فرهاد اشراقی؛ وقتی رسانههای پرتغالی درست یا غلط نوشتند مهدی طارمی میخواهد کیروش را سرمربی تیم ملی ایران کند، خیلیها منتظر بودند که مهدی این خبر را تکذیب کند اما او این کار را نکرد. با این حال نزدیکان تیم ملی میگویند سه بازیکن اصلی تیم ایران که احتمالاً یکی از آنها طارمی است، با اسکوچیچ زاویه دارند. در آنسو بازیکن مهمی مثل سردار آزمون میگوید برکناری اسکوچیچ کار را سختتر میکند. میرشاد ماجدی هم که چند بار تأکید کرده اسکوچیچ قرارداد دارد و میماند اما کمتر کسی میپرسد اگر رئیس جدید فدراسیون (که ۸ شهریور انتخاب میشود) اسکوچیچ را نخواهد، تکلیف چیست؟
اینکه سخنگوی فدراسیون میگوید اسکوچیچ نه تنها در جام جهانی بلکه در جام ملتها هم میماند که طنزی بیش نیست چون در خوشبینانهترین حالت اگر اسکوچیچ در قطر روی نیمکت بنشیند اما نتیجه نگیرد از همانجا باید به کشورش برگردد. همانطور که برانکو بعد از جام جهانی ۲۰۰۶ (که فقط یک امتیاز از آنگولا گرفتیم) از همان آلمان راهی کرواسی شد و...
***در تیم ملی اتحاد و دوستی لازم دیده نمیشود. تیم ما البته مهرههای بزرگی مثل سردار و طارمی را دارد اما مسلماً پرمهرهتر از تیم جام ۲۰۰۶ نیست و در بعضی از خطوط واقعاً مشکل دارد. بازیهای تدارکاتی مناسبی هم که تا امروز برگزار نشده و خلاصه اگر همه پازلها را کنار یکدیگر قرار دهیم میبینیم که به قول سردار آزمون آنهایی که حرف از صعود تیم ملی از مرحله گروهی میزنند، بیشتر قصد تخریب تیم ایران را دارند و هدفشان کمک کردن نیست.