به گزارش بهداشت نیوز، برخی فیلسوفان میگویند هیچکدام از آلام و رنجها و مشکلات آدمی، چاره و درمان قطعی ندارد و برای همین هم هست که ما نیاز داریم علوم پزشکی و سایر دانشهای مرتبط با سلامت انسان و جامعه، مرتب در حال مطالعه و گسترش دانش باشند و هر روز، راهحلهای تازهای ارائه دهند.
ولی مشکلی که با افزایش رویدادهای زندگی مدرن در دنیای جدید - که ویژگی اصلی آن بحران اطلاعات است - رو به فزونی گذاشته و تقریبا گریبان تمام مردم را گرفته، اضطراب و استرس غیر معمول است که به گفتهی برخی متخصصان، بسیاری از بیماریها و رنجهای انسان امروز، نتیجهی مستقیم و غیر مستقیم آن است.
از گذشته هم مرسوم بوده که پزشکان در درمان بیماریهای مزمن یا دارای نشانگان مبهم، یک داروی آرامبخش ضمیمهی نسخه بیمار میکردند یا به او توصیه مینمودند که در مقابل رویدادهای زندگی یا مصیبتهای وارده، خونسرد وآرام باشد و به اصطلاح «جوش نزند».
گروه علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی مشهد، یکی دو سالی است که دنبال اجرای یک طرح برای کنترل و کاهش اضطراب اجتماعی است. پیشنهاد دهندهی اجرای این طرح، پروفسور علی گرجی، رئیس گروه علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی مشهد بوده و به جهت اینکه بر خلاف ظاهر سادهی موضوع، مقدمات اجرایی و طراحی طرح عملیاتی آن، یک مبحث علمی پیچیده و چندوجهی است، جلسات و مجامع تخصصی زیادی در این مدت برگزار گردیده تا کار به اینجا رسیده که اکنون یک کمیتهی تخصصی در این زمینه در گروه علوم اعصاب تشکیل شده که از متخصصین مختلف و کارشناسان گروههای آموزشی گوناگون و همچنین تعدادی از دانشجویان علاقهمند شکل گرفته و همچنان در حال توسعه است.
فعالیت عملی این گروه، مدت زیادی نیست که شروع شده و گویا برنامهاش این است که یک الگوی عملیاتی جامع برای کاهش تنش و استرس و پیشگیری از اضطراب در اقشار مختلف جامعه طراحی و اجرا کنند که البته به عده زیادی نیاز دارد.
برای اگاهی از چند و چون این طرح و جزئیات علمی موضوع، نشستی داشتیم با مدیر کمیته کاهش اضطراب گروه علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی مشهد که در ادامه میخوانید.
دکتر فرزانه وفایی باقری، استادیار علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی مشهد است و تحقیقات جالب توجهی در این زمینه داشته و اکنون مسؤولیت اجرایی این کمیته را به عهده گرفته است. گفتگو با این استاد علوم اعصاب و مسؤول کمیته کاهش اضطراب دانشگاه علوم پزشکی مشهد را میخوانیم.
کمیتهی آگاهی بخشی و کنترل اضطراب
- با سپاس از عنایتی که داشتید، بفرمایید هدف از تشکیل این کمیته چه بوده و چه افرادی در آن عضویت و مسؤولیت دارند؟
+ در واقع هدف از تشکیل کمیته، سیاستگذاری، برنامهریزی، تجمیع تحقیقات علمی و تدوین برنامهی جامعی برای آگاهی بخشی از روشی موثر در کنترل استرس و پیشگیری از اضطراب در سطوح مختلف و در بین آحاد شهروندان است. رئیس این کمیته، آقای پروفسور علی گرجی هستند که ریاست گروه علوم اعصاب را عهدهدار هستند و مدیریت اجرایی کمیته به من واگذار شده است. افرادی از گروههای مختلف آموزشی و فیلدهای مختلف علمی، در کمیته عضویت دارند از جمله روانشناسان و روانپزشکانی هم در مجموعه عضویت دارند. برخی دانشجویان سطوح دکتری هم با کمیته همکاری میکنند.
