به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «جو بایدن» نخستین سفر منطقهای خود را به عنوان رئیسجمهور آمریکا، روز گذشته با ورود به تل آویو کلید زد و قرار است در ادامه این سفر، به عربستان سعودی برود و نشستی را در ریاض با همپیمانان خود در شورای همکاری خلیج فارس و برخی از سران کشورهای عربی برگزار کند.
به اعتقاد کارشناسان و ناظران سیاسی، بایدن از این سفر که در سایه جنگ اوکراین صورت میگیرد دو هدف آشکار و روشن را دنبال میکند: نخست افزایش تولید نفت و دوم؛ تشویق عربستان سعودی به امضای توافق صلح با رژیم صهیونیستی.
امنیت انرژی؛ سرفصل اهداف بایدن در سفر به منطقه
روزنامه لبنانی الاخبار با انتشار یادداشتی با این محور نوشت که «جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده در سفر به منطقه چندین هدف را دنبال میکند.اما نفت در سرفصل اهداف او قرار دارد و تلاش برای ترغیب عربستان به «کودتا» علیه روسیه با خروج از توافق «اوپک پلاس» و متعاقبا افزایش تولید نفت برای بهبود قیمت آن در کشورهای غربی، نشان میدهد که جنگ اوکراین در پس زمینه این سفر قرار دارد و در حالی که توصیه به مردم غرب با «صبر استراتژیک» آغاز شد، بایدن با نخستین ماموریت روشن وارد منطقه میشود: نجات «دموکراسی های فسیلی».
«صبر استراتژیک» مردم اروپا و تقلای واشنگتن برای رفع بحران انرژی!
در ادامه این یادداشت آمده است: «این امر قابل توجه است که روزنامه فرانسوی "لوموند" به تصمیم گیرندگان غربی توصیه میکند که به مردم خود "صبر استراتژیک" را برای تحمل پیامدهای جنگ در اوکراین آموزش دهند. "ژیل پاریس" یکی از ستون نویسان این روزنامه که در امور خاورمیانه تخصص دارد، عمداً این اصطلاح را بین دو گیومه (علامت نقل قول) قرار داد تا تأکید کند که استعارهای از رهبر جمهوری اسلامی ایران است. این پیامدها با تمام انتظارات رهبران و کارشناسان غربی که انتظار فروپاشی سریع واحد پول روسیه و در نتیجه اقتصاد آن را در نتیجه تحریمهایی که علیه روسیه اعمال کردند، داشتند، در تضاد است. تحمل هزینههای مستقیم و غیرمستقیم این جنگ توسط کشورها و جوامع غربی به چالش اصلی دولت های آنها تبدیل شده است».
نویسنده در ادامه به نشریه «اکونومیست» اشاره میکند و مینویسد این نشریه، این موضوع را زمانی که برای جلد آخرین شماره خود، «چگونه در جنگ طولانی پیروز شویم؟» انتخاب کرد، منعکس کرد. این مجموعه رسانهای-نظامی با توجه به چنین جنگی که تلاشی برای بسیج و همراه کردن افکار عمومی متاثر از پیامدهای آن است، برای جمع شدن در اطراف رهبران خود و حمایت از گزینههای آنها، وظیفهای را انجام می دهد که به آن سپرده شده است.
به اعتقاد نگارنده، «هرگونه خوانش پیشینه و اهداف سفر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به منطقه باید بر اساس شرایط جنگ بین المللی کنونی در اوکراین باشد. این به معنای کم اهمیت نشاندادن ابعاد منطقهای این سفر از جمله تلاش برای همکاری امنیتی و نظامی بیشتر متحدان عربی و صهیونیستی آمریکا در مقابل محور مقاومت نیست. اما وضعیت بینالمللی جدید از نظر دولت ایالات متحده، اولویت دارد. بازگرداندن کنترل بر بازار جهانی انرژی و کنترل سطح تولید و قیمت آن، تا حد امکان، برای واشنگتن و متحدان غربیاش، در مواجهه با اقدام روسیه در استفاده از آن به عنوان سلاح، از اهمیت بالایی برخوردار است.
«دموکراسی کربنی» و تضمین صلح اجتماعی داخلی در غرب
بر این اساس، کنترل منابع انرژی جهانی و «آزادی» روانه کردن آن به بازارهای غربی با قیمتهای «مناسب»، علاوه بر برتری کیفی نظامی، از برجستهترین ارکان هژمونی آمریکا بر جهان پس از جنگ جهانی دوم بوده است و بدیهی است، کسانی که به دنبال حفظ آن هستند، سعی خواهند کرد چنین کنترلی را تداوم بخشند. شرط لازم برای ماندگاری، چیزی است که متفکر بریتانیایی، «تیموتی میچل» از آن به عنوان «دموکراسی کربنی»یاد میکند. عنوان کتاب مهم او که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و در آن تامین واردات ارزان انرژی را از شروط اصلی تضمین صلح اجتماعی داخلی در غرب اعلام کرد. این امر ممکن است تفاوت اصلی بین سفر بایدن و هر سفر دیگری از سوی رئیسجمهور سابق آمریکا به منطقه باشد.
«اولاف شولتز» صدراعظم آلمان، در اظهاراتی در ششم ماه جاری، «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه را به استفاده از محمولههای گاز طبیعی به عنوان یک سلاح سیاسی متهم کرد. وی در حالی این اظهارات را بیان کرد که آلمان با کاهش فزاینده جریان گاز روسیه به دلیل بسته شدن خط لوله نورد استریم ۱ (جریان شمالی یک) برای تعمیر و نگهداری، که کانال اصلی گاز به اروپا است، مواجه است به ویژه که این در خصوص عدم بازگشت این خط به طور کامل به فعالیت پس از اتمام کار روی آن نگرانی وجود داد.
