خبرگزاری فارس-شهرری؛ نیاز گلی: صدای شیرجه در قلب کهنترین چشمه ایران، هیاهوی بازیهای کودکانه در دامن چین چین سنگ خارای باستانی، بالاوپایین پریدنها با لبهای خندان و شادیهای فارغ از غوغای روزمرگی. تماشای همه این زیباییها در پس خستگیهای زندگی، همچون نسیمی دلانگیز روح آدمی را نوازش میدهد و تا عمق تاریخ در خود فرو میبرد.
محو تماشای بازی و شادی کودکان هستم و به باروی ری مینگرم، دیواری عظیم برای محافظت از شهر که امروز فقط ۳ کیلومتر از آن باقی مانده است و در امتداد بارو، در پاییندست، نگاهم به چشمه کهن ملک ری دوخته میشود که خاطرات تلخ و شیرینش را نقل رهگذران میکند.
هشت هزار سال پیش، از دل صخرههای البرز، چشمهای جوشید و بر دشت طلایی ری جاری شد. چشمهای به وسعت تاریخ، که همچنان از دل سنگ خارا میجوشد و میخروشد و رازهای نهفته در سینهاش را فاش میکند.
چشمه از دل تاریخ میجوشد و بر پهنای زمان جاری میشود و رهگذران با نگاهی نه چندان عمیق، بر سرنوشت چشمه مینگرند و دمی به دور از غوغای شهرهای سربه فلک کشیدهِ پر از دود و دم، نفسی تازه کرده، اندک مجالی به ژرفای تاریخ میاندیشند و می گذرند. و چشمه میماند و خاطراتش.
اینجا شمال ری و جنوب پایتخت است. اینجا خبری از استخرهای لاکچری با بلیتهای چند صد هزار تومانی نیست، اینجا خبری از اسباب بازیهای مدرن و بروز شهربازی نیست، به چشمه علی اگر میآیید باید اهل دل باشید و عاشق تاریخ باستان ایران زمین و رازهای ملک ری.
چشمهِ صاف و خوشگوار دشت ری، که در گذشته «سورنا» نام داشت، هشت هزار سال پیش، مردم کوچ نشین را یکجانشین کرد و از آب زلالش، آبادانی پدید آمد. مردم بر فراز تپههای اطراف آن گرد هم آمدند و نخستین سنگ بنای شهر باستانی ری گذاشته شد.
افسانههای زیادی از پیدایش این چشمه شگفت انگیز که اکنون «چشمه علی» نام دارد روایت شده است، از فرورفتن سم اسب امام علی(ع) در داخل آب چشمه هنگام عبور حضرت از شهرری تا شستوشوی شمشیر آغشته به خون یحیی(خونخواه امام حسین علیه السلام) که همه روایتها، افسانه و قصه است و صحت تاریخی ندارد و اهالی شهرری آخر هفتهها که برای تفریح به این مکان تاریخی و گردشگری میآیند این قصهها را برای کودکان خود تعریف میکنند.
اما آنچه مسلم است این است که چشمه بسیار پرآب بوده و همه باغهای شهرری از طریق آن آبیاری میشده است و سطح آب آنقدر بالا بوده که حتی تا چند سال پیش قالیشوییها و اهالی محل، بهخصوص در ایام منتهی به نوروز، قالیها را در این چشمه میشستند و برای خشک کردن در تپههای بالای چشمه پهن میکردند و معتقد بودند کیفیت آب چشمه به گونهای است که به فرش جلا و درخشش خاصی میدهد.
«چشمه علی» شهرری تکیه بر «باروی ری» کرده و گذر زمان را تماشا میکند. چشمه زیبا و باصلابت ری که در واقع نقطه پیدایش شهر تهران محسوب میشود، حکایتها در دل خود دارد، چراکه بزرگ شدن و قدکشیدن فرزندان این سرزمین را نظاره کرده و شاهد سبز شدن همه خانههای بزرگ و کوچک این شهر بوده است.
چشمه از پای کوه جاری میشود و همه کودکان را به دور خود فرا میخواند. کودکان شاد و پرانرژی در جنوب پایتخت که در روزهای گرم تابستان، نه پارک آب و آتش دارند، نه بوستان و تفرجگاه و نه مکان تفریحی که اوقات خود را سپری و روزهای گرم خود را خنک کنند.
