خبرگزاری فارس لرستان_ نسرین صفربیرانوند، مصطفی مرادی جوان دهه شصتی روستای کفراج دلفانی با وجود تحصیلات دانشگاهی اما زنبورداری را انتخاب و در این مسیر توانسته موفق باشد، او که به عنوان زنبوردار نمونه ملی انتخاب شده به عنوان اولین شرکت تخصصی به دنبال وارد کردن عسل در حوزه درمان است، در واقع یک طرح ملی و منطقهی را دنبال میکند.
این زنبور دار نمونه معتقد است: در صورتی که به طور حرفهی زنبور داری دنبال شود درآمد مناسبی دارد.
مرادی مناسب نبودن فرهنگ کار و تولید را به عنوان زنگ خطر نهتنها در حوزه زنبورداری بلکه دیگر رشتههای کشاورزی عنوان میکند و میگوید: فرهنگ ما از تولید حمایت نمیکند به طوریکه یکی از مهمترین مشکلات ما نیروی کار است که دل به کار نمیدهند و همواره دنبال کارهای کلیشهای و اداری هستند.
با این زنبوردار نمونه ملی گفتوگوی کوتاهی را انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
چطور شد که با وجود تحصیلات دانشگاهی اما زنبورداری را دنبال کردید؟
من در دانشگاه تهران یک کار پژوهشی را در مورد زنبور عسل انجام دادم ،چاپ همین بنایی شد تا به زنبور داری علاقهمند شوم کما اینکه پیشه پدرم هم زنبور داری بود.
سال ۹۲ به حوزه پرورش زنبور عسل با سرمایه اندک به شکل حرفهای ورود کردم، من در دوران تحصیل ازدواج کردم و مجبور شدم کاری را انتخاب کنم که جوابگوی زندگیم باشد و خدا را شکر ورود به عرصه زنبورداری انتخاب درستی بود.
با چند کندو و چه سرمایهای شروع کردید ؟
میانگین یک زنبور دار برای ابتدای کار زیر صد کلونی است، من هم برای شروع با چهل تا پنجاه کلونی شروع کردم با کلونیها پدرم حدود ۱۵۰ کلونی و سرمایهای حدود ۱۵ میلیون تومان.
علت موفقیت خود را چه میدانید؟
تجربه پدر و انگیزه و شور و اشتیاق بیش از حدی که من به پرورش زنبور عسل داشتم باعث شد که بتوانم در همان سال اول درآمد خوبی داشته باشم، من کارهایی را انجام دادم که یک زنبور داری عادی انجام نمیدهد.
سیاست افزایش مهارت را در پیش گرفتم و یک واحد زنبورستان را انتخاب کردم که در آن چند ماه روی پرورش ملکه و تولید ژل رویال تحقیق کردم که خوب جواب داد.
با تجربه پدر، مهارت و علاقه سال به سال شاهد دو برابری شدن افزایش سرمایهگذاری بودم که آن را صرف افزایش تعداد کلونی کردم.
تفاوت کار شما با دیگر زنبورداران دیگر چه بود؟
مهارت، انگیزه و دید بلند مدت باعث میشد که سرمایهگذاری بیشتری را به پرورش زنبور عسل اختصاص دهم، سرمایه گذاری که من انجام میدادم از محل درآمد طرح بود.
بینید زنبورداران تنها کار نمیکنند اما من بخاطر بحث تخصصی و فنی تنها کار میکردم و به لطف خدا بیش از ۹۰ درصد از برنامهریزیها درست از آب در میآمد.
من اکنون ۶۰۰ کلونی دارم.
شما علاوه بر تولید عسل ، به فرآوری محصولات جانبی زنبور عسل هم توجه میکنید، درست است؟
بله ، من علاوه بر تولید عسل روی تولید ژل رویال و بره موم هم کار میکنم.
براساس استاندارد محصول ما یکی از مرغوبترین عسلهای تولیدی است و من در مراحل نهایی ثبت هستیم که عسل با برندمصطفی عسل امسال وارد بازار شود.
از درآمد که راضی هستید، یعنی میشود زنبور داری را به عنوان یک شغل پر درآمد حساب کرد؟
زنبور داری یک تیغ دو لبه است اگر به عنوان یک شغل تمام وقت و حرفهای آن را دنبال کنی بله درآمد خوبی دارد و نسبت به سیستم اداری که من فرصت داشتم ورود کنم اما ترجیح دادم این مسیر را دنبال کنم بله درآمد دارد.
اما اگر به عنوان شغل دوم به آن نگاه کنیم بعید میدانم بیشتر از هزینه ها عایدی داشته باشیم.
به نظر شما مراتع استان جوابگوی تعداد کلونیها زنبورداران است؟
به نکته خوبی اشاره کردید، متاسفانه ظرف دو سال گذشته صنعت زنبورداری با یک چالش نوظور مواجه شده و آن هم عدم تناسب تعداد کلونی با مراتع است، یعنی تعداد کلونی از مراتع بیشتر است.
از چالشهای دیگر پیش روی صنعت زنبورداری بگویید.
