خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: او که بود؟ یک جوان مهاجر چشم رنگی پولدارِ مسلط به زبان انگلیسی که در خیابانهای آمریکا دل هر دختری را میتوانست بِبَرد؛ یا یک سرگشته که دست روزگار او را از میعادگاهش فرسنگها فاصله انداخته بود؟
از خوشیها، همهشان را داشت؛ پول، داشت؛ زیبا، بود؛ در بهترین دانشگاه اروپایی درس میخواند؛ غرب، زندگی میکرد و به معنای حقیقی کلمه مرفه بود، مرفهی بیدرد! دردی که نداشت اما در به در دنبالش میگشت؛ دردی که آن را نمییافت؛ دردی که برای رشد روحش تشنهی آن بود و نمیدانست کجا میتواند پیدایش کند.
دردی که شوقش دیگر نمیتوانست «نادر طالبزاده»، دانشجوی رشتهی سینما را مثل قبل، بند دانشگاه کلمبیا کند؛ دردی که با رویش جوانهی انقلاب از زخم وطن، به جانش نشست و دوربین به دست، او را راهی ایران کرد؛ سفری که مرور متن شیرین روایتش سهم نسلهای بعدی انقلاب شد.
آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگوی تفصیلی فارس با یاسر عسگری، مدیر انتشارات راه یار_وابسته به دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی_ و نویسنده کتاب «راز رسانه» است تا برایمان از راز مردی بگوید که همیشه نادر بود، از ایران تا آمریکا و از آمریکا تا ایران.
فارس: ایدهی کتاب «راز رسانه» چگونه به مرحلهی اجرا رسید؟ آیا پیشزمینهی فکری خاصی شما را به این تکاپوی رسانهای وا داشت؟
عسگری: استاد نادر طالبزاده به عنوان یک چهرهی رسانهای طی حداقل سی تا چهل سال بعد از پیروزی انقلاب، عرصههای مختلفی را تجربه کرد و به خصوص در دهه هفتاد و بعد از آن، به عنوان یک چهرهی تاثیرگذار رسانهای انقلاب اسلامی شناخته شد.
ما نیز با وجود آشنایی اجمالی که با ایشان داشتیم و با توجه به اینکه در مجله سوره و مجله راه توانسته بودیم ارتباطاتی با ایشان برقرار کنیم، به این نتیجه رسیدیم که یکی از خلأهایی که درباره استاد طالبزاده وجود دارد، ناشناخته ماندن وجوه فکری و اندیشهی ایشان است چرا که ما بیشتر او را تحت عنوان فعالیتهایی که در عرصه مستندسازی یا برنامههای راز و عصر داشته میشناسیم؛ به همین دلیل سعی کردیم تا با نگاهی تازه و نو، اینبار به آن پشتوانه فکری که ایشان برای انجام این اقدامات داشته بپردازیم.
فارس: و شروع به جمعآوری مستندات کردید؟
عسگری: بله؛ مجموعهی مباحث، گفتارها و گفتوگوهای رسانهای ایشان از سال ۱۳۷۰ تا سال ۱۳۹۱ را به صورت موضوعی گردآوری و تنظیم کردیم و تحت دو عنوان کتاب «راز رسانه» منتشر شد.
نمود تلاش ما در کتاب این بود که به صورت موضوعی به بخشهای مختلف زندگی استاد طالبزاده پرداختیم، برای مثال در جلد اول، مجوعه مصاحبههایی که مربوط به زندگینامهشان بوده در یک فصل گنجاندیم و در ادامه نیز به مجموعه نظرات و گفتوگوهای او درباره شهید آوینی که مجموعا شصت تا هفتاد صفحه است پرداختیم.
در جلد دوم بحث مسئولیت در غرب و همچنین سریال بشارت منجی بخشی از فصول کتاب است؛ فصلهایی هم به مجموعه مباحثی که استاد در رابطه با آمریکاشناسی و غربشناسی رسانهای داشته اختصاص یافته است که در مجموع پوشش کاملی از برهههای مختلف فکری استاد است.
فارس: این کتاب خوراک فکری چه مخاطبانی است؟
عسگری: میتوان گفت این کتاب خوراک فکری فعالین فرهنگی و رسانهای است و بر مدیران رسانهای نیز تاثیرگذار خواهد بود؛ حتی کسانی که میخواهند در بحث سیاستگذاری رسانهای فعالیت کنند نیز میتوانند به این کتاب به عنوان یک منبع مراجعه کنند.
