اسماعیلی درباره پرسپولیس و فصل نقل و انتقالات، همچنین اوضاع و احوال تیم ملی مصاحبه ای انجام داد که خلاصه ای از آن را در زیر می خوانید:
*قطعا اتفاقات خوبی در حال رخ دادن در باشگاه است. فکر کنم هیچ سالی را به این شکل با تدبیر پیش نرفتیم و بازیکنانی که در هر پستی نیاز داریم و قابل هم هستند داریم میگیریم تا نقاط ضعف را برطرف کنیم. دو، سه نفر دیگر بازیکن نیاز است که اگر آنها را هم بگیریم خیلی خوب میشود.
*قرارداد گل محمدی سه فصل ۴۰ میلیارد بوده. یک فصل ۱۰ میلیارد و دو فصل فصلی ۱۵ میلیارد. الان من چه بگویم؟ راجع به قرارداد یک نفر دیگر حرف بزنم؟ دو نفر به هم بله گفتند من دیگر چه بگویم؟ سه سال پیش قرارداد بستند و این گفته بله و آن یکی هم قبول کرده و با هم به توافق رسیدند.
*وقتی قرارداد بسته شده من به عنوان پیشکسوت بگویم زیاد است؟ الان بعضی از مربیان لیگ برتر این شکلی میگیرند دیگر. البته یک مقدار سقف پرسپولیس را بردند بالا. هم سقف کمکها، هم چیزهای دیگر. خیلی رفته بالا. در سالهای بعد فکر کنم نصف شهر را بفروشیم و تیمداری کنیم. نصف تهران را بگذاریم مزایده که پرسپولیس را ببندیم. من نمیدانم بر پایه چه معیاری برخی رقمها پرداخت میشود.
*تیم ملی ما ۵، ۶ ماه است ول شده. نه گفتیم چه چیزی نیاز دارند نه بازی تدارکاتی گذاشتیم. یک بازی هم گذاشتند که لغو شد. بعد در نهایت تیم را بردیم در دمای ۴۰ درجه برای تمرین و بازی. به لحاظ فنی از تیمی که کل فصل را بازی کرده چه انتظاری داریم؟ بچهها از لحاظ بدنی واقعا خسته بودند. اینها نیاز به استراحت داشتند اما به جای مهیا کردن شرایط استراحت، برداشتیم بردیم در قطر و گرمای سنگین و رطوبت وحشتناک و بدنهاشان تحلیل رفته. بازیکنان هر آن امکان داشت دچار مصدومیت شوند.
*هر کسی هم میآید و سرش را بلند میکند از مربی تیم انتقاد میکند. من مربی تیم ملی را نمیشناسم اما باید آدم واقعیت را بگوید. تیم ما کاملا به لحاظ روحی و روانی از دست رفته بود و ایشان آمد جمع کرد تیم را. هر انسانی یک ضعفهایی دارد اما ایشان آمد و تیم را برد جام جهانی. با اقتدار هم رفتیم. تیم اول هم رفتیم و حالا آمدیم ایرادتراشی میکنیم.
*اصلا به الجزایر باختیم. بازی دوستانه برای همین است دیگر. نتیجه که ملاک نیست. باید ببینیم از آن بازی چه دستگیر تیم ملی و سرمربی شده. باید کمک کنیم به سرمربی و انشاءالله در جام جهانی هم افتخارات خوبی کسب کنیم. نیاییم بنشینیم مثل این پیرزنها هر دقیقه یک چیزی بگوییم. من تلویزیون را نگاه میکنم خندهام میگیرد. یک سری آدمهایی اظهارنظر میکنند، یک سری مربیانی اظهارنظر میکنند که در این ۶ سال اخیر سه چهار تا مدیرعامل را فرستادند زندان چون طرف را ورشکست کردند. چرا؟ چون همین آقای مربی به مدیر گفته سرمایهگذاری کن من تیم را میبرم بالا و طرف ورشکست شده و الان زندان است. بعد میآید در مورد سرمربی تیم ملی اظهارنظر میکند.
*برای آقای مرفاوی (سرمربی جدید تیم ملی جوانان) احترام زیادی قائلم. این را صرفا از این جهت میگویم که آقای مرفاوی چند سالی در فوتبال ما اصلا نبوده و با پایهها هم کار نکرده. خواهشم این است وقتی میخواهند به پایهها اهمیت بدهند یک مقدار این چیزها را هم در نظر بگیرند. من اصلا آقای مرفاوی را نمیگویم. ایشان بسیار مربی خوبی است ولی مربی که باید برای این سنین انتخاب شود نباید خیلی دور باشد. مربی که با این رده کار میکند باید اشراف کامل روی روحیه بازیکنان داشته باشد. در این سن از مسائل فنی مهمتر مسائل روحی روانی است. خیلی مهم است که مربی آشناییت داشته باشد و متاسفانه من یادم نمیآید آقای مرفاوی در این رده کار کرده باشد.