- حالا اگر اجازه بدهید وارد مباحث علمی این موضوع بشویم. اضطراب و استرس چه تفاوتی با هم دارند و منظور شما کدامیک از این دو است؟
+ بحث اضطراب، یک مبحث روانپزشکی است. هدف ما کاهش تنش و استرسی است که در افراد هست. البته این دو اصطلاح، حتی در سطوح دانشگاهی هم گاه مترادف یکدیگر بکار میروند در حالی که استرس پاسخی طبیعی به شرایط جدید و اغلب نامطلوب اطراف مان است و بیماری محسوب نمیشود ولی مزمن شدن آن میتواند انسان را به بیماری اضطراب سوق دهد که بدون وجود عامل خارجی، فرد در حالت ترس و نگرانی دائمی قرار دارد. با تشخیص سریع استرس و تنش و با مدیریت صحیح آن میتوان از مزمن شدن آن جلوگیری کرد و شانس ابتلا به اضطراب را به شدت کاهش داد. گاهی در افراد استرسهایی میبینیم و خود فرد نمیداند که این علائم نشانهی اضطراب است مثلا سردرد، بدخوابی و مشکل گوارش و درد معده یا تهوع. با بررسی که انجام میشود میفهمیم طرف شغل پرتنشی دارد. یا اینکه متوجه میشویم که یک بیماری دارد و فکر میکند اضطراب این را بوجود آورده است. استرس در زندگی همه هست و باعث اضطراب و التهابهای عصبی و اختلال در سیستم فیزیولوژیک میشود. در خیلی از موارد، استرس نه تنها خوب است بلکه ضروری هم هست. به هر حال منظور ما کنترل و کاهش استرس است و البته، به دنبال آن، کاهش اضطراب هم حاصل میشود.
- همین چیزی که مثلا وقتی یک کار مهم داریم یا یک سخنرانی قرار است داشته باشیم و نگران هستیم و حرکات تند انجام میدهیم یا تمرکز را از دست میدهیم، همین استرس است؟
+ این چیزها، ممکن است در هر فرد متفاوت و متغیر باشد و شدت و ضعف داشته باشد. بنا بر این نمیتوان بدون نظر پزشک، ایدهای در این باره داد. ولی در مواقع عادی، همه ما استرس داریم/ نمیتوانیم به افراد بگوییم استرس نداشته باش. کسی که بچه دارد و مدرسه رفتن و دانشگاه رفتن و ازدواج او را دارد مشخصا در خیلی از روزها و ساعات هفته، دچار استرس است به دلایل مختلف.
در واقع میخواهیم بگوییم نشانهها و مشکلات اولیه را افراد در خودشان پیدا کنند و بررسی کنند که این اختلالات به خاطر اضطراب است یا اختلال روانشناختی دیگری است. مثلا کسانی که حملات اضطرابی میگیرند نیاز به پزشک دارند و از بررسی ما خارج میشوند.
شناسایی، تست، بررسی نتایج و سپس آموزش
- پس، این طور که شما میفرمایید داستان خیلی پیچیده است. مرز دقیقی نمیتوان تعیین کرد که مثلا دو درجه نگرانی، طبیعی است و سه درجه ناشی از یک مشکل پزشکی است. ارزیابی من درست است؟
+ استرس در بیشتر مواقع با اقدامی عملی رفع میشود، اما حل مشکل اضطراب نیازمند مشاوره، دارودرمانی و کمکگرفتن تخصصی در زمینهی روانشناسی است. اضطراب یک سری اتفاقات فیزیولوژیک را باعث میشود. ما به افراد تکنیک یاد میدهیم که هر وقت تنش دارند و انجام دادند و اوضاع بهتر شد معلوم میشود که اضطراب موقتی است. بر حسب شخصیت و وضعیت روانی افراد یک مدت برنامه آموزشی میگذاریم و اگر دیدیم وضعیت بهتر شد که اضطراب موقتی یا استرس منجر به تنش است و اگر شرایط بهتر نشد میگوییم به پزشک مراجعه کند.