این کتاب همچنین میتواند به عنوان یک مدل فعال و پویای الگوی رسانهای انقلاب اسلامی برای پایاننامههای کارشناسی ارشد و حتی مقطع دکتری باشد، چرا که تجربه رسانهای استاد طالبزاده در چهل سال بعد از پیروزی انقلاب در آن گنجانده شده است.
فارس: آیا استاد طالبزاده در زمان حیات، نظارتی بر روند گردآوری محتوای کتاب «راز رسانه» داشتند؟
عسگری: این کتاب در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ توسط استاد طالبزاده و یکی از همراهان ایشان یعنی آقای حسین بهزاد که از نویسندگان معروف ادبیات پایداری هستند ویرایش و تکمیل شده است اما بعد از رحلت استاد تجدید چاپ شد.
فارس: با توجه به اینکه کتاب، توسط نظارت مستقیم استاد طالبزاده به چاپ رسیده و حتی با وجود پویایی موضوع آن، اما آنگونه که باید و شاید نه در آن برهه و نه حتی الآن شناخته نشد؛ دلیل این مهجوری چیست؟
عسگری: چاپ اول این کتاب توسط نشر معارف صورت گرفت اما فضای رسانهای ما متاسفانه رصد قویای را ندارد و یکی از مشکلات ما نیز همین است.
برخلاف روحیهی استاد طالبزاده که رصدگر قوی و فعال داخلی و بینالمللی بود و تلاش داشت آدمها و چهرههای تاثیرگذار رشتههای مختلف معرفی شوند و با آنها ارتباط بگیرد و حرفهایشان را به مخاطب برساند اما این اتفاق متاسفانه نسبت به کتاب ایشان صورت نگرفت و کتاب «راز رسانه» در زمان حیات استاد تا حدی مهجور باقی ماند.
البته در آن بازه زمانی، جلد اول به چاپ چهارم رسید که با توجه به مخاطبان نخبگانی و تخصصی تا حدودی قابل توجه بود.
فارس: گردآوری گفتارها و گفتوگوهای استاد، بازه زمانی مشخصی را طلبید یا اینکه در برهههای مختلف به امر تحقیق و پژوهش و در پایان، نگارش پرداختید؟
عسگری: گردآوری کتاب با بنده بود، یک کار پژوهشی طولانیمدت که طی سالهای مختلف هر گفتوگوی رسانهای که از استاد را پیدا میکردم در آرشیو پروندههای کتاب راز رسانه قرار میدادم.
فارس: زیباترین کلیدواژهای که میتوان با شنیدن آن به تعبیری از استاد رسید را چه میدانید؟
عسگری: یک نکتهای که لازم میبینم به آن اشاره کنم این است که شهید آوینی تعبیر بسیار زیبایی درباره استاد طالبزاده داشتند و از ایشان به عنوان «چشم تیزبین انقلاب اسلامی» یاد میکردند، به نظر بنده این کلیدواژه را میتوان به تمام فعالیتهای فرهنگی و رسانهای استاد تسری داد.
فارس: آیا میتوان استاد طالبزاده را احیاگر رسانهی انقلاب اسلامی نامید؟ به ویژه در برهههای نفسگیر و حساسِ پس از پیروزی انقلاب که تمام دوربینها و رسانههای غرب متوجه ایران بود؟
عسگری: استاد طالبزاده از زمانی که انقلاب اسلامی پیروز شد تا روز چهارم پنجم آن، روزنامهی تهران تایمز را راهاندازی کرد؛ شما حساب کنید این بُعد رسانهای استاد بعد از پیروزی انقلاب و با توجه به اینکه کشور و انقلاب، نیاز به آدم رسانهای داشت چقدر مهم است.
استاد طالبزاده به شخصه معتقد بود که این انقلاب احتیاج به سرباز دارد نه سردار، و ایشان نیز همیشه خودش را سرباز انقلاب میدانست اما در عرصه رسانه؛ یعنی بیشترین تمرکز ایشان در عرصه رسانه بود.
