به گزارش الف، در حالی که زمان زیادی به سفر «جو بایدن» رئیس جمهوری آمریکا به منطقه نمانده تحلیلها و ارزیابیهای متعددی از اهداف این سفر و نتایج احتمالی که میتواند داشته باشد ارائه میگردد. در وهله نخست تحلیلگران با توجه به مطالبی که رسانههای عبری و غربی منتشر کردهاند، بر پرونده عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل متمرکز شده و اعلام کردند که این پرونده مهمترین محور دستور کار سفر بایدن به ریاض و تلآویو است.
البته هرچند که بحث توافق سازش میان سعودیها و صهیونیستها همواره در محافل آمریکاییها مطرح بوده و قطعا بایدن در سفر به عربستان و فلسطین اشغالی مجددا به آن خواهد پرداخت اما نمیتوان این پرونده را به عنوان اصلیترین محور سفر بایدن به منطقه قلمداد کرد. به ویژه اینکه به گزارش رسانههای اسرائیلی و نیز آمریکایی عادی سازی عربستان و اسرائیل یک پروسه طولانی بوده و انتظار میرود در جریان سفر بایدن پیشرفتهایی در این زمینه صورت بگیرد و به مرز صدور مجور رسمی از جانب عربستان برای عبور پروازهای اسرائیلی از آسمان این کشور برسد. اما امضای توافق رسمی هنوز مطرح نیست و شرایط منطقهای و نیز اوضاع داخلی عربستان این اجازه را نمیدهد.
اما در میان گزارشهای غربی اخباری مبنی بر تصمیم آمریکا جهت ایجاد یک ائتلاف نظامی در خاورمیانه منتشر شده است؛ به این صورت که واشنگتن به دنبال ایجاد یک وضعیت هماهنگی مشترک میان متحدان خود در خاورمیانه از طریق یک اتاق عملیات ویژه برای سیستمهای راداری در پدافند هوایی است؛ به گونهای که متحدان آمریکا در خاورمیانه در زمینه دفاعی به یکدیگر متصل شوند.
بایدن در سفری که به منطقه خواهد داشت قصد دارد در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس نیز حاضر شود و درباره تشکیل ائتلاف مذکور با حکام عرب صحبت کند. در این میان «عبدالله دوم» پادشاه اردن که روابط نزدیکی با دولت آمریکا دارد و به عنوان نخستین رهبر عربی بعد از روی کار آمدن بایدن در کاخ سفید به دیدار او رفت، اعلام کرده که از تشکیل یک ائتلاف در خاورمیانه تحت عنوان «ناتو خاورمیانه» حمایت میکند و از کشورهای عربی میخواهد که به آن بپیوندند.
اصطلاح ناتو خاورمیانه یادآور پروژههایی همچون «ناتو عربی» یا «ناتو عربی-اسرائیلی» است که در دهههای گذشته مطرح شده بود و هیچ کدام به نتیجه نرسید. پیش از این «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق ایالات متحده در سال 2017 درباره طرحی برای ایجاد یک ائتلاف خاورمیانهای به بهانه مبارزه با تروریسم صحبت کرده و قرار بود این طرح ظرف یک سال اجرایی شود.
کاملا واضح بود که هدف از این پروژه مقابله با نفوذ ایران در منطقه و به طور کلی تحریک کشورهای عربی علیه محور مقاومت است، اما این طرح در همان مرحله ابتدایی باقی مانده و هرگز اجرا نشد. بحث تشکیل ناتو عربی-اسرائیلی نیز از حدود 5 سال پیش بارها توسط آمریکاییها و صهیونیستها مطرح شده که در چارچوب یک ائتلاف منطقهای علیه ایران است و اخیرا «نفتالی بنت» نخستوزیر رژیم صهیونیستی و «بنی گانتس» وزیر جنگ این رژیم و سایر مقامات صهیونیست بارها درباره آن صحبت و بر لزوم تشکیل چنین ائتلافی تاکید کردهاند.
بنابراین اسرائیلیها سفر بایدن به منطقه را فرصت مناسبی برای طرح مجدد این پروژه و تشکیل یک ائتلاف جامع علیه ایران میدانند. آنها امیدوارند که در پی تشدید تحرکات برای عادی سازی عربستان با اسرائیل، تشکیل یک ائتلاف عربی-اسرائیلی ضد ایران نیز محقق گردد.
اما واقعیت آن است که احتمالا بحث درباره ائتلاف خاورمیانه در حد همان ائتلاف نظامی معمول کشورهای عربی با آمریکا باقی بماند و این ائتلاف مسئله جدیدی نیست، بلکه واشنگتن از دههها قبل با متحدان خود در خاورمیانه همکاریهای استراتژیک نظامی داشته و اغلب این کشورها در هماهنگی با یکدیگر بودهاند. از طرف دیگر با توجه به سیاستی که حاکمان عرب به ویژه در حوزه خلیج فارس پیش گرفتهاند، هیچ یک از آنها به دنبال تنشآفرینی جدید نظامی نیستند. به ویژه اینکه کشورهایی همچون امارات و عربستان هنوز از پیامدهای جنگ فرسایشی یمن رها نشدهاند.
همچنین از یک سال گذشته شاهد تحرکات مداوم این کشورها برای نزدیکی به ایران بودهایم و علاوه بر پیشرفتی که در مناسبات تهران و ابوظبی ایجاد شده، سعودیها نیز در تلاشند تا روند مذاکراتشان با تیم ایرانی به نتایج مطلوب برسد. بنابراین عربستان به خوبی میداند هر تحرک مشکوک علیه تهران به معنای بازگشت اختلافات به نقطه صفر و ایجاد تهدیدات جدید است.
با توجه به این موارد انتظار میرود که طرح موسوم به ناتو خاورمیانه نیز همانند ناتو عربی و ناتو عربی-اسرائیلی در نطفه خفه گردد یا دست کم اهداف این طرح، آنگونه که صهیونیستها میخواهند محقق نخواهد شد.