- در واقع ابتدا افراد هدف را شناسایی و سپس برایشان یک سری تکنیکها را آموزش میدهید؟
+ بله، دقیقا. شناسایی افراد مضطرب، یک مقدار بررسی سطحی اولیه میخواهد که از افراد بدون نشانه، متمایز میشوند. سپس با تست اضطراب، وجود تنش را در فرد مشخص میکنیم و نوع و میزان آن را با کمک روانشناسان و روانپزشکان گروه، تعیین مینماییم. آنگاه با توجه به سطح اضطراب، تیپ شخصیتی و جوانب زندگی فرد، یک سری تکنیک برای او آموزش میدهیم که در مواقع تنش، این اقدامات و برنامهها را اجرا کند. مجموعهی آموزشهایی را که برای گروههای مشخص در نظر میگیریم، یک پنل را تشکیل میدهند.
- اولین گروههایی که در دسترس هستند کدام گزینهها میباشند؟
+ به نظر میرسد نسل جدید، بیشتر دچار این تنشها هستند. بنا بر این دانشآموزان و دانشجویان، گزینههای خوبی برای کار گروهی و جمعی میباشند.
- چطور با این گروهها ارتباط میگیرید؟
+ با آموزش و پرورش مکاتبه کردهایم که در مدارس وارد شویم و منتظر پاسخ هستیم که با هماهنگی آنها از مهرماه که آغاز سال تحصیلی است با یک برنامهی مشخص وارد مدارسی شویم که مشاوران و روانشناسان آموزشی، سطح اضطراب را در آنها بیشتر ارزیابی میکنند.
در مورد دانشجویان هم چون در دانشگاه فعالیت داریم دسترسی به این گروه، به هماهنگی داخل دانشگاه نیاز دارد که با همکاری مسؤولان دانشکدهها و بخصوص دانشکدهی خودمان، این کار را انجام میدهیم. به عنوان نمونه، دانشجویان سال اول پزشکی را در نظر میگیریم و از افرادی که خودشان احساس اضطراب و استرس بیشتری دارند میخواهیم که بیایند و ثبت نام کنند. بعد از آنها تست میگیریم و در گروههای ده نفره، برایشان پنل آموزشی میگذاریم. در این پنل، روانشناسان حاذق با مشورت اعضای کمیته، بررسیهایی را که در گروه انجام داده، با نظرات تخصصی مطابقت میدهد و سپس نمونهها را برای اجرای تکنیکهای کاهش اضطراب، آماده میکند و به آنها آموزش میدهد.
سه ماه صبر میکنیم تا آموزشها تأثیر کند
- حتما یک مدت مشخص را برای بازخورد و ارزیابی تکنیکها در نظر میگیرید؟ این طور است؟
+ بله، حتما. یک مدت مشخص سه ماهه که بسته به اعضای گروه دارد در نظر میگیریم و حالا اوضاع را دوباره بررسی میکنیم، هم از نظر اعمال و واکنشهای نرمال روزانه و هم از جهت پاسخهایی که به تستها میدهند. همچنین از خود فرد میپرسیم که در مجموع، نتایجی که از این آزمون گرفته برایمان تشریح کند. در نهایت یک ارزیابی علمی و منطقی در دست داریم که با اعضای کمیته در نظر میگیریم و در تغییرات و اصلاح و بازنگری منظور میکنیم.
- به نظر میرسد که این بررسی و اجرای تکنیکها به نوعی تحقیق هم محسوب میشود. آیا مقالاتی هم در نتیجهی این مطالعات، منتشر خواهد شد؟
+ هنوز در ابتدای راه هستیم ولی حتما با توجه به تخصصهایی که در کمیته داریم و همچنین با مشاورهی سایر متخصصین، مقالاتی تدوین و منتشر خواهد شد که تجربیات کمیته را گسترش دهیم و یک برنامهی جامع را تدوین کنیم.
- چرا به صورت گسترده و انبوه وارد بررسیها نمیشوید؟ مثلا یک جمعیت پادگانی یا کل دانشآموزان یک مدرسه یا ناحیه؟ یا مثلا دانشجویان یک دانشگاه؟
+ به خاطر اینکه فعلا در مرحله آزمون و خطا هستیم و هیچ زمینه و الگوی از پیش کار شدهای در دست نداریم. باید با تعداد محدود و در سطح گروههای کلاسی کار کنیم تا بتوانیم یک ارزیابی از نتیجه داشته باشیم و مقالاتی توسط استادان تدوین و منتشر شود و از نظرات علمی دیگران هم بهرهمند شویم و سپس با همکاری دستگاههای اجرایی بتوانیم در گروههای بزرگتر ورود کنیم و با برنامهی اصلاح شده، پیش برویم.
