سیزدهم تیر، روز جشن کهن تیرگان است که از سال 1383 به پیشنهاد اولیهی کوهنوردان و سپس با ثبت کوه دماوند در فهرست آثار طبیعی – فرهنگی ملی در روز سیزدهم تیر 1387 و تصویب شورای فرهنگ عمومی در 1399 به یک مناسبتِ محیط زیستی – ورزشی ارزشمند بدل شده است.
هر سال در نزدیکیهای روز ملی دماوند انبوهی از یادداشتها و مقاله و گفتگوها دربارهی دماوند منتشر و به همین انگیزه، دربارهی مسایل کلی کوهستانها هم بحث میشود.
استفادهی هماهنگ با طبیعت از منابع آب، برای ایران موضوع مرگ و زندگی است. ضعف چنددههای در مدیریت آبها و آبخیزهای کشور و شیوههای تاراجگرانهی استفاده از این منابع میرود که پایههای تمدنی ما را تخریب کند. شکی نیست که زیست در پهنهی سرزمین ایران و شکلگیری تمدن ایرانی مرهون آبهایی بوده که از کوهستانهای منطقه سرچشمه میگیرند. و بدیهی است که پایداری و شکوفایی زیست ایرانی در گرو حفظ و استفادهی خردمندانه از منابع آب است و در این راه باید کوهستانها را که بسترهای آبخیز هستند، حفظ کرد. در سالهایی که روز ملی دماوند بهانهی به میان کشیدن معضلهایی شده که کوهستانهای کشور درگیر آن است، کمکم این مجموعه مشکلات از وضعیت کلاف سردرگم بدل به یک «نظام مسایل» شده است. به عبارت دیگر، اکنون فقط از آسیبهایی که متوجه کوهها است سخن نمیگوییم، بلکه میتوانیم از مسایلی بگوییم که یکبهیک شناخته شده، راهحلهایی برایشان اندیشیده شده، و اگر بهصورت مشخص به هر یک پرداخته شود، میتوان آن مشکل را حل کرد یا از اثرهای منفی آن کاست.
همین شکلگیری نظام مسایل دماوند و بهدنبال آن پیگیریهای دلسوزان کوهستان بوده که سبب شده تهدیدهایی که متوجه این کوه گرانقدر میشود، بهسرعت در مرکز توجه کوهنوردان، کنشگران و گروههایی از مسوولان منابع طبیعی و محیط زیست و میراث فرهنگی یا چهرههای هنری قرار گیرد. این توجهها بود که برای مثال، پنج شش سال پیش به صدور حکم قضایی و تعطیل شدن معدنهای پوکهی دماوند، یا در تابستان 1399 به ابطال سند ادعایی وقفِ بخشی از کوه دماوند انجامید.
هماینک چند مسالهی دیگر هم گریبانگیر دماوند هست که باید به سمت حل شدن پیش برود. مهمتر از همه، چرای دام است که هم شمار آنها بیش از ظرفیت مراتع این کوه است و هم زمان حضورشان در منطقه بسیار طولانیتر از آن چیزی است که از لحاظ قانونی و اصولی باید باشد. این مساله، با اِعمال قانون و برخورد قاطعانه با متخلفان حلشدنی است. مسالهی جنبیِ چرای دام، سوزاندن بوتههای غیرعلوفهای اما بسیار ارزشمند مانند گونها و اسپرسها است که نقش اساسی در حفاظت از خاک دارند اما چوپانان و دامداران هرروزه تعداد زیادی از این گیاهان دیررشد را به آتش میسپارند؛ به نظر نمیرسد که در این کشور نفتخیز، تآمین چراغهای نفتسوز یا گازسوز و رساندن سوخت به این افراد کار دشواری باشد! مسالهی دیگر، حضور بیضابطهی گردشگر و کوهنورد در دماوند است که باعث ریختوپاش زباله، فرسودن خاک، و علفچینی میشوند. این مشکل هم با تدوین مقررات و اِعمال سختگیرانه رفعشدنی است. بهویژه در میان کوهنوردان، شمار زیادی دوستدار و مراقب کوهستان هست که میتوانند در ترویج فرهنگ «طبیعتپیمایی بیردّپا» و دیدبانی منطقه نقشآفرین باشند.
منبع: خبرآنلاین