روایت شیعه شدن در غرب آفریقا، از شنیدن و خواندن تا شک و یقین/ شیرینی ولایت در فراز و نشیب زندگی جوان آفریقایی

خبرگزاری فارس دوشنبه 27 تیر 1401 - 18:45
روایت شیعه شدن در غرب آفریقا، از شنیدن و خواندن تا شک و یقین/ شیرینی ولایت در فراز و نشیب زندگی جوان آفریقایی

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، «خدا را شاکرم که از ظلمت و تاریکی به سوی نور آمدم و ولایت علی بن ابیطالب(ع) را پذیرفتم»، این جملات یک جوان اهل نیجریه است که شیعه شده و گفت‌وگویی خواندنی با خبرنگار فارس دارد.

شیخ شیعه که مقبول مسیحی‌هاست

محمد هادی ابراهیم اهل نیجریه در غرب آفریقا است که از شیعه شدن و تابیدن نور ولایت بر جسم و جان و زندگی‌‍‌‌اش می‌گوید: نیجریه کشوری با جمعیت زیاد که هم مسلمان دارد و هم مسیحی، در بین مسلمانان همه اهل سنت بودند تا زمانی که شیخ زکزاکی آمد ایران و شیعه شد، ایشان وقتی به نیجریه بازگشت جمعیت زیادی از جمله من شیعه شدیم، بنده بر اثر تبلیغات شیخ زکزاکی شیعه شدم الحمدلله امسال سال دهم است که شیعه هستم و در جامعةالمصطفی مشغول تحصیل هستم.

 

پای فرمان و دخالت عربستان و رژیم منحوس صهیونیستی وسط اختلاف‌ها

نیجریه کشوری پرجمعیت و شلوغ است و زبان‌های زیادی دارد، اما یک زبان مشترک بین همه هست زیرا مستعمره انگلستان است، از این جهت دین مسیحیت هم به کشور ما تحمیل شده چون اروپایی‌ها در نیجریه رفت و آمد داشتند،البته بین شیعه و سنی نزاعی وجود ندارد، آنان خلفا بعد از پیامبر(ص) را قبول دارند و برای حضرت فاطمه زهرا(س) و اهل بیت(ع) احترام قائل بوده و از این جهت شیعه و سنی با هم مشکلی ندارند.

آیه‌ای در قرآن مجید هست که «کسی که یک نفر را زنده کند گویی همه مردم را زنده کرده است» و شاید بتوان امام خمینی(ره) و شیخ زکزاکی را نمونه‌هایی از مصادیق این آیه شریفه به حساب آوریم، چراکه دم مسیحایی امام(ره) به شیخ زکزاکی خورد و شیخ صاحب نفس شد و چراغ ولایت را در دست گرفت و بر ظلمت غرب آفریقا تابانید و نفسی زنده شده، مردمی را زنده کرد.

محمد هادی حرف را شنید و تکان خورد و فکر کرد و به حرکت آمد و تحقیق کرد و خواند تا راه را پیدا کرد و مسیر خود را این‌طور روایت می‌کند: خدا را شاکرم که از ظلمت و تاریکی به سوی نور آمدم  و ولایت علی بن ابیطالب(ع) را پذیرفتم، از خدا تشکر می‌کنم و از شیخ زکزاکی واژه شیعه را شنیدم، از ایشان ولایت، عاشورا و یک‌سری احکام را می‌شنیدم، مخصوصاً بحث ولایت را من در هیچ کتابی نخوانده بودم که بگویم ولایت را از آنجا فهمیدم، اهل تسنن کتاب‌های حدیثی دارند که تحقیق کردم و از درون این کتاب‌ها شیعه شدم، دیدم در بعضی این کتاب‌ها احادیثی ذکر شده که خلفا آن‌ها را بیان کردند، اما از امام علی(ع)، از امام حسن(ع) و حضرت فاطمه(س) کمتر حدیث گفته شده است.

 

این برای من سؤال بود که اگر وحی در طی ۲۳ سال در خانه پیامبر(ص) نازل شده و این‌ها اهل بیت پیامبر(ص) بودند و با ایشان ارتباط داشته‌اند، چگونه نباید بلد باشند حدیث بگوید! این‌ها برای من سؤال بود، حقانیت پیامبر(ص) باید در بین اهل بیت ایشان باشد؛ پیامبر(ص) فرمودند که «خلفا بعد از من ۱۲ نفر هستند»، این خلفا چه کسانی هستند؟

به راحتی شیعه شدم

رفتم تحقیق کردم که این‌ها چه کسانی هستند و اوصافی که پیامبر(ص) گفته است مربوط به چه کسانی است، این‌ها در من مؤثر بود و تحقیق کردم و به راحتی شیعه شدم، البته یک روز یا یک ماه یا یک سال مستمر نبود و گاهی شک پیدا می‌کردم و مسائلی که پیش می‌آمد تردید می‌کردم، اما نهایتاً با قرائنی که از مکتب اهل بیت(ع) دریافت کردم، تشیع را پذیرفتم.

شاید تکراری باشد اما تکرار لازم است چون هم اهمیت دارد و هم غفلت همنشین آدمی است، پس باید گفت که ماهی قدر نعمت دریا و رود را نمی‌فهمد، چراکه چشم در پهنه آب گشوده و حال آکواریوم و تُنگِ تَنگِ ماهیان اسیر در نمایش آزادی و رفاه ساختگی را درک نمی‌کند و باید هرازگاهی محمدهادی‌هایی داستان تُنگ و آکواریوم را برایمان بخوانند و انتخاب با ما است که با این قصه‌ها بخوابیم یا بیدار شویم.