- در گروههایی که شما مد نظر گرفتهاید، کسان و افراد دیگری هم هستند که در حاشیهی بررسیهای شما قرار میگیرند. آیا با آنها هم وارد تعامل میشوید؟
+ بله. مثلا اگر دانشجو یا دانشآموزی اضطراب موقعیت دارد، احتمال دارد که در خانواده باید دنبال علت بگردیم و به همین خاطر با خانوادهها هم وارد تعامل و رایزنی و مشاوره خواهیم شد تا یک شناخت کلی از زمینههای زندگی جوان و نوجوان پیدا کنیم و با توجه به همه جوانب، پلن آموزشی برایش تهیه کنیم.
سطح استرس در کشور ما بالاتر از نرمال است
- به نظر میرسد و شواهدی هم هست که استرس، یک مشکل عمومی در سطح جوامع امروزی است. آیا مقایسهای بین وضعیت ایران با سایر کشورها داشتهاید یا مثلا در آلمان و کانادا که همکارانی دارید بررسیهایی انجام شده است؟
+ ما با بررسیهای اولیه که داشتهایم متوجه شدهایم که سطح استرس در جامعهی ما بالاتر از نرمال است. اما اینکه چه وضعیتی داریم و نسبت به سایر کشورها در چه شرایطی قرار داریم، من تحقیق و مطالعهای ندیدهام که این طور فراگیر موضوع را بررسی کرده باشد. ولی میدانیم که بسیاری از بیماریهای فیزیکی و جسمی، تا حدود زیادی به استرس و اضطراب مرتبط هستند و تقریبا همیشه اضطرابی یکی از فاکتورهای تحت بررسی درمانگر است.
- ممکن است که در مراحل بعدی، به سراغ ساکنان یک منطقه، یک شهر یا حتی یک استان بروید؟
+ قطعا، این چشمانداز را برای آینده داریم. اساسا کمیته با عنوان آگاهی بخشی و کنترل اضطراب است و جمعیت و گروه خاصی را در برنمیگیرد. ما یک چشمانداز بلند و فراگیر برای کمیته ترسیم کردهایم و مطمئنا اگر اعتبارات لازم از سوی دانشگاه تأمین شود و متخصصین بیشتری با کمیته همکاری داشته باشند میتوانیم این را به یک حرکت بزرگ دانشگاهی در سطح کشور تبدیل کنیم و یک پروژهی عملیاتی ملی، شکل بگیرد.
- کمیته چه زیرمجموعههایی دارد یا برای آن پیشبینی شده است؟
+ در واقع میشود گفت بخش ستادی برای سیاستگذاری، برنامهریزی، هماهنگی، جذب نیرو، مسائل مالی و بستن پلنها و کلیات تصمیمگیری عمل میکند و امور اجرایی توسط متخصصین رشتههای روانشناسی، روانپزشکی، علوم اعصاب، بهداشت روان، متخصصان مغز و اعصاب و سایر تخصصهای مرتبط انجام خواهد شد که البته برخی از این تخصصها الان عضو کمیته هستند و بعضی دیگر را در صدد جذب هستیم که به تدریج عملیاتی میشود.
- برای اطلاعرسانی هم فعالیتی داشتهاید؟
+ همان طور که گفتم هنوز در ابتدای راه هستیم و در دو سه ماه گذشته، بیشتر وقتمان صرف برنامهریزیهای کلی، جلسات سیاستگذاری و هماهنگی با دانشگاه و مسؤولان مرتبط شده و تازه وارد فاز اجرایی شدهایم. یک کانال اینستاگرامی راهاندازی کردهایم که دانشجویان همکارمان، یک سری ایدهها و برنامههای اثربخش را که در خانه و در محیط کار یا حتی محیطهای شخصی و گروهی محدود قابل اجرا و انجام هستند را در این کانال معرفی میکنن تا اینکه به تدریج، کار اطلاعرسانی را توسعه دهیم.
