به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امیرحسین قهرایی چهرهای است که او را دهه شصتیها با "چاق و لاغر" و "علی کوچولو" و بچهها و خانوادهها دهه هشتادی و نودی نیز با دوربین مخفیهای او که با ستارههای سینما و ورزش میگرفت. او حالا بعد از مدتها فاصله از سینمای کودک و نوجوان قرار است که فیلم تازهاش را با عنوان "بازیوو" روی پرده ببرد. فیلمی که بهخاطر شرایط کرونایی آماده اکران نبود.
او در گفتگوی کوتاهی به ما درباره علت بازگشت به سینمای کودک گفت: فیلم کودک نیاز به سرمایهگذار جدی دارد و متأسفانه کمتر کسی پیدا میشود که در حوزه سینمای کودک و نوجوان سرمایهگذاری کند. خوشبختانه برای این فیلم آقای موسوی حاضر شدند که به عنوان سرمایهگذار و تهیهکننده وارد عمل شوند تا فیلم ساخته شود. امیدوارم که این اقدام او تشویقی باشد برای دیگر سرمایهگذاران و تهیهکنندگان سینمای ایران که در حوزه سینمای کودک و نوجوان فعالیت کنند. سرمایهگذاران نباید از سرمایهگذاری در سینمای کودک هراس داشته باشند بلکه میتوان با قصههای خوب و تکنولوژی روز دنیا دل بچهها را بدست آورد و سرمایهگذاری موفق کرد.
قهرایی ادامه داد: از دلایل اینکه از فیلم کودک فاصله گرفته بودم این بود که تا مدتها دوست داشتم که فیلم کودکی بر اساس "چاق و لاغر" بسازم و آن را با شکل امروزیتر بسازم.
او در سال 1393 در باره این موضوع به روزنامه جام جم گفته بود: فکرهایی برای ساخت نسخه ای تازه از چاق و لاغر دارم. در سالهای اخیر بارها به این فکر افتادهام که کاری تازه براساس آن مجموعه بسازم و البته در ماههای اخیر نیز این علاقهمندی شدت گرفته است. بخصوص که بسیاری سراغ آن مجموعه را از من میگیرند. اخیراً رایزنیهایی را با شبکه دوم سیما که رایت مجموعه در اختیار آنهاست انجام دادهام تا مالکیت کار را بگیرم یا لااقل رضایت آنها را برای ساخت یک فیلم سینمایی براساس داستان "چاق و لاغر" برآورده کنم.
قهرایی اما در ادامه با اظهار تأسف از عدم تولید این فیلم گفت: اما متأسفانه صداوسیما عروسکهایی که ما کارگردانها آنها را میسازیم و برجسته میکنیم در تاریخ مدفون میکند. تاجایی که حتی وقتی گفتیم که فیلم سینمایی که بر اساس آن میسازیم نصف درآمدش برای شما باشد و هیچ هزینهای هم نکنید، جوابشان منفی بود. گفتیم برای خود تلویزیون میسازیم باز هم گفتند که نه. اینگونه همین بلایی که سر "کلاه قرمزی" و بر سر "جناب خان" آمد بر سر دیگر شخصیتهای عروسکی میآید و آنها کم کم فراموش میشوند. متأسفانه شبکهها با مالکیتی که روی عروسکها و شخصیتها میگیرند به خالق آن شخصیتها ضربه میزنند. آنها فکر میکنند چون خودشان آنها را پخش کردند بزرگ هم کردند. در صورتی که آن نویسنده و کارگردان است که آن شخصیت را برای بچه ها محبوب کرده است. اینگونه شد که مدتی درگیر این بودم که این فیلم ساخته شود اما متأسفانه ساخته نشد. الان عروسکهای شخصیت "چاق و لاغر" را گذاشتند در موزه سینمایی شهرک سینمایی تا مردم آنها را تماشا کنند این کار چه فایدهای دارد چرا نمیگذارند با عروسکهای خودمان کار کنیم؟
این کارگردان و نویسنده سینمایی درباره فضا و ساختار فیلم خود به ما گفت: فضای فیلم ما فانتزی است و از تکنولوژی CG خیلی استفاده شده است. سعی کردیم از این منظر در سطح هالیوود باشیم اما خب صرفاً در سبک آنها هستیم اما کلاً سینمای ما با هالیوود از نظر تکنولوژی و صنعت خیلی فاصله دارد. چون هرچقدر هم که ایده داشته باشیم تکنولوژی آنها را نداریم. اما موضوع این است که بچههای این دوره و زمانه عادت به فانتزی دارند و بازیهای ویدیویی بازی میکنند. این فیلم نیز درباره بازیهای ویدیویی و کامپیوتری است و بر اساس چنین حس و حال و هوایی است. سعی کردیم که در فضایی ساخته شده باشد که بچهها آن را دوست داشته باشند.
او درباره محتوای فیلم خود و اینکه چقدر با توجه به فانتزی بودن آن نزدیک به فرهنگ ایرانی است جواب داد: فیلم ما بهخاطر آنکه در فضای بازیهای ویدویی و با تکنولوژی مدرن ساخته شده است با زبان و فرهنگ جهانی سروکار دارد. اما این باعث نشد که فرهنگ ایرانی را فراموش کنیم برای همین فیلم روابط خانوادگی و ارتباطات میان بچهها و پدر و مادرشان با فرهنگ ایرانی را دارد. اما از جایی که در فضای بازی وارد میشوند فضا جهانی و بین المللی میشود. اما المانهایی مانند غیرت پسر روی خواهرش و این دست مفاهیم را رعایت کردهایم. اما تلاشمان این بوده که جهان فانتزی را بیشتر رعایت کنیم.
کارگردان "چاق و لاغر" ادامه داد: اگر بتوانیم فیلمهای کودکی بسازیم که به سلیقه جهانی بچهها نزدیک باشد اما همانطور که گفتیم فرهنگ ایرانی داشته باشد، باید فارابی از فیلمسازان کودک حمایت کند. این فیلم اگر مقداری بودجه بیشتری داشت میتوانست فیلم بهتری باشد. البته موسوی واقعاً کار مهمی کرد و از او تشکر میکنم که سرمایه گذاری کرد. او میتوانست خرج فیلم کمدی کند اما دوست داشت فیلم کودک بسازد. همچنین از میثم معراجی که پایهگذار قصه بود تشکر میکنم.
انتهای پیام/