به گزارش مشرق، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اخیرا در دیدار با مسئولان دستگاه قضا ۸ تذکر و توصیه مهم برای رئیس و مسئولان قوه قضائیه داشتند.
بر همین اساس توصیه های هشت گانه رهبر معظم انقلاب به مسئولان دستگاه قضا در ادامه آمده است:
* عمل با قدرت به سند تحول قوه قضائیه
رهبر انقلاب: سند تحوّل یکی از مترقّیترین اسناد تحوّل است؛ اوّل تهیّه شد؛ بعد در زمان جناب آقای رئیسی تجدید نظر شد؛ در این تجدید نظر نکات مهمّی به آن اضافه شد، تکمیل شد؛ این باید عمل بشود. خب رئیس محترم قوّه مقیّدند، دنبال میکنند امّا در سطوح مختلف قوّه باید دنبال بشود؛ هم قضات، هم کارکنان و مدیران باید اینها را دنبال کنند. حالا [بر اساس] گزارشهایی که به ما میرسد، یک مقداری در این زمینه بر طبق آن چیزی که انسان فکر میکند باید باشد، نیست. بر طبق این سند باید شخصیّتسازی بشود، به تعبیر رایج فرنگی کادرسازی بشود.
بر طبق این سند باید عمل بشود؛ یعنی قوّه در مقابل شایعه و حرف و مخالفت و مانند اینها، حالت انفعالی نداشته باشد. راه مستقیمی است جلوی او و با قدرت این راه را دنبال کند و حرکت کند؛ تحت تأثیر شایعات و اینکه حالا چهار نفر خوششان میآید، چهار نفر بدشان میآید قرار نگیرد؛ این توصیهی اوّل.
* مبارزه جدی با فساد
رهبر انقلاب: توصیهی دوّم؛ مسئلهی مبارزهی با فساد جدّی گرفته بشود. فساد وجود دارد. یک حرف خوبی جناب آقای محسنی در یکی از همین جلسات اواخر به من گفتند؛ ایشان گفتند ــ به این مضمون ظاهراً ــ که ما تصمیم گرفتهایم اوّل در درون خود قوّه با فساد مبارزه کنیم؛ بله، همین درست است. این جور نیست که در داخل قوّه فساد نباشد. البتّه اکثریّت قضات، پاکدست، نجیب، مؤمن، زحمتکش و حقیقتاً شریف هستند؛ در این تردیدی نیست، امّا در یک جمع هزارنفره اگر ده نفر هم آدم ناباب پیدا بشوند، میتوانند آن بقیّه را مورد آسیب قرار بدهند از لحاظ آبرو و از لحاظ کار و مانند اینها؛ باید دنبال همان ده نفر گشت. و عمده هم این است که با ساختارهای فسادزا مقابله بشود؛ گاهی اوقات در بخشی از جاها ــ حالا چه در قوّهی قضائیّه، چه در قوّهی مجریّه یا جاهای دیگر ــ بعضی از ساختارها هست که به طور طبیعی فساد ایجاد میکند؛ آن ساختارها باید در هم شکسته بشود؛ بگردید این ساختارها را پیدا کنید، آنها از بین برود؛ این هم نکتهی دوّم.
* تقویت دانش قضائی
رهبر انقلاب: نکتهی سوّم، تقویت دانش قضائی. دانش قضائی بایست تقویت بشود. بسیاری از این احکامی که یا ضعیفند یا مخدوشند ــ حالا گاهی تصادفاً طبق یک گزارشی، یک چیزی، بعضی از احکام به ما رسیده، ارائه شده ــ انسان که نگاه میکند، بعضی از این احکام خیلی ضعیف است. [مثلاً] قاضی ده استدلال که برای یک حکم ذکر کرده، اغلب استدلالهایی که ذکر شده، قابل خدشه است، ضعیف است. استدلال باید متقن باشد، باید قوی باشد. نه فقط در مورد دادگاه، حتّی در مورد دادسرا. ادلّهای که دادستان در کیفرخواست ارائه میدهد باید ادلّهی متقنی باشد، بتواند از آنها دفاع کند، [البتّه] معنایش این نیست که حالا هر چه دادستان گفت، بالاخره مورد قبول قرار خواهد گرفت، امّا باید ادلّهای باشد که قابل استدلال باشد، قابل دفاع باشد. در مورد قاضی و دادگاه که خب اهمّیّت این جهت خیلی بیشتر است. پس این شد مسئلهی احاطهی علمی و قضائی، هم به موضوع، هم به حکم؛ یعنی دانش قضائی باید بالا برود.