به گفته شولتز، «هیچ کس عملاً باور نمی کند که روسیه فقط به دلایل فنی عرضه خود را کاهش می دهد». وی تاکید کرد که هدف اصلی کشورش کاهش وابستگی خود به سوخت های فسیلی روسیه در اسرع وقت و در عین حال، عدم به خطر انداختن امنیت منابع برای شرکتهای بزرگترین اقتصاد اروپا است.
مسکو تمام حسابوکتابهای واشنگتن و اروپاییها را به هم ریخت
در ادامه این یادداشت آمده است: «به عبارت دیگر، قدرت های غربی حق دارند از زرادخانه گستردهای از ابزارهای جنگ اقتصادی و مالی، علاوه بر تسلیحاتی که به سمت اوکراین سرازیر میشود، در چارچوب نبردی با هدف اعلام شده "تضعیف روسیه" استفاده کنند. اما [جالب است] که روسیه حق ندارد با ابزارهای متقابل و در دسترسش از خود دفاع کند. اما روسیه قطعاً این کار را خواهد کرد و نتایج آن برای همه قدرتهای غربی و پیش از همه این قدرتهای اروپایی، دردناک خواهد بود. این چیزی است که "کریستینا لو" نویسنده "فارین پالیسی" در مقالهای در وب سایت خود با عنوان "بدترین کابوس انرژی اروپا به واقعیت تبدیل شده است" پیش بینیمیکند و مینویسد که آیا اروپا در حال تجربه یک بحران انرژی بی سابقه است و می ترسد که مقادیر لازم گاز در سردترین دوره سال جاری و آینده در دسترس نداشته باشد؟».
وی میافزاید که کشورهای اروپایی تأسیسات ذخیرهسازی گاز خود را در تابستان به کار میگیرند که در سایه جنگ امروز یک موضوع حیاتی است. اگر کاهش عرضه گاز روسیه ادامه پیدا کند، کارشناسان نسبت به زمستان سخت، با جیره بندی، تعطیلی کارخانه ها و حتی فروپاشی اقتصادی هشدار می دهند... اعتراضات با افزایش اعتصابات در سراسر قاره اروپا با توجه به رنج خانوادهها ناشی از هزینههای بالای زندگی و تورم فزاینده ، آغاز شده است. این اعتراضات بازتابهایی در بازار انرژی داشته است.
کریستینا لو سپس ادامه میدهد که در نروژ، به عنوان منبع شماره یک گاز اتحادیه اروپا پس از روسیه، اعتصابات گسترده در صنایع نفت و گاز شرکت ها را مجبور به توقف تولید کرد، شوکی که در سراسر اروپا بازتاب داشت. نویسنده در ادامه به نقل از «فرانتس تیمرمن» نایب رئیس کمیسیون اروپا، تصریح میکند: «پوتین از همه ابزارها برای ایجاد اختلاف در جوامع ما استفاده میکند و ما باید برای مرحله بسیار دشواری آماده شویم». بر این اساس صلح اجتماعی در «دموکراسیهای فسیلی» که بر پایه غارت مواد خام در کشورهای جنوب پایهگذاری شده بود، که مهمترین آنها انرژی فسیلی است، با کمترین قیمت، در معرض خطر است و رئیس امپراتوری کهن در حال آمدن به خاورمیانه برای نجات آن است.
حسابوکتابهای دشوار در خلیج فارس
نویسنده در ادامه می نویسد که بسیار درباره بحران اعتماد بین کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و «حامی آمریکایی» آنها و شراکت رو به رشد آنها با چین و روسیه که موجب گسترش حاشیه نسبی استقلال، فرصتهای اقتصادی و فناوری و حتی همکاری نظامی میشود، گفته شده است. بایدن در سفر به منطقه، پیشنهادی برای تجدید حمایت آمریکا از این کشورها در برابر«تهدیدهای» ایران و محور مقاومت از طریق وارد شدن به اتحاد آشکار با اسرائیل تحت نظارت آمریکا طرح خواهد کرد. اما بهای این امر، قرار گرفتن این کشورهای عربی در پشت واشنگتن در جنگ با روسیه با خروج از توافق «اوپک پلاس»، افزایش تولید نفت برای کاهش قیمت آن برای کشورهای غربی و تشدید فشار بر مسکو است.
در ادامه این یادداشت آمده است که شاید این کشورهای عربی میبایست در مورد اهمیت قرارداد فروش پهپادهای ایرانی به روسیه که «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا در مورد آن صحبت کرد و تحولی چشمگیر در سطح همکاریهای نظامی بین دو کشور به شمار می رود، خوب فکر کنند. اگر این کشورها تصمیم بگیرند که در جنگ و تقابل با روسیه شرکت کنند، به راستی چه چیزی مانع از تغییر موضع مسکو در قبال تجاوز خونین سعودی به یمن در سایه امکان کمک مستقیم یا غیرمستقیم آن به نیروهای مقاومت می شود؟ بیتردید ممانعت از فعالیت آژانس یهود در روسیه که در واکنش به جانبداری فزاینده اسرائیل از اوکراین و حملات مکرر در سوریه صورت گرفت، پیامی هشداردهنده است مبنی بر اینکه مسکو ممکن است گامهای جدیتری در صورت تداوم چنین اقدامات خصمانهای در مقابل خود، اتخاذ کند.
نویسنده در پایان تاکید میکند: «ما در بحبوحه یک جنگ بینالمللی هستیم و همه طرفهای درگیر در آن، پیش از تصمیمگیری درباره دخالت بیشتر در آن، حسابهای خود را به خوبی بررسی خواهند کرد».
انتهای پیام/