متاسفانه یک فرهنگ غلط بین روستاییان وجود دارد و آن هم اینکه زنبور برای گلها ضرر دارد، در بخش خاوه که یکی از بهترین دشتهای سال ۱۴۰۰ ، ۶۰۰ هکتار گشنیز داشت اما تعداد زیادی کلونی مستقر نشد و این یک تضاد بین زنبورداران همچنین زنبورداران و بهرهبرداران و مراتع ایجاد کرد.
نبود بازار مناسب، نهادهها و عدم کنترل نیز از دیگر چالشهایی است که میتوان مطرح کرد.
متاسفانه ما با سطح وسیعی از محصولات تقلبی در بازار مواجه هستیم، اما به یک موضوع زیر بنایی که زنگ خطری نهتنها در حوزه زنبورداری بلکه دیگر رشتههای کشاورزی است اشاره کنم و آن اینکه فرهنگ و تصور مناسبی نسبت به کشاورزی و تولید نداریم.
فرهنگ ما از تولید حمایت نمیکند به طوریکه یکی از مهمترین مشکلات ما نیروی کار است که دل به کار نمیدهند و همواره دنبال کارهای کلیشهی و اداری هستند.
ریزگردها و خشکسالی هم از دیگر مواردی است که صنعت زنبورداری را با مشکل مواجه کرده است و نیاز است بیمه به شکل جدی ورود کند.
نکته دیگر اینکه سال جاری شاهد تلفات کلونی به شکل غیر عادی بودیم که ممکن است به خاطر سموم باشد.
علت انتخاب شما به عنوان زنبوردار نمونه چه بود؟
وزارت جهاد کشاورزی و به تبع آن سازمان جهاد کشاورزی برنامه مدونی برای انتخاب بهرهبرداران نمونه در سطوح مختلف دارد و برای این امر شاخصهایی چون تولید محصول سالم، ارتباط تولید کننده با بخش تحقیقات و کیفیت را مد نظر قرار میدهد.
یکی از مباحثی که باعث شد به عنوان زنبوردار نمونه انتخاب شوم ورود به فرآوردههای جانبی زنبور عسل بود، در جهاد دانشگاهی و پارک علم و فناوری در یک شرکت و در دو زمینه مجزا در بحث فرآوری بره موم و تولید ژل رویال فعالیت دارم یعنی عسل را وارد حوزه درمان میکنیم.
در واقع اولین شرکتی هستیم که به صورت تخصصی عسل را به سمت درمان بردیم، فاز آزمایشگاهی آن با همکاری دانشگاه علوم پزشکی انجام شده است.
این طرح ما یک طرح ملی و منطقهی است، زیرا بر اساس ارزیابیهای اولیه حتی در منطقه خاورمیانه این چنین طرحی را نداشتهایم، امیدواریم طبق زمان بندی بتوانیم به موفقیت و نتیجه دلخواه دست پیدا کنیم.
چطور شد به سمت این رفتید که عسل را وارد حوزه درمان کنید؟
یکی از مشکلاتی که ما داشتیم این بود که ما با اضافه محصول در بازار مواجه بودیم و اینجا بود که صنایع تبدیلی خودش را بیشتر نشان میدهد، نکته دیگر اینکه محصولات جانبی که در بازار وجود دارد ۹۹ درصد وارداتی است.
نکته دیگر اینکه تمرکز روی صنایع تبدیلی علاوهبر ارزش آفرینی، کارآفرینی و پویایی صنعت را هم به دنبال دارد.
اکنون چند نفر در واحد شما مشغول هستند؟
اگر با تمام ظرفیت کار کنیم حدود ۱۲ نفر مشغول هستند که ۶ نفر ثابت و مابقی به صورت فصلی است.
در مورد اهمیت ملکه و اهمیت اصلاح نژاد ملکه توضیح میدهید؟
حق هر تولید کننده این است که به امکانات و فناوریهای روز دسترسی داشته باشد و در حوزه زنبور عسل ملکه مهم است.
بالغ بر بیست نسل کار اصلاحی موسسه تحقیقات علوم دامروی ملکه ایرانی انجام شده، اما آیا این کار منجر به تولید یک نژاد خوب شده است؟، آیا در بازاری که شکر به سمت کیلویی ۳۰ هزار تومان میرود توجیه دارد.
اینکه ورود ملکه خارجی را ممنوع کردهاند، خوب است اما در صورتی که یک جایگزین خوب داشته باشد.
از مزایای مهم در خصوص اصلاح نژاد این است که تولید در نژاد اصلاح شده ۳۰ درصد بیشتر از نژاد اصلاح نشده است، از طرفی مصرف شکر ۳۰ درصد کمتر از نژاد اصلاح نشده است.
تولید شما نسبت به دیگر تولید کنندگان چه میزان است؟
بله ، میانگین تولید در هر کلونی ۱۰ تا ۱۲ کیلو گرم است اما من توانستم سال ۹۹ به ازای هر کلونی ۱۸ کیلو تولید داشته باشم.
چرا روستای کفراج کانون متمرکز تولید عسل در ایران است؟
دلایل متعددی وجود دارد ، شاید فرهنگ روستا عمده ترین دلیلی باشد که باعث شده جوانان تحصیلکرده روستا به پرورش زنبور عسل روی بیاورند به طوری که روستا دارای ۳۰ هزار کلونی است و به عنوان بزرگترین کانون متمرکز تولید عسل در ایران شناخته شده است.
انتهای پیام/م