندی که وظایف محدود و معینی دارد چندان امکانپذیر نیست. با انجام کارهای مختلف، هم مهارتهایتان را ارتقا میدهید و هم تجربیات جدید کسب میکنید.
بیمههای سازمانی، مرخصی استعلاجی و مزایای حقوقی مندرج در فیش حقوقی در شغل آزاد جایی ندارند.
ممکن است افراد در نگاه اول تصور کنند با نداشتن کارفرما و عدم نیاز به ثبت ساعات ورود و خروج، ساعت کاری بسیار کمی خواهند داشت.
در واقع باید به شما بگوییم یک شغل آزاد به ساعات کاری بسیار طولانیتری نیاز دارد و مواردی همچون تعطیلات سالانه، مرخصیهای مختلف، آخر هفتههای راحت، همه جزو مواردی است که باید به نداشتن آنها عادت کنید.
ممکن است در سالهای اول شروع کار آزاد، روزانه تا بیش از ۱۲ ساعت به حضور در محل کار و فعالیت نیاز داشته باشید. بنابراین انتخاب شغل آزاد به معنای ساعات کاری طولانیتر و نداشتن مرخصیهای بیدغدغه خواهد بود.
همه کارهای کسبوکارتان را باید خودتان انجام دهید. حتی اگر ضرر کنید، همچنان باید مالیات بپردازید و یک اشتباه حقوقی در پرکردن فرم مالیات میتواند دردسرهای زیادی برایتان ایجاد کند. این واقعیت که موفقیت یا شکست کاملا گردن شماست، مسئولیت سنگینی به حساب میآید.
فعالیت و البته موفقیت در بازار، به ریسکپذیری بالا نیاز دارد. بنابراین اگر روحیه محتاطی دارید، احتمالا نمیتوانید به موفقیت بالا دست پیدا کنید. بنابراین این مورد را نیز پیش از شروع کار خود در نظر بگیرید؛
برخی مشاغل آزاد بهمعنی دورشدن شما از محیط کار و روابط اجتماعی آن هستند. گاهی اوقات باید تنهایی کار کنید. این تنهایی میتواند باعث انزوای شما شود. در بسیاری از مشاغل آزاد، حتی همکاری ندارید که کمک حال شما باشد.
یکی از مهمترین فاکتورهای مورد نیاز برای شروع یک کار آزاد، سرمایه است. هرچند امروزه با سرمایه بسیار محدود نیز میتوان یک شغل آزاد را آغاز کرد، اما بیشک نداشتن هیچگونه سرمایه اولیه، مانع بزرگی بر سر راه متقاضیان شغل آزاد خواهد بود؛
راهانداختن کسبوکار از صفر فرایندی زمانبر، انرژیبر و خستهکننده است. برای طیکردن این مسیر به اراده و تلاش فراوان نیاز دارید.
یکی از مهمترین ویژگیهای شغل آزاد، ماهیت ناپایدار و تأثیرپذیر آن است. مثل تأثیر شیوع ویروس کرونا که دربارهاش گفتیم. این پیشبینیناپذیری میتواند تأثیر ناگهانی و مخربی بر جای بگذارد، به حدی که کل کاری را که سالها برایش زحمت کشیده بودید در مدت کوتاهی نابود کند.
یکی از مزایای زندگی کارمندی از دید بیشتر افراد، داشتن حقوق ثابت است. در حقیقت، این موضوع از داشتن حس امنیت شغلی ریشه میگیرد. زمانی که شما کارمند هستید، میدانید که اگر وظیفه تعریفشده خود را بهدرستی انجام دهید، درآمد تعیینشده خود را دریافت خواهید کرد.
در این شرایط، دغدغههای مالی زیادی به سراغ شما نمیآید چون شما زندگی اقتصادی و هزینههای روزمره خود را بر اساس میزان حقوق ثابتتان برنامهریزی میکنید.
اما همین حقوق ثابت گاهی اوقات میتواند یکی از دغدغههای مهم زندگی شما باشد. اما چرا اینگونه است؟ در اوضاع اقتصادی فعلی کشور، بهطورکلی، حقوق حداقلی تعیینشده وزارت کار، پاسخگوی هزینههای سنگین زندگی نیست.
این موضوع زمانی برای شما حیاتی میشود که متوجه شوید که افزایش حقوق در زندگی یک کارمند، کار بسیار دشواری است. یعنی روند افزایش درآمد کارمندان خصوصی و دولتی، کند است.
