خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: رژیم صهیونیستی امروز در حال تجربه شرایطی است که تاکنون در تاریخ آن سابقه نداشته است: بنبست سیاسی مستمر و کابینه های موقتی که حتی احزاب تشکیلدهنده آن باور چندانی به دوامش ندارند. اکنون، شکافهای نژادی، مذهبی و ایدئولوژیک این جامعه که در بافت احزاب سیاسی آن انعکاس یافته است، بیش از پیش در حال خودنمایی است و کار را به جایی رسانده است که هیچ سیاستمداری قادر به تشکیل ائتلافی پایدار نیست؛ این همان معضلی است که کابینه با چنگ و دندان حفظشدهی نفتالی بنت و یئیر لاپید موسوم به «کابینه تغییر» نیز در حال تجربه آن است. ناهوما بارنئا، تحلیلگر روزنامه یدیعوت آحارونوت با اشاره به «سیر قهقهرایی بلوغ سیاسی در اسرائیل» به این معضل پرداخته است:
به دنبال رأی منفی کنست به لایحهی تمدید حاکمیت رژیم صهیونیستی بر شهرکهای صهیونیست نشین کرانه باختری، ائتلاف احساس زیاندیدگی کرد زیرا صرفنظر از رأی منفی اپوزیسیون، خود ائتلاف نتوانست تمام اعضا را به حمایت از این قانون متقاعد کند. این رأی دو موضوع را آشکار ساخت: نخست، کابینه نفتالی بنت، یک کابینه اقلیت است؛ دوم، کوشش برای گنجاندن یک حزب عرب در ائتلاف حاکم، شکست خورده است.
این کابینه با سایر ائتلافهایی که رژیم صهیونیستی در دهه گذشته داشته است متفاوت است: نتانیاهو دیگر در رأس آن نیست و شرکای سیاسی حریدی و مذهبی آن نیز دیگر دُم خود را از خوشحالی تکان نمیدهند! (در ائتلاف نیستند)، و یک حزب عرب با این ائتلاف همراهی میکند. این برای برخی از صهیونیستها یک نعمت نجاتبخش است اما برای برخی دیگر کمتر از یک گناه نیست. از سوی دیگر، متناقض بودن ترکیب ائتلاف، هر بار معضل جدیدی را مطرح میکند. به عنوان مثال، گیدئون صاعر، رئیس حزب راستگرای امید جدید، همان کسی است که طرح لایحه تمدید حاکمیت رژیم صهیونیستی بر کرانه باختری را در کنست پیش برد. وی سیاستمدار ماهر و مجربی است و میداند که طرح این لایه برای او برد- برد است. اگر این قانون تصویب میشد، وی پیروز تلقی میشد اما اکنون که این لایحه در اغما به سر میبرد، وی میداند که در انتخابات آتی میتواند به عنوان رئیس راستگرای کابینه، قد علم کند.
هنگامی که آمریکاییها برای نخستین بار یک رئیسجمهور آمریکایی آفریقاییتبار را برگزیدند، امیدوار بودند که راه برای صلح بین نژادی هموار شود اما آنچه رخ داد، بر عکس این امید بود. جامعه رژیم صهیونیستی نیز چندان متفاوت نیست: منافع سیاسی با نفرت از اعراب و نژادپرستی، پیوند یافته است. این بدان معناست که فرایند بلوغ سیاسی در رژیم صهیونیستی، در حال حرکت به سمت قهقراست. این مسئله را باید به فال بد گرفت.
کابینه، توانایی خود برای تصویب قوانین، تصویب بودجه و انجام اصلاحات را از دست داده است. این کابینه قادر به انجام هیچ کار بیشتری از راهاندازی یک عملیات نظامی نیست. تحت چنین شرایطی، کنست محتوم به فلج شدن است. قدمهای این کنست ممکن است هنوز بتواند با این کابینه، همراه باشد اما چشمهایش به صندوق رأی دوخته شده است.