استرس مثبت، استرس منفی
- به نظر میرسد که فرضیهی اولیه این است که همهی افراد، سطحی از مشکلات استرسی را دارا هستند؟
+ مبنای علمی این فرضیات اولیه، تحقیقاتی است که در برخی دانشگاههای همکار صورت گرفته و یا بررسیهایی که متخصصین خودمان در محیطهای عمومی به صورت غیر متمرکز و غیر کلاسیک انجام دادهاند. فرضیه، معمولا از همین منابع، بیرون میآید و سپس به آزمون گذاشته میشود. ما هم دقیقا همین کار را میکنیم. مبانی را آقای دکتر گرجی پیشنهاد کردهاند و ما بر اساس همان بررسیهای اولیه، یک پلن علمی تأسیس کردهایم.
- شاید فرض ما اشتباه است. شاید نگاه بهتر این باشد که زندگی اجتماعی امروز به گونه ای است که این سطح از استرس در آن طبیعی است. یعنی ما باید تغییر نگرش داشته باشیم و با معیارهای گذشته و زندگی سنتی دهههای پیش، به موضوع نگاه نکنیم. این طور نیست؟
+ استرس همیشه در همهی جوامع بوده و چیز تازهای نیست. در واقع ما یک استرس مثبت داریم که باعث میشود افراد خوشحال و سر حال باشند. اما این مهم است که افراد استرس صحیح و مثبت بشناسند و آموزش ببینند که با حوادث و رویدادها و مسائل اجتماعی کنار بیایند و استرس را تحت کنترل بگیرند.
- نمونههایی در بین دانشجویان دارید که ذکر بفرمایید؟
+ من دانشجویی دارم که سر امتحانهای نسبتا سخت، سرفهاش میگیرد و از شدت سرفه سیاه میشود. خب، این سطح از استرس، غیر نرمال است و باید با آموزش تکنیکها به وضعیت متعادل برگردد.
- به اعتقاد شما یا همکارانتان این نوع استرس ممکن است که کاملا کنترل شود؟
+ بستگی به افراد دارد. خیلی افراد هورمونهای استرسی و اضطراب در آنها بیشتر است یا بیمار گونه هستند که شاید باید دارو هم مصرف کنند. ما امیدمان این است که بتوانیم افرادی که آموزش میبینند قادر به کنترل استرس خود باشند.
تشخیص نهایی با متخصصین است که دارو یا آموزش؟
- تشخیص اینکه فرد مورد نظر نیاز به درمان و دارو دارد یا نه با کیست؟
+ تست ها یک معیار عددی دارند. اگر فرد در انجام تست، به عددی برسد که ببینیم اضطراب شدید دارد و نیاز به پزشک و دارو دارد به درمان پزشکی هدایت میشود. اگر هم در میانه طیف باشد و عدد کمتری نشان دهد، با تکنیک و آموزش، مشکلش حل یا بهتر میشود.
- تستها معتبر و استاندارد هستند؟
+ بله. با کمک متخصصین روانسنجی و روانشناسی، تستهای کاملا استاندارد و بومی طراحی کردهایم که در سنین مختلف، کاربرد دارد. یک سری تست هم توی شبکههای اجتماعی میگذاریم که خود افراد به صورت داوطلبانه بتوانند این تستها را انجام دهند و ما را از نتایج مطلع کنند.
- مکانیسم ایجاد استرس یا اضطراب در بدن ما چیست؟
+ در مغز برای ترشح هورمونهای استرس یک مسیر وجود دارد که از هیپوتالاموس تا غدهی آدرنال امتداد دارد. کورتیزول خاصیت ضد التهابی دارد و برای سلامت بدن ضروری است. وقتی فرد دچار استرس میشود سیستم فرار و گریز ناشی از ترشح بالای این هورمون فعال میشود مثل لحظهای که نزدیک به تصادف هستیم. اما گاهی هست که این سیستم مختل میشود و کورتیزول بیش از اندازه ترشح میشود و در نتیجه، حوادث و افکار منفی، مرتبا مرور میشوند و این بالا ماندن میزان کورتیزول، نظم عمومی بدن را به هم میریزد و مشکلاتی ایجاد میکند که نه تنها ضد التهاب نیست بلکه التهاب آفرین هم ممکن است باشد. در نتیجه این بینظمی، اختلالات فیزیولوژیک در بیشتر اعضای بدن دیده میشود.