ناگفته نماند که افراد، باتجربه، خلاق و بهطورکلی کارمندانی که یکتنه بار سنگینی را از دوش مجموعه برمیدارند، حقوق بسیار معقول و سطح بالایی دریافت میکنند؛ اما همین حقوق بسیار خوب هم سقف و محدودیتهایی دارد که این محدودیتها در شغلهای آزاد اصلاً وجود ندارد.
یکی از مزایای کارمند بودن این است که کارفرما موظف است کارمندان خود را بیمه کند. تحت پوشش بیمه بودن مزایای بسیاری مثل بازنشستگی بهموقع، تقبل بخشی از هزینهای درمان، تقبل هزینههای زندگی در صورت بیمار شدن و یا ازکارافتادگی و … را به همراه دارد.
یکی از دیگر از مزایای مهم داشتن بیمه تأمین اجتماعی بیمه بیکاری است؛ یعنی اگر شما به هر دلیلی به پس از مدتی کار کردن، تصمیم به ترک کار بگیرید و یا مجبور به ترک کار بشوید، میتوانید تا پیدا کردن شغل بعدی خود، از بیمه حقوق بیکاری دریافت کنید تا هزینههای زندگی روزمره خود را تقبل کنید. استفاده از این حق، شرایط خاص خود را دارد که بهتر است این شرایط را متخصصان بیمه تأمین اجتماعی بپرسید.
با همه این مزایا، بیمه تأمین اجتماعی فقط برای کارمندان نیست و افراد آزادکار و تمام افراد کشور که در مشاغل آزاد مشغول به کار هستند، امکان واریز هزینه بیمه و برخورداری از مزایای آن را دارند، با این تفاوت که در شغلهای کارمندی، حدود ۷۰ درصد از هزینه بیمه را کارفرما تقبل میکند؛ اما در شرایط واریز بیمه بهصورت شخصی، شما باید کل مبلغ بیمه ماهانه را بپردازید.
یکی از مزایای کارمند بودن این است که برخلاف شغلهای آزاد یا فریلنسری، شما زمان مشخصی از روز را به محل کار مراجعه میکنید و پسازآن، وقتتان به فعالیتهای شخصی اختصاص مییابد.
ساعت کاری استاندارد حدود ۸ ساعت در روز است و معمولاً از ساعت ۷ صبح شروع میشود و ۴ بعدازظهر به پایان میرسد؛ یعنی از ساعت ۴ به بعد در اختیار خودتان هستید و بدون داشتن نگرانیهای کاری، میتوانید به کارهای روزمره، تفریح، مطالعه و … بپردازید.
برای درک بهتر این موضوع بهتر است که یک مثال هم در نظر بگیرید. مثلاً فرض کنید که یک برنامهنویس آزادکار هستید. مشتری طراحی سایت ساعت ۳ بامداد با شما تماس میگیرد چون درگاه پرداخت سایتش دچار مشکل شده است! یا مثلاً مکانیک خودرویی که دائماً در ساعات خارج از زمان کار باید پاسخگوی ایرادهای فنی خودروهای مشتریان باشد.
اما داشتن همین ساعت کاری معین، مانند شمشیر دو لبه عمل میکند؛ یعنی علیرغم تمام مزایای ذکرشده، شما مجبور هستید که سر ساعت معینی به محل کار خود مراجعه کنید؛ یعنی درصورتیکه نیاز به حضور در جای دیگری داشته باشید و یا حتی ازلحاظ روحی یا جسمی بیمار باشید، باید به محل کار خود مراجعه کنید و این مسئله گاهی اوقات برای شما دردسرساز خواهد شد.
یکی دیگر از نکات مثبت کارمند بودن این است که برخلاف کارهای آزاد و یا آزادکاری، شما هرروز با چالشهای جدیدی روبهرو نمیشوید، فشار کاری گریبان گیرتان نمیشود و نیاز نیست که دائم با مسائلی دستوپنجه نرم کنید که اطلاعات و تواناییهایی در آن زمینه ندارید.
اما بازهم مثل مورد قبل، داشتن وظایف ثابت و تعریفشده باعث میشود که شما در طول مسیر شغلی خود، از چارچوب تعیینشده خارج نشوید و این موضوع ممکن است شما را با دور باطل تکراری شدن کار درگیر کند. تکراری شدن کار برای کارمندان یکی از عواملی است که از همه جهت آسیبزاست.
کارمندی که دچار این بحران شده است، به مجموعه آسیب میزند، خودش ازلحاظ روحی و بازدهی شغلی آسیب میبیند و این مشکلات را ممکن است به افراد دیگر مثل مشتریها یا اربابرجوع هم منتقل کند.