* تشویق و تنبیه در درون قوّه
رهبر انقلاب: نکتهی چهارم مسئلهی تشویق و تنبیه در درون قوّه است. تنبیه را عرض کردیم، تشویق هم باید بشوند. ببینید واقعاً بعضیها هستند، آدم میبیند ــ یعنی میداند؛ میبیند که حالا [درست نیست چون] ما از دور اطّلاع پیدا میکنیم ــ واقعاً تلاش میکنند، واقعاً زحمت میکشند، در مواردی وقت استراحتشان را هم به رسیدگیهای قضائی صرف میکنند؛ خب اینها شناسایی بشوند، تشویق بشوند؛ حالا با انواع تشویق. تشویق فقط تشویق مالی نیست؛ تشویق آبرویی هست، تشویق معرّفی کردن و مانند اینها هست؛ [بالاخره] تشویق بشوند. این هم نکتهی بعدی.
* معطل نماندن هیچ بخش از اختیارات و مأموریّتهای قوّه قضائیّه
رهبر انقلاب: نکتهی پنجم این است که هیچ بخش از اختیارات و مأموریّتهای قوّهی قضائیّه که در قانون اساسی و قوانین مترتّب بر آن معیّن شده، معطّل نماند؛ هیچ بخشی معطّل نماند. حالا فرض کنید در حوزهی حقوق عمومی، دادستان کل وظایفی دارد، [و باید] رصد کامل نسبت به حقوق عامّه داشته باشد ــ که حالا یک موردش را بعداً عرض خواهم کرد ــ که حقوق عامّه تضییع نشود. هر جا احساس شد حقوق عامّه دارد تضییع میشود، به طور جدّی وارد میدان بشوند؛ با استناد به قانون. بنده با اِعمال احساسات و شعارگونه وارد شدنِ در این قضایا موافق نیستم امّا با استناد به قانون محکم وارد بشوند. این خب یک کار مهمّی است؛ یا مسئلهی پیشگیری از جرم که یکی از وظایف قوّهی قضائیّه است و در قانون اساسی هم آمده، بایستی جدّی گرفته بشود و [در مورد آن] هیچ اهمالی روا داشته نشود.
در مورد قوانین عادّی و معمولی و بهاصطلاح از کارهای متعارف قوّه، این قانونی که مربوط به زمینها بود که مشخّص کنند در شهرها و روستاها که هر یک متر زمین حکمش چیست، مال کیست و غیره، باید به نتیجه برسد، این باید به نهایت برسد، این باید دنبال بشود؛ اگر این کار شد، این زمینخواریها و این کوهخواریها و مانند اینها دیگر از بین خواهد رفت؛ که خود آن زمینخواریها هم باز زمینهی مشکلات دیگری است.
* نگاه همهجانبه در ارتباطات بین قوّهی قضائیّه و ضابطین
رهبر انقلاب: نکتهی ششم؛ نوع ارتباط قوّهی قضائیّه با ضابطین قضائی خیلی مهم است. از چند طرف باید ملاحظه وجود داشته باشد: یک طرف این است که بایستی از رفتار ضابطین مراقبت و نظارت بشود؛ که خب ایشان همین چندی پیش یک دستوراتی دادند ــ من از تلویزیون شنیدم ــ در مورد بعضی از این کارهایی که ضابطین میکنند، که نباید این کارها نسبت به متّهم انجام بگیرد. خب این یک بخش قضیّه است که مراقبت بشود از رفتار ضابط که تندروی و زیادهروی و مانند اینها انجام نگیرد.
یک جهت دیگر این است که قوّه تحت تأثیر نظر ضابط قرار نگیرد؛ خب ضابطین، دستگاههای مؤثّر و مهمّی هستند، قدرتهایی دارند، نظراتی نسبت به اشخاص، نسبت به قضایا دارند؛ قوّهی قضائیّه نه، خودش بایست مستقل رسیدگی کند، تحت تأثیر نظر او قرار نگیرد؛ این هم یک جهت است.
