علی دایی اسطوره فوتبال ایران که اخباری پیرامون حضورش در لیگ جزیره و باشگاه اورتون نیز مخابره شده بود و حالا در آستانه از دست دادن رکورد تاریخی آقای گل فوتبال جهان در عرصه ملی است، در مصاحبهای با نشریه «کیکر» آلمان درباره موضوع رکوردشکنی احتمالی کریستیانو رونالدو، پیشنهاد باشگاه اورتون، اوضاع و احوال فوتبال ایران و... صحبت کرده است؛ مشروح مصاحبه علی دایی و نشریه کیکر را در ادامه میخوانید:
علی دایی: خیر، بدونتردید رونالدو یکی از بهترین بازیکنان تاریخ بوده و شایستگی رسیدن به این رکورد را دارد؛ رونالدو بازیکنی مصمم و سرسخت است و دستیابی به این رکورد، پاداش مناسبی برای همه تلاشهای او در این عرصه خواهد بود.
علی دایی: نه، فقط یکبار در جام جهانی ۲۰۰۶ که تیم ملی ایران در مقابل تیم ملی پرتغال به میدان رفت، رونالدو را دیدم.
علی دایی: احتمالا قرار است یکی از اعضای کادرفنی باشگاه اورتون شوم و این یک افتخار بزرگ برای من است.
علی دایی: من در سطح بینالمللی بازی کردهام و تمامی دورههای مربیگری را هم گذراندهام و سرمربی تیم ملی فوتبال ایران هم بودهام اما همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدیدی هستم.
علی دایی: من نه تنها در آلمان فقط فوتبال بازی کردم بلکه در آنجا زندگی هم میکردم و بسیار کسب تجربه هم داشتم؛ من در آلمان به عنوان یک انسان جوان هر روز تلاش میکردم چیزهای جدیدی را یاد بگیرم چرا که آدمی کنجکاو بود
علی دایی: ارتباط کوچک و کمی دارم اما خیلی هم زیاد نیستند؛ بعضی از آنها را در نشستهای فیفا و یا رویدادهای اینچنینی ملاقات میکنم. خیلی هم خوشحالم که بیلهفلد به بوندسلیگا بازگشت و من هنوز واقعا طرفدار این تیم هستم چرا که این باشگاه نخستین گام من برای بازی کردن در خارج از ایران بود.
علی دایی: بله دقیقا همینطور است اما متاسفانه درحالحاضر ارتباط با ایشان ندارم؛ البته با مربیان بزرگ دیگری در مونیخ و برلین مانند اوتمار هیتسفلد و یورگن روبر هم کار کردهام و خیلی افتخار میکنم که با آنها همکاری داشتهام و زیرنظرشان کار کردم. اما واقعا در آن مقطع، میدن دورپ مانند یک پدر برای من بود و شخصیت فوتبالی من را شکل داد. میدانم هنوز هم در فوتبال مشغول است و من از همینجا برای او بهترین آرزوها را دارم و برای همه آنچه که برای من در فوتبال حرفهای انجام داد، ممنونم.
علی دایی: بله البته؛ نخستین گل خودم را در مقابل اشتوتگارت زدم که به خوبی در خاطرم هست. در بازی که ما موفق شدیم به پیروزی برسیم.
علی دایی: کریم باقری دستیار سرمربی پرسپولیس است و آنها اخیراً فینال لیگ قهرمانان آسیا رسیدند و مغلوب شدند؛ وحید هاشمیان هم دستیار سرمربی تیم ملی ایران است. مهدی مهدویکیا و خداداد عزیزی هم گاهی در امورات فنی شرکت میکنند و به عنوان مربی یا سرمربی کار میکنند و من هم به صورت تلفنی با آنها در ارتباط هستم. هر موقع هم که فرصت آن پیش بیاید، در تهران همدیگر را ملاقات میکنیم.
علی دایی: بعد از اینکه فعالیت فوتبالیام تمام شد، فروشگاه البسه ورزشی افتتاح کردم و بعد از آن هم تحریمها علیه کشورمان بینالمللی شد و نتوانستم آن کار خودم را ادامه بدهم؛ الان در شرکتهای بیمه و فولاد مشغول هستم و در این کارها فعالیت میکنم. همچنین از اینکه وقت خودم را با خانواده میگذرانم، خیلی خوشحالم. دختر بزرگ من اکنون در لندن مشغول به تحصیل است و دختر کوچکم که ۱۲ ساله سن دارد، در ایران به مدرسه میرود و زبان آلمانی نیز یاد میگیرد.
علی دایی: بله، خیلی بد بود؛ آن اتفاق بعد از یک بازی از خارج از تهران رخ داد و من در آن مقطع سرمربی راهآهن بودم و ما در اصفهان بازی کردیم. در آن بازی تیم ما مغلوب شدیم و من چون همیشه ترجیح میدهم که پشت ماشین بنشینم، ترجیح دادم با ماشین شخصی خودم به سمت تهران به راه بیفتم و شاید فکر خیلی درگیر بازی بود و به همین دلیل این اتفاق برای من رخ داد. البته خیلی به شدت مجروح نشدم، در واقع در آن لحظه اتفاق بدی بود اما خوشبختانه ضایعه سنگینی برای من رخ نداد.
علی دایی: من همیشه در واقع احساس نزدیکی با مردم داشتم و من انسانی آزاد هستم و همیشه برای آنهایی زندگی میکنم که من را حمایت کردند؛ به همین علت، آن روز ترجیح دادم تا به عقب هواپیما بروم و در صندلیهای اکونومی در کنار مردم بنشینم. هیچوقت علاقهای به فعالیت سیاسی ندارم و این کار من هم یک عمل سیاسی نبود.
علی دایی: لیگهای معتبر دنیا را از طریق تلویزیون دنبال میکنم، حتی یک بازی در واقع بایرن مونیخ را هم از دست نمیدهم. مطالعه هم میکنم، چون به نظر من کتابخوانی بهترین یادگیری است.
علی دایی: به طور کلی در ایران، چه مربیگری در عرصه باشگاهی و چه مربیگری در عرصه ملی همه چیز براساس دانش نیست بلکه براساس ارتباطات و دوستیهاست؛ مثلا اگر مدیری میرود و مدیر جدیدی میآید، کلیه کادر و اعضای زیرشاخه عوض میشوند و باعث میشود تا چشمانداز طولانی مدتی وجود نداشته باشد. بازیکنان ایرانی توانایی حضور در اروپا را دارند، البته شاید تعداد آنها الان زیاد نباشد اما اگر سومدیریت نبود این تعداد الان به صد نفر هم میرسید. متاسفانه فوتبال در اینجا (ایران) سالم نیست.