خبرگزاری فارس شیراز، سمیه انصاریفرد: میگفت دل را که باختی، جایی برای چون و چرا نمی ماند. اما همیشه یک دانگ از همان دل را برای تامل و تفکر باقی میگذاشت.
همتراز خود را یافته و دل باخته بود، اتفاقا بله را هم گرفته بود اما درگیر چون و چرا شده بود. چون و چراهایی از جنس کم و کسری دقیقه نود!
دلش یک گوشه دنج میخواست که بی هیاهو و تشریفات، دست نامزدش را بگیرد و زندگی مشترکشان را شروع کنند اما چند هفته مانده به مراسم ازدواج، قرارها بر مدار مقرر پیش نرفت و دست زوج جوان، توی رنگ حنا باقی ماند.
چند میلیون ناقابل! برای برپایی جشن کم داشت و از سوی دیگر پول ودیعه خانه هم به شکل غیر قابل انتظاری بالا رفته بود.
مانده بود حیران و سرگردان که چطور مراسم را در زمان معینی که از قبل هماهنگ کرده بودند، برگزار کند. زمان برپایی، برای هر دو دلداده، به اندازه وصال اهمیت داشت و شیرین بود چرا که روزی بود یکتا و بیهمتا.
کسری پول و مخارج شروع زندگی مشترک، چندین روز ذهنش را مشغول کرده و تبدیل به دغدغهای سنگین شده بود. فکر اینکه مراسم به تعویق بیفتد آزارش میداد.
تا اینکه چند روز مانده به مراسم و درست زمانی که میخواستند مهمانها را دعوت کنند، عروس گفت خانوادهاش را متقاعد کرده که مراسم سادهتر برگزار شود با تعداد مهمانان کمتر.
در نهایت چاره را در کاهش بخشی از مخارج دیدند و به کانون ازدواج آسان مراجعه کردند تا برای مراسم، سالنی با هزینههای کمتر هماهنگ کنند.
حالا در آستانه روز موعود، حرفهای عروس بود که در دل داماد قند میسابید:
- مگر قرار نیست زندگی مشترکمان در روز ازدواج آسمانی آغاز شود؟ ازدواج آسمانی فقط به تقارن زمان و نام و نشان نیست، به پیروی از زوج آسمانی خلقت -امیرالمومنین و حضرت فاطمه- است.
مگر نه اینکه فاطمه(س) در شب عروسی خود، لباس خود را به یک نیازمند بخشید و سادهترین وسایل زندگی را انتخاب کرد؟ در حالی که دختر رهبر حکومت اسلامی بود و میتوانست بهترین و مجللترین وسایل را داشته باشد.
اما نخواست و مثل اقشار دیگر مردم زندگی میکرد و رستگاری را در تجملات و تشریفات نمیدید.
من و تو هم اگر بخواهیم می توانیم گوشهای از مهرِ علی(ع) و زهرا(س) را سرفصل زندگی قرار دهیم و اسباب و وسایل را مقدمهای برای رفاه قرار دهیم نه هدف اصلی که هدف زندگی، چیزی فراتر از ظواهر و رسوم و عادات است.
انتهای پیام/س