از همان ابتدا روشن بود که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری متفاوت از همتایان پیشین خود در ایالات متحده خواهد بود. او در ماه دوم ریاست جمهوری، فرمان جنجالی ممنوعیت ورود شهروندان هفت کشور عمدتا مسلمان به آمریکا را امضا کرد و در همان ماه نیز شاهد استعفای مایکل فلین، مشاور امنیت ملی خود پس از رسوایی ارتباط با مقامات روسیه بود (مایکل فلین که هنوز یک ماه از فعالیتش در این سمت نگذشته بود، پس از انتشار گزارشهایی که نشان میداد او به سفیر روسیه در ایالات متحده دربارۀ بهبود روابط در دوران ریاست جمهوری ترامپ و کاستن از تحریمهای روسیه وعدههایی داده، مجبور به استعفا شد).
سه سال اول ریاست جمهوری او نیز با جنجالهایی همراه بود که هر کدام از آنها به تنهایی میتوانست رویدادی سرنوشتساز و تعیین کننده برای هرکدام از رؤسای جمهور پیش از او باشد. برخی از این تحولات جنجالی عبارتند از تحقیقات دربارۀ دخالت روسیه در انتخابات آمریکا، خروج از پیمان تغییرات آب و هوایی پاریس و توافق هستهای ایران، جنگ تجاری با چین، جدایی خانوادهها در مناطق مرزی و درنهایت درگیریهای مرگبار گروههای راست افراطی در شارلوتزویل.
در واکنش به هرکدام از این تحولات نیز، دونالد ترامپ با انتشار پیامهای توییتری جانبدارانۀ خود، بیش از همیشه سیاستمداران را در شوک فرو برد.
سپس سال ۲۰۲۰ میلادی از راه رسید؛ سالی که جهان گرفتار همهگیری ویروس کرونا شد. ایالات متحده نیز در این زمینه مستثنی نبود و عواقب اقتصادی شیوع کرونا در کنار اعتراضات گسترده به نبود عدالت نژادی در این کشور، شکاف اجتماعی عظیمی را بوجود آورد و این تحولات در کنار سخنان دونالد ترامپ، پر مناقشهترین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را رقم زد.
اگرچه در تمام این چهار سال مناقشات بسیاری روی داده است، اما تحلیلگران عمدتا بر این باورند که اصلیترین نماد میراث به جا مانده از دونالد ترامپ را باید حملۀ آشوبگران به کنگره آمریکا دانست.
از نظر آنها این شورش مرگبار نقطۀ عطفی در تاریخ تحولات ایالات متحده است؛ زیرا بیاعتناییهای رئیس جمهور به حقیقت، باعث شد تا تهدید بزرگی علیه دموکراسی در این کشور شکل بگیرد و شکاف میان آمریکاییها عمیقتر از هر زمانی شود.
برخی نیز پاسخ ضعیف دولت ترامپ به همهگیری ویروس کرونا را که باعث شد بیش از ۴۰۰ هزار نفر در این کشور جان خود را از دست بدهند، مهمترین میراث ریاست جمهوری او میدانند.
دونالد ترامپ بامداد چهارشنبه واشنگتن را ترک میکند و در مراسم تحلیف جو بایدن نیز شرکت نخواهد کرد. برنامۀ وی برای دوران پس از ریاست جمهوری هنوز روشن نیست و احتمال حضور او در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری (سال ۲۰۲۴ میلادی) نیز بستگی به رأی سنا درباره نقش او در قبال حادثه حمله به کاپیتول دارد. قرار است با پایان یافتن پروسه انتقال قدرت و ورود جو بایدن به کاخ سفید، پروسه استیضاح ترامپ نیز در سنای آمریکا آغاز شود.
اما فرای تصمیم سنا دربارۀ آینده سیاسی ترامپ، بسیاری از تحلیلگران او را تهدیدی منحصر به فرد برای دموکراسی آمریکایی توصیف کردهاند و معتقد هر نکته مثبتی که میتوانست از او به یادگار بماند نیز با حملۀ جمعیت طرفدارش به کاپیتول از خاطرات محو شده است.
تریپ گابریل، خبرنگار و مفسر نیویورک تایمز در این باره میگوید: «خشونت الهام گرفته از سخنان دونالد ترامپ که باعث حمله طرفدارانش به کاپیتول شد، چیزی فراتر از یک نمایش تماشایی بود. این حادثه یکی از خطرناکترین بخشهای میراث به جا مانده از ترامپ را نمایان کرد: اینکه بسیاری از طرفداران او دیگر اعتقادی به دموکراسی ندارند.»
کیمبرلی استراسل، تحلیلگر والاستریت ژورنال نیز بر این باور است که «یک سیاستمدار باید واقعا خیلی کار کند تا بتواند هم میراث خود را و هم آینده کشور را در یک روز نابود کند. ترامپ چنین چیزی را ممکن کرد».
امت تیرل، خبرنگار نشریه آنلاین محافظهکار American Spectator مینویسد: «نمیدانم که در آینده، آمریکا چه سرنوشتی خواهد داشت اما مطمئن هستم که سیاست ترامپیسم بدون ترامپ هم ادامه خواهد یافت.»
تحریریه فایننشالتایمز نیز بر این باور است که تنشهای نژادی که ترامپ بطور جدی بر آن دامن زد، پیچیدهتر از آن است که به این زودی آرام شود. این نکته قابل توجه است که «اگرچه شکافهای اجتماعی توسط ترامپ خلق نشدهاند و اختلاف میان نژادها قدمتی به اندازه تاریخ آمریکا دارند، اما هیچ رئیس جمهوری به اندازه ترامپ در عصر نوین، در راه گسترش و تعمیق این شکافها قدم برنداشته است».
جان فوند از فاکس نیوز به بازسازی دادگستری فدرال توسط دونالد ترامپ اشاره دارد و آن را اقدامی برجسته میداند و در مقابل جاناتان لمیر و دارلن سوپرویل از آسوشیتدپرس معتقدند که دههها طول میکشد تا پیامدهای اقدامات فردگرایانه ترامپ روشن شود.
311311