مبارزه با استعمار، عامل مقبولیت شیخ زکزاکی بین مسلمان و مسیحی

ابراهیم یکی از آرزوهای خود را این‌طور بیان می‌کند: من چندین بار شیخ زکزاکی را دیدم، ایشان را حتی مسیحی‌های کشورمان هم قبول دارند، به عنوان یک انسان بزرگ، نه به عنوان یک مسلمان، به عنوان یک انسان خیلی مهربان چون دغدغه ایشان همیشه در آن کشور این است که مردم از دست استعمار نجات پیدا کنند، از دست ظلم و ستم که مرتب بیشتر هم می‌شود، مخصوصاً از دست رژیم منحوس صهیونیستی و آمریکایی‌ها.

در نیجریه جامعةالمصطفی فعالیت می‌کند، در آن مدرسه یا جایی که علوم تشیع را یاد بگیریم وجود ندارد، در نیجریه کسی که شیعه می‌شود جایی را پیدا نمی‌کند که علمش را افزایش دهد، ما در جامعةالمصطفی پذیرش می‌شویم و آزمون می‌دهیم و بعد برای تحصیل به ایران می‌آییم.

 

نعمت بزرگی که ایرانی‌ها نمی‌بینند!

 بعضی اوقات آرزو می‌کنم این نظام که اینجا هست برای ما هم باشد، چون بعضی وقت‌ها چیزهایی که خدا به ما داده از بس به ما نزدیک است، یک حجاب ایجاد می‌کند، در فضای مذهبی و معنوی که ایران دارد، انسان به راحتی می‌تواند رشد کند و این نعمت بزرگی است، ما در نیجریه تازه داریم با استعمار مبارزه می‌کنیم اما در ایران برخی شاکی هستند که این چیزی نیست که ما می‌خواهیم، در صورتی که این نعمتی بزرگ است که نمی‌بینید.

مثلاً همین عید غدیر را ممکن است در نیجریه بعضی شیعه‌ها بخواهند جشن بگیرند ولی پلیس آن‌ها را پراکنده کرده و برخی را دستگیر می‌کند، این است آن‌چه که ما نداریم، این فضا برای رشد بسیار مناسب است، برای من فقط درس نیست بلکه زندگی هم هست.

 

غدیر بهانه‌ای برای ورود به وادی انسان شدن

گاهی انسان از شدت غرق شدن در دود و دم زندگی، آسمان و خورشید و ماه و ابر و ستاره را از یاد می‌برد، باران که می‌بارد چتر می‌گسترد تا خیس نشود، سر بالا نمی‌آورد و سربه‌زیر در مادیات سقوط می‌کند و تنها هدف خود را دویدن در پی دنیا برای رسیدن به دنیا و بیشتر دویدن پی دنیا و دوباره دویدن پی دنیا و غوطه زدن در این دورباطل می‌بیند.

گاهی حرکتی لازم است تا برکتی آید و سر آدم را به آسمان بلند کند که بفهمد از کجا آمده و برای چه آمده و اصلاً چیست، بفهمد دنیا و آنچه در اوست، تحت فرمان و به خاطر گُلِ روی جلوه‌ای از نور امام است و از این‌جا است که زندگی مناسبات خود را حول محور امام تعریف می‌کند و در لحظه لحظه زندگی امام را حس می‌کند و این یعنی ورود به وادی انسان شدن.

این خیلی فوق‌العاده است که امام مهدی(عج) به ما توجه دارد

محمدهادی عشق به امامت و ولایت و درس زندگی گرفتن از ایشان را با این کلمات در گوش و ذهن ما به تصویر می‌کشد: من فکر می‌کنم که عشق و محبت احساس  می‌کنم که یک موجودی وجود دارد، رابطه وجود دارد، دعاهایی که می‌خوانم آن محبت و عشق را حس می‌کنم، لمس می‌کنم، چیزی که قبلاً وجود نداشت و الآن در خود حس می‌کنم.

سخت است، به خانواده خودم هم گفتم که وقتی در ایران زندگی می‌کنم با شرایطی که وجود دارد، مخصوصاً شرایط اقتصادی که الآن همه جا هست، وقتی ما این‌جا می‌آییم اولین مشکل، تنهایی است، یعنی خیلی جاها گیر می‌کنیم، خیلی جاها کوتاه می‌آییم، اما همین توجه به اهل بیت(ع) آن مسأله را حل می‌کند و این خیلی فوق‌العاده است، یعنی یک نفر وجود دارد به نام امام مهدی(عج) که به ما توجه دارد.

 

اهل بیت(ع) اهل استقامت بودند

و حرف آخر این‌که این دنیا خالی از امتحان الهی نیست، مخصوصاً آن‌هایی که به اهل بیت(ع) پناه آورده‌اند باید بدانند که اهل بیت(ع) اهل استقامت بودند، دشمنان ما بیدارند و در صدد نابودی ما، پس ما همیشه در امتحان هستیم و باید تلاش و استقامت کنیم، حتی اگر شهید شویم مثل امام حسین(ع) و امام رضا(ع) که شهید شدند، آن‌ها تلاش کردند و دین خدا را حفظ کردند.

و در پایان می‌گویم، داستان‌هایی از جنس محمدهادی ابراهیم به یادمان می‌آورد که غدیر بزرگترین عید عالم هستی است، شاید یکی از حکمت‌هایش این باشد که روز معرفی امامت به دنیای وجود است، اقیانوسی که همه از نعمتش زنده‌ایم و اصلاً بدون آن نیستیم! و غدیر، عید انسان است، عید همه عالم است، از فرش تا عرش.

انتهای پیام/۶۳۱۰۶/ح

منبع خبر "خبرگزاری فارس" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.