حتی به فرض مثال خودش نیز اشاره میکرد و میگفت که با گروهی از خبرنگاران خدمت امام (ره) رسیدند، گویا یکی از این خبرنگارهای خارجی از استاد طالبزاده میپرسند که «خب آقای طالبزاده، شما با توجه به اینکه ایرانی هستید و امام خمینی را تا حدی میشناسید، ما چه سوالی بپرسیم؟» استاد طالبزاده آنجا به ذهنش میرسد که از امام بپرسید که «آیا اگر اوضاع وخیم شود، حکم جهاد میدهید؟» و امام (ره) در پاسخ به سوال این خبرنگار خارجی میگوید: «بله، اگر ضرورت ایجاب کند حکم جهاد میدهم» این تعبیر حکم جهاد دادن امام مانند یک بمب رسانهای در جهان منعکس میشود و خود استاد طالبزاده اشاره میکند که آنجا بود که من فهمیدم این انقلاب اسلامی جایگاهی است که هرکس با هر موقعیتی میتواند به آن کمک کند.
فارس: آیا استاد طالبزاده تعصب خاصی نسبت به تخصصش داشت؟ حسی که مانع از خدمت او در موقعیتهای دیگر انقلاب شود؟
عسگری: تمام هم و غم استاد، انقلاب بود و در عرصههای مختلف خدمت کرد، ایشان حتی در جهاد سازندگی فعال بود و مدتی به عنوان راننده لودر خدمت کرد اما با توجه به تجربه و تخصص در عرصه مستندسازی و رسانه، تمام تلاشش را در جهت تقویت رسانهی انقلاب اسلامی متمرکز کرد.
او در فضای رسانهای داخل کشور و در فضای رسانهای جبهه مقاومت نیز تاثیرگذار بود و علاوه بر تربیت مستندساز و فعالان رسانهای در داخل کشور_که بسیاری از مستندسازان جشنواره عمار، مرکز میثاق، روایت فتح، سینما حقیقت و صداوسیما به نوعی شاگردان او هستند_ یکی از موسسین «شبکه المنار» لبنان نیز بود.
تا آنجایی که بنده مطلع هستم، استاد، دورههایی برای فعالین رسانهای کشورهای محور مقاومت نیز برگزار کردند و آنها را آموزش میدادند.
اما در مجموع، مهمترین اتفاقی را که رقم زد این بود که با یک سری چهرههای بینالمللی که نگاههای آزادیخواهانه و ضدصهیونستی داشتند مرتبط شد و آنها را با انقلاب اسلامی، اندیشههای امام (ره) و تشیع آشنا کرد و حتی برنامهای طراحی کرد که میتوان گفت جزو آخرین رویکردهای استاد طالبزاده بود، برنامهای تحت عنوان «کنفرانس هالیوودیسم» که اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود برقرار شد اما بعدها نام آن به «کنفرانس افق نو» تغییر کرد؛ که شاید بتوان گفت این کنفرانس، از پختهترین دستاوردهای استاد در عرصه رسانهای بود.
فارس: به کتابتان، یعنی «راز رسانه» بازگردیم، به نظرتان تا چه اندازه میتواند پاسخگوی ابهاماتی باشد که نسبت به شخصیت استاد طالبزاده وجود دارد؟
عسگری: در کتاب «راز رسانه» چون مجموعه گفتوگوهای استاد تا سال ۱۳۹۲ جمعآوری شده، به نظرم جهت شناخت آقای نادر طالبزاده تا آن سالها خوب و موثر است اما نیازمند جلد سومی نیز هستیم تا به فعالیتها و مصاحبههای دههی نود ایشان بپردازد؛ هرچند در تحلیلی کلی، به نظرم این کتاب تا حد بسیار زیادی، خلأ شناخت استاد طالبزاده را پر خواهد کرد.
فارس: و در پایان باید گفت که به غیر از خلأ شناخت استاد طالبزاده، جامعه رسانهای ما بعد از رحلت استاد، با خلأ وجود نیروهایی به تعهد و تخصص ایشان مبتلاست، موافقید؟
عسگری: بله؛ نگرانیای که بعد از درگذشت استاد طالبزاده با آن مواجه شدیم و به عنوان یک خلأ میتوان از آن نام برد این است که ایشان یک رصدگر قوی بینالمللی بود اما ما در حال حاضر رصدگر بینالمللی در سطح او نداریم، رصدگری که ضمن حفظ و برقراری روابط بینالمللی، یک روحیهی خاص و کاریزما برای جذب آنها جهت برقراری ارتباط با رسانههای جمهوری اسلامی داشته باشد، متاسفانه این مسئله یک خلأ جدی است و باور کنید گزافه نیست اگر بگویم که جای آن به این زودیها نیز پر نخواهد شد.
انتهای پیام/