بهگزارش رکنا به نقل از نیویورکتایمز، در سال1987 زن جوانی بهنام لسلی دیکنسون که در یک پیست اتومبیلرانی در جنوب فلوریدا کار میکرد به طرز هولناکی به قتل رسید.
جسد این زن در اتاق استراحتش در حالی پیدا شد که آثار ضربات چاقو روی مچ دستهایش به چشم میخورد و پیدا شدن یک چاقوی خونآلود در کنار جسد، فرضیه اینکه وی خودکشی کرده است را قوت میبخشید.
در آن زمان پلیس به تصور اینکه زن جوان خودکشی کرده، از پیگیری پرونده خودداری کرد تا اینکه 3سال بعد یعنی در سال1990 جنایت دیگری در پیست اتومبیلرانی رخ داد. زن جوانی به نام پاملا آلبرتسون که بهعنوان آرایشگر در پیست کار میکرد توسط قاتلی ناشناس کشته و محل استراحتش به آتش کشیده شد.
هرچند این قاتل آمریکایی تلاش کرده بود ماجرا را آتشسوزی جلوه دهد اما در ادامه تحقیقات مشخص شد که زن جوان با ضربات چاقو کشته شده، اموالش سرقت شده و پس از آن محل استراحتش در پیست به آتش کشیده شده است. طولی نکشید که مأموران موفق به شناسایی یک مظنون شدند. مردی به نام رابرت ارل هیز که او نیز همانند پاملا آلبرستون در پیست کار میکرد.
رابرت در جریان بازجوییها جنایت را انکار کرد اما همه شواهد از این حکایت داشت که او آخرین کسی بوده که به سراغ مقتول رفته و در این جنایت دست داشته است. در ادامه و با انجام آزمایش دیانای شواهد محکمتری علیه او بهدست آمد و وی بازداشت شد. پس از دستگیری رابرت این فرضیه مطرح شد که زنی که 3سال قبل در این پیست کشته شد و همه تصور میکردند خودکشی کرده است نیز توسط رابرت به قتل رسیده است.
در این شرایط بررسی پرونده قبلی نیز از سر گرفته شد و در نهایت و با بهدست آمدن شواهد بیشتر، رابرت با 2اتهام قتل عمد در دادگاه حاضر شد. او یک سال بعد به اتهام قتل پاملا آلبرستون به اعدام و به اتهام قتل لسلی دیکنسون به 45سال زندان محکوم شد.
با این حال وی و وکلایش به این حکم اعتراض کردند و 3سال بعد دیوانعالی فدرال آمریکا پس از بررسی پرونده اعلام کرد که آزمایش دیانای صورت گرفته در قتل پاملا آلبرستون ناقص است و به همین دلیل حکم اعدام لغو شد. رابرت چند سال بعد و در محاکمهای دوباره و با توجه به فقدان دلایل محکمهپسند از اتهام قتل پاملا آلبرستون تبرئه شد اما هنوز به اتهام قتل لسلی دیکنسون باید در زندان میماند.
در حالی که رابرت هیز 54ساله همچنان در زندان به سر میبرد، مدتی قبل وکلای او تلاش برای اثبات بیگناهی وی را آغاز کردند. آنها معتقد بودند که در زمانی که قتلها در پیست اتومبیلرانی رخ داده، یک فرد سفیدپوست هم در آنجا کار میکرده که احتمالا وی قاتل اصلی است و هر دو قتل را او مرتکب شده است.
آنها برای گرفتار کردن این فرد و اثبات بیگناهی رابرت درخواست کردند که با استفاده از تکنولوژیهای جدید در آمریکا، بار دیگر آزمایش دیانای انجام شود. چرا که در صحنه قتل پاملا آلبرستون، موهای متعلق به یک فرد سفیدپوست بهدست آمده بود، حال آنکه رابرت هیز سیاهپوست بود. وکلای رابرت عقیده داشتند که اگر ثابت شود که پاملا آلبرستون توسط کارگر سفیدپوست پیست به قتل رسیده، بیشک قتل لسلی دیکنسون نیز کار وی بوده و این یعنی رابرت بیگناه است.
با درخواست وکلای رابرت، بار دیگر آزمایش دیانای انجام شد. نتایج این آزمایش اما وکلا را کاملا شوکه کرد. آزمایش دیانای نشان داد که موهای پیدا شده در صحنه جنایت متعلق به مقتول بوده است. اما این همه ماجرا نبود. چرا که آزمایش دیانای ثابت کرد که زمانی که پاملا به قتل رسیده بود، قاتل به او تجاوز کرده بود و دیانای بهجا مانده در محل جنایت، متعلق به رابرت بوده است.
این نتیجه نشان میداد که رابرت هیز نهتنها بیگناه نیست، بلکه دادگاه به اشتباه او را در قتل پاملا تبرئه کرده و وی کسی بوده که هر دو جنایت را مرتکب شده است. حال آنکه براساس قوانین آمریکا، فردی که یکبار در یک پرونده قتل تبرئه شده باشد، دوباره محاکمه نخواهد شد. به این ترتیب هر چند ثابت شده که رابرت هیز به اشتباه از سوی دادگاه بیگناه قلمداد شده اما او فقط مجازات قتل لسلی دیکنسون را تحمل خواهد کرد و چند سال بعد از زندان آزاد خواهد شد.