کودکان قد و نیم قد ساکن قبله تهران، پس از تعطیلی مدارس و اوقات فراغت همچنین در پی گرمای طاقتفرسای هوا، انگار که قراری دیرینه با چشمه علی داشته باشند، طبق روال هر روزه عصرها خودشان را به وعدهگاه میرسانند و با شیرجه در عمق چشمه، سری به تاریخ و دلی به آب میزنند.
دختران و پسران محله چشمه علی، بالا رفتن از صخرههای کوه این مجموعه باستانی را که بیش از ۳۰ متر ارتفاع ندارد خوب بلدند، نقطه نقطه جای پاها را یاد گرفتهاند و هنگام بالا و پایین پریدن در میان صخرهها، کتیبه قاجاریه را تماشا میکنند که فتحعلی شاه روی تختی شبیه به تخت طاووس نشسته و ۱۶ پسرش از کوچک و بزرگ دور آن جمع شدهاند.
فتحعلی شاه قاجار که گاه گاهی برای تفریح و شکار و آبتنی با خدم و حشم به چشمه علی میآمد و کتیبهها و حکاکیهای متعددی از خود به جای گذاشته است، چنان بر تخت سلطنت تکیه داده و به آب چشمه خیره شده که گمان میکرده پادشاه عالم است، اما امروز فقط نقشی از سنگ از وی باقی مانده که تماشاگران را جذب این اثر باستانی میکند.
کودکان کتیبه فتحعلی شاه قاجار را تماشا میکنند و مادران بازی و شادی فرزندانشان را. کودکانی که از روی خوشحالی داد و فریاد سر میدهند و بر روی صخرههای سخت باستانی بالا و پایین میپرند و مادرانی که بر سر فرزندان فریاد میزنند که مراقب خود باشید و احتیاط کنید. و کودکان بی محابا از بالای صخرهها در داخل چشمه شیرجه میزنند و در قلب تاریخ هشت هزار ساله فرو میروند و گرمای وجودشان را خنک میکنند.
وقت غروب که میشود، زیباییهای چشمه دوچندان میشود و تماشای خورشید از بالاسر باروی ری جلوه خاصی به این خطه از ملک ری میبخشد گویا خورشید هم از آبتنی بچههای ری در دل این چشمه باستانی لذت برده است و موقع خداحافظی، دل را به وعده دیدار فردا خوش میکند.
روشنی هوا که رو به تاریکی میرود، از گرمای دما نیز کاسته میشود و کم کم بساط خانوادهها در پارک نه چندان بزرگ حاشیه چشمه علی، گسترده میشود. خانوادههایی که از گرمای تابستان و خستگی روزمره، به دل طبیعت پناه میآورند و بسیاری از آنها تا پاسی از شب را در خنکای چشمه سپری میکنند و از بالای بارو ستارههای زیبای ری را نظاره میکنند.
کودکان زیادی در جوار چشمه علی قصه ما بزرگ شدند، با شادیها و تلخیها زندگی و جوانی را سپری کرده و عمر خود را به پایان رساندهاند. چشمه اما جاریست، چشمه از دل سنگ خارا میجوشد و میخروشد و رازهای همه گذشتگان و آیندگان را به سینه میسپارد.
چشمه علی شهرری که مکان مناسبی برای تفریح مردم جنوب تهران، در روزهای گرم تابستان و به ویژه آخر هفته است، در سالهای اخیر تحت تاثیر اتفاقاتی مانند حفاری تونل مترو و البته بیتوجهی به این اثر تاریخی قرار گرفت و رو به خشکی رفت و در بهار ۹۶ کاملا خشک شد که پس از دو سال و در پی بارندگیها، از اول فروردین ۹۸ آب چشمه همچون گذشته افزایش یافت.
شهرری مکان تفریحی و گردشگری مناسبی برای خانوادهها و کودکان ندارد و این مجموعه تاریخی با سه اثر «چشمه علی»، «کتیبه قاجاریه» و «باروی ری» از قرنها پیش شاید برای تفریح این روزهای مردم ملک ری از دل زمین بیرون زده و لذا انتظار میرود؛ مسؤولان اگر نمیخواهند تفرجگاهی برای مردم ری ایجاد کنند، لااقل برای حفظ این آثار تاریخی تلاش کنند.
انتهای پیام/۶۷۰۶۲/