- برای عوامل محیطی مؤثر در اضطراب هم مطالعهای داشتهاید؟
+ بله. ما با دوربینهای مجازی از طریق عینکهای واقعیت مجازی، برخی پارامترهای فضای مسکونی افراد را تغییر دادهایم که ببینیم مثلا سقف کوتاهتر خانه چه تغییری در میزان استرس افراد میگذارد. البته این تحقیق، گسترده است و برنامه وسیعی دارد که به تدریج عملیاتی میشود و نیاز به متخصصین بیشتری هست که جذب کمیته شوند.
- هورمونهای استرس، تنها کورتیزول که نیستند. چه ویژگی مشترکی بین اینها هست؟
+ همهی اینها اگر از کنترل خارج شوند رادیکالهای آزاد را که آسیبزا هستند در خون آزاد میکنند که برای بدن سمی هستند و سلولها را از فعالیت عادی و اصلی باز میدارند و به نظر میرسد که وقتی سلول به این مرحله میرسد برای مرگ برنامهریزی شدهی خودش تلاش میکند که در معرض تروما و فشار نباشد. معمولا خیلی از بیماریهای التهابی، یک زمینه ذهنی و روانی دارد که ناشی از اضطراب است. مثلا ما خانمی را داشتیم که شروع فراموشی را تجربه میکرد و هنگامی که یک اضطراب ناشی از مرگ ناگهانی فرزندش داشت این اضطراب او منتشر میشد و فراموشیاش تقویت میگردید.
از ظرفیت روحانیون برای آموزش بهره میگیریم
- هدفی که برای کمیته در زمینه آگاهیبخشی تعیین کردهاید خیلی وسیع و بزرگ است. آیا از ابزارهای اجتماعی دیگری هم برای پیشبرد این هدف استفاده میکنید؟
+ بله. با سایر گروههای آموزشی مثل گروه معارف جلساتی داشتهایم که بتوانیم از وجود روحانیون و وعاظ بخصوص در مجامع محلی و روستاها که مخاطب بیشتری در این گروه هست در جهت آگاهیبخشی بهرهمند شویم. و همینطور از گروههای داوطلب دانشجویی که آموزش دیده و در مناطق مختلف تحت نظر کمیته فعال خواهند شد.
همین طور در برنامه داریم که وسایل اطلاع رسانی و تبلیغاتی دستگاههایی که مدیریت شهری را به عهده دارند در این زمینه بکار گرفته شوند و بتوانیم مردم را در محیط زندگی هم آموزش دهیم. استفاده از ظرفیت فضای مجازی هم به صورت گسترده در برنامه هست.
- اضطراب چه آثاری بر زندگی روزمره میگذارد؟
+ یکی از مهمترین آثار اضطراب این است که امواج مغزی را از حدود نرمال بالاتر میبرد و امواج گاما بیشتر میشود و در نتیجه فرد خیلی زود خسته میشود و در ارتباطاتش دچار مشکل میشود. اضطراب مشکلات شناختی ایجاد میکند. فرد حتی در حفظ متون یا به خاطر سپردن افراد و اسامی و مانند اینها دچار مشکل میشود. تمرکز به هم میریزد و حافظه کاهش مییابد. اینها در تجربیات علمی اثبات شده است.
فرد مضطرب زودرنج و تحریکپذیر میشود و مثلا حرف عادی همسرش برای او رنجش و آزار است. چون به خاطر بالا بودن مواد شیمیایی ناشی از استرس در حالت دفاع از خود قرار میگیرد.
کسانی که اضطراب بالا دارند فعالیتشان افت میکند و در مورد وضعیت غذایی هم گرسنه هستند و مرتبا دنبال غذا هستند. احساس گرسنگی دائمی، در خواب خیلی تأثیر میگذارد. این شخص در خواب همهاش نگران فردا و اتفاقات آینده است. خواب که اشکال داشته باشد رتیم زندگیاش به هم میریزد و در طول روز کمبود خواب دارد و کمبود خواب استرس را زیاد میکند و همین چرخهی معیوب ادامه دارد.
