چشم‎‌ها را باز کنیم؛ با اسلام و ایران چه می‌کنیم؟

خبرآنلاین چهارشنبه 22 تیر 1401 - 12:40
این روزها در شرایطی که ایده یک دستی قوا و تضعیف جمهوریت برای تبدیل «جمهوری اسلامی» به حکومتی از بالا به پایین، معجزه ای برای طراحان آن نداشته است؛
چشم‎‌ها را باز کنیم؛ با اسلام و ایران چه می‌کنیم؟

وعده ها و عملکرد اقتصادی متاسفانه مردم را کلافه و در تنگنای بی سابقه ای قرار داده و شکاف ها را مضاعف ساخته، و ادعای مردم داری و نرمش با مردم، بیشتر به نمایش ختم شده و سیاست خارجی در سردرگمی و بلاتکلیفی خود ساخته گرفتار شده و آن همه ادعا برای مبارزه با مفسدان اقتصادی نتیجه ی محسوسی بر جای نگذاشته؛ برخی مراکز و آقایان به جای تجدید نظر در سیاست های اشتباه و غیر سازنده و حذفی، گویی کم آورده اند و تحت تاثیر رقابت های داخلی و جریانات مافیایی، همچنان چسبندگی به قدرت و دوری از جمهور و فشار بر مردم را برگزیده و با شروع موج جدیدی از دستگیری ها نظیر دستگیری آقای تاجزاده، تلاش دارند گلوی منتقدان داخلی را بیشتر فشرده و سیاست تک صدایی را به بی صدایی و حتی خود زنی تبدیل کنند؛ اما کیست که نداند و تجربه به او نیاموخته باشد که تحمیل و ظلم و بهتان و ارعاب و خفقان از سوی هر نهاد پنهان و یا آشکار قدرت که باشد، خلاف حقوق انسان، مغایر «حکمت در حکومت» و در تضاد با مصالح کشور و دهن کجی به اسلام است. کیست که نداند، وقتی چشم و گوش حکام به روی زبان منتقدین بسته شود، باب های تعقل و تفکر و اصلاح بسته و باب های انسداد و فلاکت گشوده خواهد شد.

کیست که نداند حکومت و جامعه ای که در چهار راه تضارب اندیشه ها واقع نشود، در تشخیص «خیر مشترک» خود ناتوان خواهد ماند؟ من اسلام شناس نیستم، اما کیست که نداند در اسلامی که شهید بهشتی و شهید مطهری معرفی کردند، احدی حق ندارد، مخالفان سیاسی خود را ساکت کند و به بند کشد. من حقوق دادن نیستم، اما کیست که نداند آنچه در قانون اساسی از ازادی ها عمومی و حق انتخاب مردم وعده داده شده، به عینه خلاف آن چیزیست که عمل می شود و گویی قانون اساسی به اسارت گرفته شده است. شاید با له و لورده کردن منتقدان و السابقون السابقون و بستن باب اصلاح چنان که در این سرزمین، عادت اغلب قدرتمندان بوده است، مدتی بتوان خود را به کوچه زد، اما افسوس ما از این شرمساری و عقب گرد غم انگیز است که برای ایران و اسلام و انقلاب بر جای می ماند.

ای کاش آن دسته از نهادها و روحانیت در قدرت و هر یک از ما که از این معنا فاصله گرفته ایم، چشم ها را باز کنیم و ببینیم با اسلام و ایران چه می شود. باور کنیم فشردن گلوی ملت و مایوس کردن نخبگان و تبدیل انقلاب اکثریت به اقلیت، نوعی «خود تحریمی » و بدتر از تحریم خارجی و افزودن ظلم داخلی بر ظلم اجنبی است. ای کاش این همه تهمت و تهدید و نفرت پراکنی و امر و نهی و باید باید و زد و بند و حصر کنار گذاشته شود و این همه برای این ملت نجیب خط و نشان کشیده نشود.

باور کنیم، این گونه راه توسعه و سعادت طی نمی شود، این بیشتر به ترجمه ای از جاهلیت می ماند و نتیجه ای جز تحجر و عقب ماندگی نخواهد داشت. باور کنیم هیچ ملتی بدون گفت و گو و بهرمندی از تمام ظرفیت هایش به جایی نمی رسد. والله محمد (ص) و علی (ع) و آل علی (ع) بزرگترین آزادی خواهان و روشنفکران عالم بودند. ای کاش تشیع را با تضییقات و خشونت های من در آوردی ملکوک نکنیم. والله بدون آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی افسانه است.

والله انقلاب ما انقلابی بود که «حبس سی و پنج میلیونی راشکست و ما آزاد شدیم»، حال چگونه به خود اجازه می دهیم که اکثریت ملت را اسکات و حذف کنیم و یا در اتاق های در بسته برای همه مردم تصمیم های سلیقه ای و شخصی بگیریم؟ والله این کفران نعمت است. باور کنیم این نوعی طراری عقیده و اعتماد هزارو چند صد ساله است، این انقلابی گری نیست! والله جریانی که با حق آزادی مردم درافتد، فرجامی نخواهد د اشت و هم کشور را به عقب می راند و هم روزی که لاجرم زمانه تغیبر کند، بی رحمانه نقد و محکوم خواهد شد؛ «شما آزادی را کم چیزی فرض می‌کنید؟ از بالاترین نعمتهایی که در عالَم هست؛ آزادی انسان است. انسان، حاضر است همه چیزش را فدای آزادی خودش بکند».

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.