همشهری: مدتی قبل که برای تهیه گزارش به یکی از روستاهای حاشیه تهران رفته بودیم و به طور اتفاقی و غیر منتظره متوجه محل کشتار و سلاخی خرها، پوستکنی، قطعهقطعه کردن گوشت و روغنگیری خر شدیم.
«احمدرضا شهرکن»، جوانی حدود ۱۹ساله که مجوز رسمی مزرعه پرورش الاغ دارد، درباره علت کشتار این حیوان درسلاخخانه مزرعهاش میگوید: «برای روشن شدن ماجرا ابتدا باید به شیوه زندگی مردمان قدیم اشاره کنم. از بزرگانمان شنیدهایم که روزگاری خرهای پیر و بیمصرف را در دشت و کوه رها میکردند تا گرگها بیایند و بخورندشان! به خاطر اینکه کشاورزان بیچاره نمیتوانستند از پس مخارج غذا و نگهداری این حیوانات زبان بسته برآیند، اینها را به حال خودشان میکردند و در عوض خرهای جوان و کاری میخریدند.
البته آن موقعها این حیوانات قیمت چندانی هم نداشتند و حتی با پول چند کیلو گندم میشد یک راس خر جوان خرید. اما حالا اوضاع به کلی عوض شده و قیمت هر راس خر نر و ماده بین ۵ تا ٣٠ میلیون تومان بر اساس، قد، وزن، سن، نژاد و اصالت متغیر است.»
به همراه «شهرکن» در محوطه محل کشتار خرهای به قول خودشان پیر و بیفایده قدم میزنیم. یک راس خر سیاه رنگ با طناب به پایه آهنی بسته شده تا آقای سلاخ بیاید و راحتش کند. او حرفهایش را تکمیل میکند و میگوید: «الان با توجه به پیشرفت علم و یافتههای طب سنتی و کشف راههای جدید درمانی، ارزش ریالی خرها و آخر و عاقبت این حیوانات اهلی دچار تغییر شده است.
مثلا محصولات مختلفی از خرها تهیه و عرضه میشود. شیر و پنیرش که جزء گرانترین محصولات است و مشتریهای داخلی و خارجی دارد. به جز اینها از شیر خر، فرآوردههای دیگری درست میشود. مواد اولیه تعدادی از کارخانههای تولید محصولات بهداشتی و آرایشی از اینجا تامین میشود مثلا برای تولید کرمهای مرطوب کنند، ضدآفتاب و روشن کنندههای پوست و البته که به دست آوردن «روغن خر» داستان دیگری دارد.
فقط این را بگویم که از این روغن برای درمان و تسکین دردهای استخوانی، عضلانی، لطافت و شادابی پوست صورت و... استفاده میشود. قیمت نوع خالص «روغن خر» در بازار خیلی گران است و نمیتوان قیمت ثابتی برای آن در نظر گرفت.»
وقتی از «احمد رضا شهرکن» میخواهیم که در باره سلاخی خرها و مراحل آن بیشتر حرف بزند، میگوید: «واقعیت این است که خرها تا یک زمانی زاد و ولد میکنند و محصولاتی مثل شیر دارند اما از یک سنی به بعد که پیر میشوند نگهداری این نوع حیوانها دیگر فایدهای برای صاحبان آنها ندارد. این مسئله را هم در نظر بگیرید که الان هزینه نگهداری، درمان، واکسیناسیون و خوراک دام بسیار بالاست و نمیتوانیم خرهایی را که پول زیادی بابت نگهداری و غذایشان کردهایم مثل قدیمها در بیابان رها کنیم.
در اینجا با کشتار قانونی و اصولی خرهایی که فایدهای ندارند، به محصول تازهای دست پیدا میکنیم که مشتریهایش از ماهها قبل سفارش آن را دادهاند. بنابراین میبینید که چارهای جز این کار نداریم، هرچند خودمان هنگام ذبح این حیوان مثل گاو و گوسفند خیلی دلمان میسوزد.»
وقتی میپرسم که ذبح خرها چگونه است، جواب میدهد: «درست مثل سایر حیوانات اهلی است. در حقیقت یکی از محصولاتی که خواص درمانی فراوانی مثل تسکین درد در نقاط مختلف بدن دارد، «روغن خر» است که بعد از مرحله ذبح حیوان و در مرحله روغنگیری به دست میآید.
پس از سلاخی و پوستکنی خر نوبت به جداسازی قسمت پیه، دنبه و چربیهای انباشته شده در نقاط مختلف لاشه خر است. این قطعهها جداسازی میشود و پس از انتقال به داخل ظروف مخصوص به آرامی و در شعله ملایم اجاق گاز، روغن آن از گوشت جدا شده و به شکل مایع تقریبا سفید رنگ در میآید و بعد به داخل ظروف دیگری منتقل میشود.»
او در باره تکلیف گوشت خرهای ذبح شده میگوید: «گوشتهای خر را قطعهقطعه کرده و در کیسههای پلاستیکی بستهبندی و داخل یخچال فریز میگذاریم تا فاسد نشوند.» از پرورشدهنده خر سوال میکنم که گوشتهای بستهبندی شده را کجا میفرستند، لبخندی میزند و میگوید : «ما این گوشتها را فقط برای سیر کردن شکم سگهای نگهبان استفاده میکنیم.
به هر حال در هر یک از خانههای ویلایی و باغهای اطراف شهر تهران تعداد زیادی سگ نگهبان وجود دارد که از این گوشتها تغذیه میکنند. در این مزرعه پرورش الاغ خودمان هم تعدادی سگ نگهبان وجود دارد که از این گوشتها تغذیه میکنند. در این مزرعه پرورش الاغ خودمان هم تعدادی سگ نگهبان وجود دارد که چشم به این گوشتها دوختهاند.»
از کجا معلوم خدای ناکرده این گوشتها سر از قصابیها و رستورانهای شهر در نیاورد؟ او پاسخ میدهد: «شاید تا قبل از اینکه قیمت خر در بازار نجومی نشده بود احتمال این کار نادرست وجود داشت اما الان با توجه به درآمدی که از روغنگیری گوشت الاغ به دست میآید دیگر این کار به صرفه نیست چرا که تا چند برابر قیمت گوشت این حیوان، از روغن آن پول و سود به دست میآید پس چرا باید آن را صرف کار دیگری کرد که جرم است و زندان هم دارد.»گ نگهبان وجود دارد که چشم به این گوشتها دوختهاند.»