بیشتر ما مهارت گوش دادن نداریم
- در زندگی روزمره میبینیم که افراد در ارتباطات کلامی، بسیار عجول و شتابزده عمل میکنند و فرصت شنیدن کلمات یکدیگر را به هم نمیدهند. آیا این هم ناشی از اضطراب است؟
+ نظر من این است که همهی ما مقداری به مهارتهای مختلف نیاز داریم، بیشتر ما مهارت گوش دادن نداریم. اضطراب روی ارتباط تأثیر زیادی دارد. فردی که مضطرب است پرخاشگر است و منطق ندارد. گوش نمیدهد.
- حجم اطلاعات وارده به مغز و همچنین دادههای شبه علم در دنیای مجازی، آیا تأثیری در میزان اضطراب دارد؟
+ ما به افراد پر استرس میگوییم یک مدت اخبار نبین و تلویزیون را نگاه نکن. در دانشجویانم یک مورد داشتیم که به خاطر یک بیماری باید پرد نیزولون مصرف میکرد ولی به خاطر ترس از قارچ سیاه که از اخبار و فضای مجازی گرفته بود پردنیزولون را نمیخورد. در حالی که داشت از کرونا میمرد. قدیم هم همین بیماریها بود ولی مردم با خودشان کنار میآمدند و عمر بیشتری داشتند. ولی امروز دانشجوی 20 ساله پر استرس است. دانشجوی پزشکی نخبه داریم که سر امتحان میافتد. هزار تا دکتر رفته. خودش فکر میکرد سرطان دارد یا الرژی دارد. بعد که بررسی کردیم دیدیم مشکل اضطرابی دارد.
- بعضی تکنیکهای درمانهای مکمل هم در این سالهای اخیر مطرح شده که در کاهش اضطراب تأثیر دارد. آیا به این روشها مثل مدیتیشن و یوگا و مراقبه اعتقادی دارید؟
+ بله. اینها بیشترش علمی است و بر پایه تجربیات آزمایشگاهی شکل گرفته است. مثلا یک مدیتیشتن یا مراقبهی آرامش کوتاه با تنفسهای عمیق، خیلی در آرامش شما مؤثر است. خیلی از عوامل تشکیل دهندهی مغز و خیلی از عملکردهای مغز را هنوز نمیشناسیم و نمیدانیم دقیقا سلیقههای افراد در رنگ و محیط، از کجا منشأ میگیرند اما بسیاری تکنیک های عمومی هستند که میتوانند به ما در کاهش استرس کمک کنند مثل همین مواردی که شما مثال زدید و البته موارد و شکل کاربرد باید در آموزشها تعیین شود. گاهی فرصت دادن به خود و دیگران، حتی در حد چند دقیقه میتواند از خیلی حوادث ویرانکننده جلوگیری کند. مثلا بیشتر قتلها و تصادفات در کمتر از چند ثانیه اتفاق میافتد. اگر قبل از اینکه تنش به مراحل خطرناک برسد چند ثانیه به خودمان فرصت بدهیم، یک لیوان آب بخوریم، چند لحظه بنشینیم و چند نفس عمیق بکشیم، واقعا در کاهش تنش مؤثر است.
تکنیکهای روانشناسی و روانکاوی هم مفید است
- صحبت کردن با دیگران یا بیان مافی الضمیر یکی از تکنیکهای روانپزشکان و روانکاوان است. آیا این موارد هم در تکنیکهای شما هست؟
+ یکی از راههای کاهش اضطراب، صحبت کردن و بیان کردن درونیات است. چون بیان، اطلاعات را به کورتکس میرساند در یک فرایند پیچیده عصبی و روانی طی میشود و تا اراده تبدیل به کلمات میشود و بیان میشود در قسمت عالی مغز، قسمتهای مهاری، آن را کنترل میکند.
حتی گاهی میگوییم هر چه دلت میخواهد بگو یا بنویس. وقتی شخص این کار را انجام میدهد اهمیت تنش و پرخاشگری مرحله قبلی برایش کم میشود و وضعیت قابل کنترل میشود.