یک طرف دیگر قضیّه این است که همین ضابطین گاهی نظرات کارشناسیای دارند که اینها تحقیقشده است، این نظرات کارشناسی را هم ندیده نگیرند؛ قوّهی قضائیّه از این نظرات کارشناسی استفاده کند؛ حالا چه در نیروی انتظامی، چه در وزارت اطّلاعات، چه در جاهای دیگر، ضابطینی که هستند، گاهی نظرات تخصّصی و کارشناسیشدهای دارند؛ به این نظرات توجّه بشود.
یک مسئلهی دیگر [این است که] ضابطین به ما مکرّر شکایت میکنند که مثلاً ما وقتی اعتراض میکنیم که چرا فلان مورد را برخورد نکردید، میگویند ما برخورد کردیم، دادیم به قوّهی قضائیّه، قوّهی قضائیّه رها کرد. از قوّهی قضائیّه میپرسیم چرا؟ میگویند قانون نداشتیم! خب اگر قانون ندارید، قانون را چه کسی باید فراهم کند؟ شما باید فراهم کنید دیگر؛ لایحه درست کنید، تنظیم کنید، بدهید به مجلس تا برایتان تصویب کند. یعنی این جور نباشد که ضابط یک زحمتی بکشد، یک تلاشی بکند، یک کاری انجام بدهد، بعد بیاید قوّهی قضائیّه، با بیتوجّهی قوّهی قضائیّه یا عدم تخصّص قاضی در آن مورد خاص مواجه بشود و از دست برود. بنابراین این هم نکتهی ششم، [یعنی] نگاه همهجانبه در ارتباطات بین قوّهی قضائیّه و ضابطین.
* توجه به امنیّت روانی مردم
رهبر انقلاب: نکتهی هفتم، مسئلهی امنیّت روانی مردم است. یکی از حقوق عامّه که گفتم اشاره میکنم این است؛ یکی از حقوق عمومی مردم همین است که امنیّت روانی داشته باشند. امنیّت روانی یعنی چه؟ یعنی هر روز یک شایعهای، یک دروغی، یک حرف هراسافکنندهای در ذهنها پخش نشود. حالا تا دیروز فقط روزنامهها بودند که این کارها را میکردند، حالا فضای مجازی هم اضافه شده. هر چند وقت یا چند روز یک بار، گاهی چند ساعت یک بار یک شایعهای، یک دروغی، یک حرفی را یک آدم مشخّصی یا نامشخّصی در فضای مجازی منتشر میکند، مردم را نگران میکند، ذهن مردم را خراب میکند. یک دروغی را مطرح میکند، شایع میکند، خب، این امنیّت روانی مردم از بین میرود. یکی از وظایف قوّهی قضائیّه برخورد با این مسئله است. البتّه اینجا هم من شنیدم بعضی گفتند که قانون نداریم؛ اوّلاً میشود از همین قوانین موجود استفاده کرد و حکم این را فهمید؛ اگر قانون هم ندارید، سریع قانون تهیّه کنید؛ اینها چیزهای مهمّی است. این هم یک مسئله. البتّه گاهی اوقات هم منبع برخی از همین اخبار خود قوّهی قضائیّه است. یعنی گاهی اوقات یک نفری از قوّهی قضائیّه یک گوشهای یک چیزی راجع به یک کسی، راجع به یک مجموعهای ذکر میکند که خود این، افکار عمومی را تحت تأثیر قرار می دهد.
* دنبال کردن و تمام کردن پرونده های باز
آخرین مطلب این است که پروندهای را که باز میکنید تا آخر دنبال کنید و تمام کنید. پروندههای گوناگونی که به مسائل عمومی ارتباط دارد و قوّهی قضائیّه وارد شده، [مثلاً] راجع به برخی کارخانهها، راجع به برخی تصرّفات بیمورد و امثال اینها به آخر برسانید. جوری نباشد که سر زخم را باز کنید، بعد رها کنید. البتّه اوّلش یک سر و صدایی معمولاً میشود که این کار دارد انجام میگیرد، بعد یواشیواش فراموش بشود؛ نه. هر کاری را که شروع میکنید، هر مسئلهای که ــ حالا ایشان گفتند مسئلهمحوری؛ خب خوب است، مسئلهمحوری خیلی خوب است ــ به طور خاص به خاطر اولویّتش دنبال میکنید، این مسئله را به آخر برسانید، پرونده را تمام کنید، بعد بیایید کنار.