گروه سیاسی خبرگزاری فارس، یکی از نقدهایی که همواره به جریان موسوم به اصلاحات وارد میشود نداشتن گفتمان مشخصی است که برپایه آن بتوان اهداف و مسیر آینده اصلاحطلبان را مشخص کرد.
نداشتن مبانی فکری علاوه بر اینکه به این جریان ضربه میزند، به طرفداران اصلاح طلبان نیز لطماتی را وارد میکند چرا که نمیدانند سردمداران این جریان، چه سیاستی را در آینده اتخاذ میکنند و همین امر باعث سردرگمی هوادارانشان میشود.
این تذبذب فکری تا جایی ادامه یافته، که غلامحسین کرباسچی رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزان سازندگی در مصاحبه اخیر خود در یکی از روزنامههای اصلاح طلب گفته است:
«مجموعه افراد و جریاناتی که در یک کشور فعالیت میکنند در طول زمان دچار تغییر و تحول میشوند. این تحولات در اشخاص گوناگون هم متفاوت است و یک نسبت واحد ندارد. مثلا آقای تاجزاده امروز که چهره آوانگارد اصلاحطلبان است با تاجزاده سال 64 و 65 متفاوت است. حتی سیدمحمد خاتمی دهه 60 که تلاش میکرد با ویدئو vhs مقابله کند و بخشنامه میداد، با خاتمی امروز فرق دارد. همه ما دچار این تغییرات شدهایم، از قیافهها و ظواهر گرفته تا افکار و نگاهی که به مسائل سیاسی و مدیریتی داریم، فرق کرده است.»
عضو حزب کارگزاران در حالی مدعی شده که برخی اصلاح طلبان تغییر کردهاند که به گفته بسیاری از کارشناسان کسی که تغییر میکند اشتباهات گذشته اش را میپذیرد و حاضر میشود آنها را جبران کند، با این حال اکنون سوال اساسی اینجاست که آیا اصلاح طلبانِ متحول شده حاضرند بابت زیاده روی هایشان عذرخواهی و صدماتی که بابت اقدامات نادرستشان به انقلاب زدهاند را جبران کنند؟ حاضرند به مردم بگویند که برخوردهای اشتباهتشان را پایِ خود بنویسند نه پای آموزههای انقلاب؟
شاید پس از شنیدن اظهارات اخیر کرباسچی برای طرفداران جریان اصلاحات سوال ایجاد شده باشد که چند سال دیگر باید صبر کنیم تا درمورد حوادث سال88 نیز بگویند تغییر کردهایم و مواضعمان با اظهارات آن سالها متفاوت شده است؟ چند سال دیگر باید صبر کرد تا بگویند نباید همه نگاهمان را معطوف به خارج از مرزها میکردیم و باید به جوانان این مملکت میدان میدادیم؟
البته برخی از فعالان سیاسی معتقدند تغییر سران اصلاح طلب به گونهای شدید است که شاید بتوان گفت از تغییر و تحول ادعایی آقای کرباسچی فراتر رفته اند. اصلاح طلبان به گونه ای خلاف مواضع اول انقلابشان عمل میکنند که گوئی توبه کرده اند نه تغییر!!
یکی از اساتید دانشگاه تهران در این رابطه میگوید: ممکن است همه ما انسانها مواضع اشتباهی داشته باشیم که پس از مدتی درصدد اصلاح آن بربیائیم که این مساله امری پسندیده است، ولی این تغییر به شرطی راهگشاست که از اشتباهات گذشته خود درس بگیریم و آنها را تکرار نکنیم. اگر در گذشته گرفتار افراط و زیاده روی بودهایم، پس از تغییر کردن این خصلت خود را نیز رها کنیم نه اینکه در موضوعی دیگر باز هم زیاده روی را پیشه کنیم که احتمالا 40 سال بعد باز هم مجبور به تغییر شویم.
البته همه این مسائل در حالی است که واقعا در اندیشه اصلاح طلبان تغییر صورت گرفته باشد نه اینکه برای کسب رای حرفهایی را بزنند که خودشان هم به آن اعتقادی ندارند.
از طرفی طرح چنین سخنانی را میتوان تاییدی بر انتقادات وارد بر جریان اصلاح طلبی دانست؛ یکی از مسائلی که منتقدان در نقد اصلاحطلبان مطرح میکنند تغییر رویکردهای سران اصلاح طلب در برهههای مختلف زمانی است.
براساس اظهارات کرباسچی که یکی از اصلاح طلبان شناخته شده است میتوان گفت که اصلاحطلبان براساس مقتضیات زمان تصمیمگیری می کنند و اصولا صبر میکنند تا ببینند چه مواضعی را برای رسیدن به قدرت باید اتخاذ کنند.
به همین دلیل است که مواضعشان بیشتر از اینکه در راستای منافع ملی باشد، برای رسیدن به اهداف حزبی است و به گفتههای خودشان هم پایبندی ندارند. با این شرایط دور از ذهن نیست که در آینده هم شاهد باشیم اصلاحطلبان بازهم رویکردهای خود را تغییر دهند و به مواضع افراطی اولِ انقلاب خود بازگردند.
اگر بخواهیم علت این مساله را ریشه یابی کنیم به قدرت طلبی میرسیم؛ قدرت طلبی باعث میشود که انسانها مواضع اصلی خود را نه براساس اعتقاداتشان بلکه برمبنای منافعشان تنظیم کنند؛ به همین علت است که گاهی (به گفته خودشان) با ویدئو مخالف هستند و گاهی هم برای کسب قدرت، از هنجارشکن ترین اقدامات حمایت میکنند.
اثرات قدرت طلبی اصلاح طلبان را میتوان در همه عمر این جریان سیاسی مشاهده کرد، به عنوان مثال اگر نتایج انتخابات به نفعشان باشد آن را میپذیرند و اگر مطابق میلشان نباشد مردم را به خیابانها میکشانند.
برخی معتقدند همین قدرت طلبی است که باعث میشود از دولت آیتاللهرئیسی انتظاراتی داشته باشند که دولت روحانی در 8 سال نتوانست آنها را انجام دهد؛ آنها 3 سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری 1404 تخریب وجهه دولت سیزدهم را آغاز کردهاند و با ایجاد گردو غبار رسانه ای درصدد هستند تا از الان شرایط را برای حضور کاندیدای مد نظر خود درپاستور محیا کنند.
تاریخ شکل گیری جریان اصلاحات نشان می دهد اصلاح طلبان گاهی برای رسیدن به قدرت دست به افراط و تندرویهایی میزنند و گاهی هم برای دستیابی به قدرت از دیدگاههای افراطی خودشان انتقاد و اظهاراتی خلاف آنها را مطرح میکنند.
نتیجه اینکه منتقدان جریان اصلاحات معتقدند که قدرت طلبی اصل اساسی اصلاح طلبان است؛ و همه مواضع ضد و نقیض آنها را میتوان در این چارچوب بررسی کرد.
انتهای پیام/