در نتیجه، هم کارفرما و هم خود کارمند برای جلوگیری از این آسیب، باید تمهیداتی را در نظر بگیرند تا با بهرهگیری از خلاقیت کارمند، شغل را برای او شیرین و تازهسازی کنند.
طبق مورد قبل، کارمندان در شغلهای اداری مسئولیتهای کمتری را نسبت به مشاغل آزاد بر عهده میگیرند و ازاینجهت کارمند ازلحاظ ذهنی کمتر فرسوده میشود و بازدهی بیشتری دارد.
اما از طرفی دیگر، همین مسئولیتهای کمتر ممکن است که ظرفیت خلاقیت شما را از بین ببرد. برای درک بهتر این موضوع، موقعیت زیر را برای خودتان تصور کنید:
فرض کنید در یک شرکت خصوصی مشغول به فعالیت هستید و شرکت دچار بحران مالی شده است و روی مرز ورشکستگی قرار دارد. شما برای حل کردن مشکلات شرکت ایدههایی دارید و مطمئن هستید که بهکارگیری این ایدهها کارساز است؛ اما تصمیمگیرنده اصلی شرکت یعنی مدیر شما، از ایده شما استقبال نمیکند.
اینجاست که این فکر به ذهنتان میزند که کاش من هم کسبوکار یا شرکت خودم را داشتم تا ایدههای خلاقانهام را بهتنهایی اجرا کنم.
نتیجه تمام این است موارد این است که کارمندان، بهخصوص در موقعیتهای شغلی دولتی، آزادی عمل کمتری نسبت به مشاغل آزاد دارند و در طول زمان این آزادی عمل محدود، چشمه خلاقیت و شور و انرژی را در شما خشک خواهد کرد.
برای آنکه دل را به دریا بزنید و وارد دنیای مشاغل آزاد شوید، باید به پرسشهای مهمی صادقانه پاسخ بدهید و مهارتهای اساسی برای دوامآوردن در محیط کسبوکارهای آزاد را بیاموزید.
برای آن که مطمعن شوید بین کارمندی یا شغل آزاد، میخواهید شغل آزاد را انتخاب کنید ابتدا این سوالات را از خودتان بپرسید:
علاوه بر این پرسشهای کلی، پرسشهای خاصی هم هست که بسته به نوع کاری که قصد دارید راه بیندازید باید از خودتان بپرسید.
پرداختن به معایب زندگی کارمندی یا پیشبینی آیندهای تاریک برای زندگی کارمندی، چیزی نیست که مناسب تبریک روز کارمند باشد؛ اما ما بههیچعنوان به دنبال کم کردن ارزش کار کارمندان نیستیم.
عصر کارمندی رو به افول است چرا که کشورهای توسعهیافته در غرب یا کشورهایی مثل ژاپن، ظرفیت کارمندی خود را بسیار کاهش دادهاند و از ظرفیت افراد آزادکار از سراسر دنیا استفاده میکنند.
طبق آمارهای جدید، درآمد آزادکاران و دورکاران در سراسر دنیا با شیب بسیار زیادی در حال افزایش است و کشورهای توسعهیافته به این نتیجه رسیدهاند که روالها و بروکراسی خشک اداری عصر انقلاب صنعتی و پسازآن، دیگر پاسخگوی نیازها و اولویتهای بشر امروزی نیست.
تخمینهای آماری نشان میدهد که در آینده نزدیک (سال ۲۰۳۰)، ۷۰ درصد از مشاغل دنیا به آزادکاری یا دورکاری اختصاص خواهد داشت.
اگر به فرهنگ قالب جامعه دقت کنید، اکثر افراد تصور میکنند که بهترین مشاغل، مشاغل کارمندی است. این طرز تفکر از دیوانسالاری در دوران قاجار و پهلوی ریشه میگیرد و نوع آموزش ما در مدارس هم به این تفکر دامن میزند. نتیجه این تفکر در بطن جامعه این است که افراد تمایل خود به کارآفرینی، خلاقیت و ابداع مفاهیم را از دست میدهند.
بیان این مسائل به این معنی نیست که کارمند بودن شغل آسانی است و فایدهای برای جامعه ندارد. درواقع، بهتر است بگوییم که تعداد کارمندان کشورهای درحالتوسعه بسیار بیشتر از کشورهای توسعهیافته است.
دلیل این مسئله هم این است که همه کارمندان در موقعیتهای کارمندی استعداد، توانایی و علاقه ندارند و برای جامعه مفید مواقع نمیشوند. با تمام این معایب و مزایا این شما هستید که بین کارمندی یا شغل آزاد یکی، یا هر دو را انتخاب می کنید.