- پس مسائل بیانی و گفتاری هم جزئی از تکنیکهای شماست؟
+ بعضی فیلسوفان میگویند جنگ امروز جنگ زبانها است. یک نکته منفی را باید بین دو نکته مثبت بگذاری. من با یک جمله میتوانم شما را آشفته یا آرام کنم. لحن و کلام در مخاطب تأثیر دارد. مثلا اگر زن و شوهر بلد نباشند با هم صحبت کنند خیلی روی زندگیشان تأثیر میگذارند. اینها نمونههایی است که افراد باید یاد بگیرند.
- شما در آزمایشگاه هم نمونههایی را تحقیق کردهاید؟
+ بله. من یک تحقیق داشتم که روی موشهای مادر باردار انجام و آنها را در موقعیت استرس بیحرکتی قرار دادم به شکلی که موش باردار دو ساعت حرکت نکند. بچههای متولد شده از این موشها آنقدر استرسی بودند که سیستم گوارشیشان کلا به هم ریخته بود و حتی قادر به تست از آنها نبودیم.
یک تحقیق هم داریم که به نسل بعدی آیا منتقل میشود یا نه؟
اعتقادات دینی و مسائل معنوی، در آرامش نقش زیادی دارد
- برخی متخصصین عقیده دارند که مسائل دینی، نقش مهمی در ایجاد آرامش روان و کاهش اضطراب دارد. آیا موافقید؟
+ در این زمینه تجربیات علمی زیادی وجود ندارد. اعتقاد خود من این است که بله، این مسائل خیلی در آرامش روان تأثیر دارد. حتی خواندن یک آیه الکرسی، گاهی از خیلی داروها روی یک فرد معتقد بیشتر عمل میکند. این بسته به روان و اعتقادات فرد است. در همین کشور ما مراسم مذهبی و برنامههایی که اجرا میشود، خیلی برای افراد معتقد، آرامش به همراه دارد. افرادی هستند که در مقابل حوادث، آن را مقدر میدانند و اصلا ناراحت نمیشوند. این باعث آرامش آنها میشود.
نکته اینجاست که ما از نظر تجربی، میتوانیم کارهایی را توسط داروها انجام دهیم که عملکرد مغز را تغییر دهد اما هستند کسانی که با اعمال روحی و با مراقبه و ذکر، به آرامش دست مییابند و اضطراب را از خودشان دور میکنند. ما وقتی میگوییم کاهش اضطراب در سطح جامعه، جامعه، اقشار گوناگون با فرهنگها و اعتقادات متفاوتی دارد و ما باید همهی گروهها را ببینیم و برنامهها و تکنیکها را با در نظر گرفتن همهی این شواهد و معیارها، ارائه کنیم.
- اینها جنبه علمی هم دارد؟ یعنی اثبات شده هم هست؟
+ بله. در بعضی موارد ما در علوم اعصاب تکنیکهایی داریم که بر موسیقی خاص تکیه دارد و بدون اینکه کلامی گفته شود شخصی که موسیقی را گوش میکند همان مضمون و مفهوم مورد نظر ما را با آن اصوات دریافت میکند. در مسائل معنوی هم همین طور است. به هر حال واقعیات و حقایق، بسیار پیچیده هستند و ما نمیتوانیم بگوییم که جواب همهی سؤالات را با همین تجربیات آزمایشگاهی میتوانیم بدهیم. خیلی چیزها هستند که ما هنوز نمیدانیم ولی وجود دارد و عمل هم میکنند. در مجموع، باید همهی شرایط فرهنگی، معنوی، اجتماعی و طبقاتی افراد با شغل و شخصیت و نوع تربیت را در نظر بگیریم و سپس تکنیکهای مورد نظرمان را به آنها ارائه کنیم تا تأثیر بهتر و نتیجهی مطلوبتری داشته باشد.
- با سپاس از التفاتی که فرمودید و آرزوی موفقیت برای کمیته کاهش اضطراب.
+ ممنون از شما و از وبدا که این فرصت را برای روشنگری افکار عمومی در اختیار کمیته و گروه علوم اعصاب قرار داد و امیدواریم که خدمتی برای آرامش مردم عزیزمان بخصوص جوانان داشته باشیم.