آرتین زهرابی؛ مصاحبه مهدی طارمی با عادل فردوسی پور، نه حالا که در آینده ای نزدیک در تاریخ فوتبال ایران ماندگار خواهد شد.
تصور کنید احدی از اعضای تیم ملی ایران، هر آنچه در اردوها دیده را با افکار عمومی در میان می گذارد و تازه، تصور هم نمی کند حکم کمیته فنی که رای به رد صلاحیت اسکوچیچ داده بود، وتو شود.
بازگشت اسکوچیچ به تیم ملی و نادیده گرفتن رای اعضای کمیته فنی، اما به جای اینکه توپ را در زمین دیگران شوت کند، مهدی طارمی را تحت فشار قرار داده است.
راستی، طارمی از کجا و چگونه باید محاسبه می کرد این فدراسیون کم اختیار، دوباره رای به بازگشت اسکوچیچ خواهد داد؟ وقتی سرپرست فدراسیون و سرپرست تیم ملی جزو اعضای کمیته فنی هستند و همگی در جریان ماجرای رد صلاحیت قرار داشتند، طارمی مگر علم غیب داشت که بازگشت خلق الساعه سرمربی تیم ملی را پیش بینی کند؟
اسکوچیچ همین امروز هم تیم ملی را تمرین بدهد، با مشکل وجاهت و فقدان اعتبار مواجه است؛ او با مدیرانی سر و کار دارد که پای حرفشان نمی ایستند. دراگان خودش را در آینه نگاه می کند و می گوید من سرمربی تیمی هستم که صلاحیتم را بر باد رفته است؛ پس من بین اینها چه می کنم؟ اما او خوب می داند حالا در ایران چه می کند.
اسکوچیچ همه این اتفاقات دردناک را تحمل می کند تا پایش با تیم ملی به جام جهانی برسد؛ یک رزومه تاریخی در کارنامه اش ثبت می شود و پس از آن، پیشنهادهایی از تیم های عربی از راه می رسد. آن وقت، او دیگر کارش را انجام داده و زندگی تازه اش آغاز می شود.
فوتبال ایران اما می ماند و ماجراهای سنگین جام جهانی ۲۰۲۲؛ ما می مانیم و بازیکنانی که میراث گذشته ها هستند. ما می مانیم و تیمی که در این چند سال، هیچ بازیکنی برایش نساختند؛ هیچ پدیده جوانی را معرفی نکردند. ما هستیم و مهدی طارمی. ما می مانیم و همه حرف هایی که رد و بدل شد. ما هستیم و داستان کمیته فنی و مصاحبه تاریخی طارمی و استورهای جنجالی ملی پوشان ایران...
ما می مانیم و حکایت تیم مظلومی که چند ماه قبل از جام جهانی، همه آرزوهای قشنگش را بر باد دادند.