برخورداری ایران از ظرفیت های مطلوب در حوزه تعریفِ رویای ایرانی، به همراه انجام تلاشهای مختلف علمی و تحقیقی در این رابطه از سوی متخصصان و اندیشمندان مرتبط، بایستی از ظرفیت های رسانه ای قابل توجه کشورمان در قالب هایی نظیر شبکه پرس تی وی نیز برخوردار شود و در نهایت، رویای ایرانی را که نماینده معرفی جهانِ خاص و منحصر به فرد ایرانی است(برگرفته از فرهنگ و تمدن ایرانی) به جهانیان ارائه کند و عملا با فعال سازی ظرفیت های قدرت نرم کشورمان، بنیان های قدرت ملی ایران را نیز تحکیم بخشد.
پس از جنگ جهانی دوم و خیزِ بلند آمریکا جهت کسب جایگاه هژمونیک و برتر در جهان و البته به طور خاص پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در اوایل دهه 1990 میلادی، ایالات متحده آمریکا تلاش های فراوانی را انجام داد تا تصویری آرمانشهرگونه را از دنیا و جهانِ مطلوب خود به جهانیان عرضه کند. تصویری که تشکیل شده از اصول و ارزش های ادعایی و حاکم بر حکمروایی آمریکایی و ترویج آن در اقصی نقاط جهان بود.
رویای آمریکایی در نوع خود مدعی بود که همتا ندارد و بهترین نسخه جهت مدیریت ابعاد مختلف حیات بشر را ارائه می کند. این تصویرسازی از آرمانشهرِ آمریکایی که طیفی از مفاهیم و حوزه ها نظیر مدل حکومت و ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی،فرهنگی و ارزشی، و دیگر حوزه های مطلوب را در بر می گرفت، عنوانِ "رویای آمریکایی" را به خود گرفت و عملا در قالب یک برند و مدل مطلوب حکمروایی، به جهانیان عرضه میشد.
در واقع، رهبران آمریکا، رویای آمریکایی را به مثابه جلوه ای عینی از اصول و مفاهیم که جهان و ارزش های صرفا آمریکایی را نمایندگی می کنند، به جهانیان عرضه می کردند و به نوعی سعی داشتند که آمریکا را یگانه مکانِ مطلوب و مدرن و مرفه جهان معرفی کنند(تصویری که البته سال هاست واقعی نبودن آن به اثبات رسیده است).
به تدریج و با گذشت زمان، دیگر کشورهای مطرح جهان نظیر آلمان، بریتانیا، فرانسه و همینطور قدرت های شرقی نظیر چین و ژاپن و هند نیز دست به کار شدند و سعی کردند با تکیه بر اصول و ارزش های بومی خود، انواع مختلفی از چشم اندازها و یا به اصطلاح رویاها را در قالب آرمانشهرهایی که این دسته از کشورها آن ها را نمایندگی می کنند، به جهانیان عرضه کنند.
نتیجه این رویکرد این شد که در دهه های اخیر شاهد ظهور رویای چینی، رویای ژاپنی، رویای انگلیسی و دیگر رویاها بوده ایم که آن ها نیز همچون رویای آمریکایی، جلوه هایی منحصر به فرد از جهانِ مطلوب و مدینه فاضله مد نظر کشورهای مذکور را از چشم انداز گفتمان ها، اصول، ارزش ها و فرهنگشان، به جهانیان عرضه می کردند. در این راستا به تدریج کار به نقطه ای رسید که کشورهایی که حدی از قدرت مادی و گفتمانی و ارزشی را داشتند، تعریف آرمانشهر برای خود در قالب یک رویای خاص را به مثابه دستورکاری بنیادین و مهم تلقی کردند.
در این چهارچوب، ایران نیز به مثابه کشوری که از فرهنگی بسیار غنی برخوردار است و صدها سال تداوم فرهنگی و گفتمانی داشته و در شرایط فعلی، از جمله ملل و کشورهای تاثیرگذار و مهم در حوزه تمدنی و فکری و البته قدرت در جهان محسوب می شود، از ظرفیت های قابل ملاحظه ای جهت ارائه "رویای ایرانی" که همان آرمانشهرِ مطلوب ایرانیان در چهارچوب حیطه های مختلف حکمروایی است، برخوردار می باشد. در واقع، ایران با تکیه بر جهانِ فرهنگی و ارزشی خاص ایرانی، می تواند آرمانشهری خاص را با مشخصات ایرانی به جهانیان عرضه کند. مساله ای که به طور خاص در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران در کشورمان نیز، ابعاد جدیدتری را به خود گرفته است. دلیل اصلی این ادعا این است که ایران در این دوره از زیر سایه نفوذ غرب خارج شد و بیش از قبل به اصول هویتی و گفتمانی اصیل خود که در جهان بینی ایرانی معنا پیدا می کنند، رجوع کرد.
در این چهارچوب، شبکه ای نظیر "پرس تی وی" به عنوانی یک رسانه موثر که از بُرد قابل ملاحظه بین المللی نیز برخوردار است، از اهمیت زیادی در ترویج و تبلیغ رویای ایرانی برخوردار است. باید توجه داشت که اساسا تاکید بر ظرفیت های رویای ایرانی در شرایط کنونی، از سه منظر اساسی قالب توجه است و عملیاتی می شود.
