شهاب جوانمردی در گفتوگو با اتاق تهران افزود: از سوی دیگر، شرکتهای جوان مانند استارتآپها و شرکتهایی که اغلب از دل دانشگاهها بیرون میآیند و مزیت محوری آنها دستاورد دانشی، پتنتها، ابتکارات، اختراعات و نوآوریهاست، باید بتوانند در این فضای کسبوکاری بهدنبال پر کردن خلأهای موجود بازار و ارائه خدمات متفاوت و متمایز به مشتریان گذشته و نیز مشتریان نوگرای جوانی باشند که نسل آینده را شکل میدهند. همچنین کسبوکارها باید بتوانند در عمل به این سمت و سو حرکت کنند. عضو شورای راهبردی و سیاستگذاری مرکز نوآوری اتاق تهران گفت: بهطور کلی، از آنجا که این حرکت راهبردی کمک خواهد کرد ما سهم بازار بیشتری از اقتصاد سنتی با ارائه خدمات و محصولات دانشپایه را به خودمان اختصاص دهیم، باید تشکلها، اصناف و در راس همه آنها اتاقهای بازرگانی برای تسهیل این موضوع، برنامهای مشخص داشته باشند و گامهایی جدی بردارند. جوانمردی گفت: اگر آییننامههای مربوط به دانشبنیانها بهدرستی تدوین و پیادهسازی شود، میتواند بیانگر نقش جدی حاکمیت چه در لایه قانونگذار، چه در لایه مجری و چه در لایه ناظر و دستگاه قضا باشد. این موضوع میتواند کمک کند تا حرکت در این زیستبوم تسریع و تسهیل شود و شاهد دستاوردهایی جدیتر در حوزه اقتصاد نوآوری باشیم. وی در ادامه اظهار کرد: با توجه به اقتصاد دولتی و حجم بالای ورود شرکتهای دولتی به اقتصاد و مغفولماندن ایجاد تقاضا برای حوزه دانشبنیانی در دولت، طبیعی است که باید بهطور جدی تحریک تقاضا را در دستورکار قرار دهیم. در کشورهای دنیا همواره حوزههای اساسی، یعنی اولویتهایی که بر اساس چالشها و بحرانهای کشور است، یا اولویتهایی که برای ایجاد هژمونی قدرت در آینده توسط دولتهای کارآفرین مدنظر است، روی میز حوزه اقتصاد نوآوری قرار میگیرد. اگر امروز با بحرانهایی مثل آب، محیطزیست، آلودگی هوا، سالمندی جمعیت، امنیت غذایی و مواردی از این دست روبهرو هستیم، اینها مسائلی است که باید از جانب حاکمیت به سمت حوزه اقتصاد نوآوری سوق داده شود، بنابراین باید در این عرصهها جستوجوگر راهحلهای نوآورانه باشیم و از پنجره فرصتهای نوآوری و فناوری بهره بریم. نایبرئیس کمیسیون اقتصاد نوآوری و تحویل دیجیتال اتاق تهران افزود: از سوی دیگر، سبد تولیدی کشور و بخش اصلی تولید ناخالص داخلی آن در نگاه رو به آینده، لزوما محصولات و خدمات امروز نیستند و ممکن است ارزش آنها در دنیا بهتدریج کمرنگتر شوند و ارزشافزوده کمتری ایجاد کنند، از اینرو جانمایی و تصویرپردازی آینده اقتصاد و بهرهگیری از توان بخشخصوصی برای شکلدهی زیرساختها و بنیانهایی که ما را در آینده نیز در زنجیره اقتصاد جهانی بهعنوان یک عنصر موثر حفظ کند، تقاضای دیگری است که دولت و حاکمیت باید بهطور جدی به آن توجه کنند.