به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دومین ویدئوی گفتوگوی هنری با عنوان "فراروایت"، بین مهدی متولیان و سیدمحمدتقی زاهدی پژوهشگر هنر که با بررسی برخی از آراء شهید آوینی در ایام هفتۀ هنر انقلاب شروع شده بود، تهیه و تولید شد.
در این برنامه پس از مرور جلسۀ پیشین، متولیان جمعبندی بحث گذشته را یادآوری کرد: برای امکان تصرف در هنر جدید باید در روشها و قواعد حاکم بر هنر جدید تحول ایجاد کنیم و با صِرف تسلط تکنیکی نمیتوانیم به نتیجه برسیم. او در ادامه این پرسش را مطرح کرد که اصلاً تعریف هنر جدید چیست و خصوصیات آن که باید تغییر کنند، کدامند؟
زاهدی در پاسخ به طرح معضلی پرداخت که هنر و مفاهیم هنری را از منظر اقتصاد و اقتصاد سیاسی میبیند و تحلیل میکند. او ذینفعان و منفعتطلبی آنان را تعیینکننده مسیر هنر جدید میداند. او معتقد بود امروزه اثر هنری بیش از آنکه معطوف به مخاطب باشد، معطوف به سفارش و پسند ذینفعان و ارزشگذاری آنها تولید میشود و مخاطب هم تحت کلاسهبندی آنها با آثار هنری مواجه میشود و به عنوان نمونه از جایزۀ اسکار و جشنوارۀ کن نام برد.
زاهدی در ادامۀ این گفتوگو به ماهیت دروغبودگی مخاطب که تحت تأثیر رسانه شکل میگیرد و وابستگی هویتی او به هنرمندان یا سلبریتیها پرداخت. و این پرسش را طرح کرد که آیا این نظام رسانشی را میتوان هنر خواند یا نه؟
او معتقد بود آوینی برای کلاسهبندی هنر بر اساس تفکر و نظام ارزشی ذینفعان ما (یعنی جریان فکری انقلاب اسلامی) تلاش کرده، اما به هر حال این هنوز اتفاق نیفتاده است. به نظر میرسد غیر از شهید آوینی کس دیگری برای تعریف و کلاسهبندی هنر (حیطهبندی طراحی) بر اساس فلسفه و استایل فکری انقلاب و اسلام تلاش نکرده است.
زاهدی مثال آورد که در حوزۀ موسیقی و تعیین موسیقی حلال و حرام بحثهای کلی و ابتدایی وجود دارد که به ما (مقلدین) برای تشخیص مصادیق حلال و حرام کمکی نمیکند. در حالی که این تشخیص نیاز به مباحث نظری جدی و عمیقی دارد که بتواند مسئله را برای مقلد شفاف کند.
همچنین با طرح مثالی دیگر در حوزۀ تئاتر و سینما اظهار داشت: معمولاً شاهدیم که هنرمند وقتی میخواهد دربارۀ دفاع مقدس یا یک شهید اثری بیافریند، عملاً خروجی و نتیجۀ آن یک اثر ضد جنگ میشود که ارتباطی با مفهوم دفاع مقدس ندارد. او دلیل این عارضه را همان کلاسهبندی و نظام ارزشگذاری هنر غرب دانست که بر هنرمند ما حاکم است و نظام ارزشگذاری هنری بومی و اینجایی که بر حسب موازین و فلسفۀ اسلام باشد، در دسترس او نیست.
در ادامه متولیان گفت: سؤال اینجا است که بر اساس پارادایم تفکر مدرن به چیزی هنر میگوییم؟ و مبنای زیباییشناسی این هنر چیست؟
زاهدی پاسخ داد: تعریف هنر در غرب خیلی گنگ و مبسوط است. شاخههای زیادی پیدا کرده و تعاریف موازی زیادی دارد. اما شاید جامعترین تعریف متعلق به کانت باشد که هنر را به سه دسته تقسیم میکند: هنر دلپذیر، هنر مکانیکی، هنر زیبا. این آخری را میتوان تجمیع همۀ نظریات فلاسفه بزرگ غرب دانست و کانت معتقد است زیبا، اثری است که نزدیکترین حالت به طبیعت را داشته باشد. این بحثِ محضِ هنر و زیباییشناسی در غرب است.
اما انقلاب اسلامی تعریف جدیدی از هنر ارائه داده که بسیار جالب است و مغفول مانده. این تفکر به تکنیک اصالت نمیدهد. زاهدی با رجوع به پیام امام خمینی به هنرمندان، هنر را چنین تعریف میکند: 1- هنر در جایگاه واقعی خود ستیزهجو باشد علیه جهانخواران غرب و شرق. 2- این ستیزهجویی را بیاموزاند. برای مثال حضرت امام رزمندگان جبهههای نبرد را مطرح میکند؛ اما با عنون "هنرمندان" و نه رزمندگان!
او این پرسش را مطرح کرد که چرا ما باید اینقدر غربزده باشیم که با پیام امام صرفاً برخورد از منظر سیاسی کنیم؟ چرا تا به حال از پیام امام به هنرمندان انتزاع نکردهایم؟ امام اساساً پارادایم هنر را عوض میکند و سطحبندی نوینی ارائه میفرماید: اثر ستیزهجو با استکبار، اثر هنریِ تبلیغی و تبشیری مثل روایت فتح و اثر رسانشی که بحث آن مفصل است و در اینجا نمیگنجد.
انتهای پیام/