اولا، پرس تی وی به طور خاص در قالب برنامه های متنوع خود، نمودهای عینیِ فکری و اخلاقی فرهنگ و ارزشهای ایرانی را که مخصوصا در جهان کنونی از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخودار هستند، در قالب برنامه های مختلف به جهانیان ارائه می کند. در واقع، تلقی فکری و معنایی از مفهوم رویای ایرانی که به طور خاص در چهارچوب ابعاد مختلف نظام حکمروایی در حوزه های گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نمود پیدا می کند، در قالب برنامه های شبکه پرس تی مورد اشاره قرار می گیرد و می تواند نظر مخاطبانِ بین المللی را به سمت ایران جلب کند.
جدای از این ها، در بُعد عینی و عملیاتی نیز، پرس تی وی با اشاره به ویژگی های مثبت و منحصر به فردِ مدل حکمروایی ایرانی در جهان پُرآشوب کنونی که در آن اصول اخلاقی تضعیف شده و بشریت دچار نوعی ابهام هویتی و فرهنگی است و البته ابتکارها و راه حل های خاصی که به نوعی جهان بینی ایرانی برای مشکلات بشر ارائه کرده و می کند و نمودهای عینی نیز در طول تاریخ پیدا کرده، عملا می تواند نقشی اساسی در جلب توجهات به سمت رویای ایرانی و جهان مطلوب مد نظر کشورمان بازی کند.
در نهایت باید گفت، مفهوم رویای ایرانی تا حد زیادی معطوف به آینده و ترسیم چشم اندازهای روشن برای بشریت در آینده است. در این چهارچوب نیز شبکه پرس تی وی با ارائه برنامه های مختلف و همچنین برگزاری مناظرات و مباحثات جذاب گوناگون، می تواند نقشی اساسی در ایجاد فهم و درکی راهبردی در میان افکار عمومی در مورد آنچه جهان ایرانی از آینده جهان می خواهد و برای تحقق آن تلاش می کند، بازی کند.
جهانی که بر خلاف جهانی کنونی بشر که محصول ایدئولوژی های غربی و شرقی است، چشم اندازهای به مراتب روشن تر و امیدوارانه تری را به افراد عرضه می کند. به طور کلی بر اساس آنچه گفته شد، توجه پرس تی وی در حوزه های فکری و اندیشه ای، عینی و عملیاتی، و آینده نگرانه به مفهوم رویای ایرانی، بایستی متمرکز بر سه حوزه: 1: افکار، ایده ها و اندیشه های خلاقانه و ناب ایرانی در حوزه حکمروایی، 2: دستاوردهای عینی و درخشان ایرانیها در حوزه های مختلف حکمروایی با تکیه بر اصول و ارزش های جهانِ ایرانی، و در نهایت 3: ماهیت جهان شمول و مناسبِ این قبیل ارزش ها برای کلیت جوامع بشری، باشد. مساله ای که عملا به مثابه تقویت قدرت نرمِ فرهنگی ایران عمل می کند و می تواند دستاوردهای قابل توجهی را برای کشورمان در عرصه بین المللی به همراه داشته باشد.
شاید عده ای به طرح این سوال بپردازند که چرا توجه به مفهوم رویای ایرانی و پرداخت گسترده رسانه ای به آن در قالب رسانه هایی نظیر شبکه پرس تی وی و حتی دیگر رسانه های بین المللی کشورمان، از اهمیت برخوردار است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که اساسا کشورهای مهم در جهان کنونی که به نوعی داعیه آن را دارند که ساختارهای فکری و هویتی و فرهنگی آن ها، پیام هایی ورای مرزهای کشورشان دارند و میتوانند برای کلیت بشر مفید باشند، نمی توانند نسبت به این حوزه بی تفاوت باشند. باید توجه داشت که حوزه قدرت، صرفا در حوزه مادی و سخت تعریف نمی شود(شبیه به قدرت اقتصادی و یا نظامی). بلکه برعکس تعریف قدرت در حوزه فکری، اندیشه ای و هویتی نیز مکملی جدی و عینی برای قدرت سخت به حساب می آید و در کل می تواند "قدرت هوشمند" کشور را ارتقای قابل توجهی بخشد.
در این فضا، عدم استفاده و فعال سازی ظرفیت های قابل توجه فکری و اندیشه ای فرهنگ و تمدن ایرانی و عدم ارائه نسخه ای مطلوب و آرمانشهر گونه از مدل حکمروایی خاص ایرانی در جهان، صرفا به معنای تلف کردنِ منابع و ثروت های کشورمان در دنیایی است که بیش از هر زمان دیگری در قالب آن، مساله اندیشه و تفکر و هویت و فرهنگ، از اهمیت برخودار شده است و اساسا با استفاده از همین اصول است که ملت های جهان خود را قدرتمند معرفی می کنند.
در این چهارچوب، برخورداری ایران از ظرفیت های مطلوب در حوزه تعریفِ رویای ایرانی، به همراه انجام تلاشهای مختلف علمی و تحقیقی در این رابطه از سوی متخصصان و اندیشمندان مرتبط، بایستی از ظرفیت های رسانه ای قابل توجه کشورمان در قالب هایی نظیر شبکه پرس تی وی نیز برخوردار شود و در نهایت، رویای ایرانی را که نماینده معرفی جهانِ خاص و منحصر به فرد ایرانی است(برگرفته از فرهنگ و تمدن ایرانی) به جهانیان ارائه کند و عملا با فعال سازی ظرفیت های قدرت نرم کشورمان، بنیان های قدرت ملی ایران را نیز تحکیم بخشد.