به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ گردشگری سلامت یکی از انواع شقوق مهم صنعت گردشگری است که با توجه به ظرفیتهای بسیار بالا و مناسب کشورمان در این زمینه میتواند به عنوان یک نقطه عطفی مهم برای جهش و توسعه پایدار در عرصهها و ابعاد گوناگون ایفای نقش کند.
علیرغم وجود زیرساختهای مناسب و گسترده پزشکی در کشور در سالیان گذشته، این نوع از گردشگری که بهویژه در شرایط نامناسب ناشی از وضع تحریمهای گسترده علیه ایران میتواند از نظر اقتصادی باعث ارزآوری و تولید ثروت در عین ایجاد اشتغال و تحرک در فضای کسبوکارهای مختلف شود، همواره مورد غفلت و بیتوجهی و حتی سنگاندازیهای عجیب نهاد متولی قرار گرفته است و فرصتهای متعدد بسیاری به دلیل مشکلات ساختاری که به راحتی قابل رفع است از دست رفته است.
بیتوجهی به مزایای گردشگری سلامت در عین وجود تواناییهای بالقوه و بالفعل فراوان کشور در حالی است که کشور ترکیه بدون بهرهمندی از این ظرفیتهای فراوان در قیاس با ایران و صرفاً در سایه برنامهریزی مناسب توانسته در سال 2017 درآمدی 4.4 میلیارد دلار کسب کند و قصد دارد با توجه به طراحی و تدوین سند توسعه گردشگری سلامت تا سال 2030 به 40 میلیارد دلار دست یابد. در حالی که سهم ایران از این بازار بزرگ با وجود ظرفیتهای بالقوه و بالفعل فراوان بسیار ناچیز است.
با وجود این مسئله و از آنجایی که فعالیت شرکتهای دانشبنیان در حوزه گردشگری سلامت بسیار چشمگیر بوده و در واقع عضو و عنصر جداییناپذیر این عرصه محسوب میشود، لازم است در سال جاری که بر اساس نامگذاری مقام معظم رهبری که بر ضرورت حمایت از شرکتهای دانش بنیان تأکید فرمودهاند، شاهد ایجاد ریلگذاری و بسترسازی مقتضی توسط نهادهای ذیمدخل خصوصاً در راستای توسعه گردشگری سلامت و همچنین مانعزدایی و ایجاد شرایط تسهیل در امور مربوط به این حوزه باشیم.
شرکتهای دانشبنیان و استارتاپهای ایرانی که در حوزه گردشگری سلامت مشغول به فعالیت هستند، به عنوان موتورهای پیشران کشور در این حوزه محسوب میشوند؛ در این میان اما متأسفانه شرکتهای فناور و مدیران آنها برای راهاندازی و مدیریت فعالیتهای خود با دغدغهها، مشکلات و چالشهای فراوانی روبهرو هستند که باید به سرعت برای حل این مشکلات چارهای اندیشید.
به همین بهانه و با توجه به اهمیت وجود شرکتهای دانشبنیان و استارتاپهای ایرانی در توسعه و رونق گردشگری سلامت و همچنین به منظور آشنایی بیشتر با مشکلات موجود بر سر راه این شرکتها و راهکارهای برطرف کردن این موانع در خبرگزاری تسنیم میزبان حسین یاراحمدی، بیانگذار و مدیرعامل شرکت "آریا مدتور" فعال در حوزه گردشگری سلامت بودیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان خواهد شد:
لطفاً در ابتدا ضمن معرفی اجمالی از شرکت تحت مدیریت خودتان درباره جایگاه ویژه گردشگری سلامت در اقتصاد کشور توضیح بفرمایید.
در واقع ما یک شرکت فعال در حوزه گردشگری سلامت هستیم که وظیفه اصلی آن معرفی بیماران خارجی به مراکز درمانی، پزشکان و بیمارستانهای ایران از طریق طراحی یک پلتفرم استارآپی به صورت کاملاً آنلاین است. این پلتفرم به زبانهای انگلیسی، عربی و روسی طراحی شده و برای گسترش آن به سایر زبانها نیز در حال برنامهریزی هستیم.
تاکنون از کشورهای مختلف منطقه و سطح جهان دارای بیماران مختلفی بودیم؛ به گونهای که این بیماران هم از کشورهای مختلف محروم به ایران سفر کردهاند و هم شامل مردم تبعه کشورهای برخوردار و توسعهیافته در زمینه پزشکی بودهاند. در حقیقت میتوانم بگویم شرکت ما تاکنون توانسته از بیش از یکصد کشور مختلف دنیا گردشگر به ایران جذب کند و این در حالی است که کشورها به هیچ عنوان منحصر به کشورهای همسایه ایران که بعضاً زیرساختهای ضعیفی در حوزه پزشکی دارند، نبوده و شامل کشورهای قدرتمند در زمینه پزشکی نظیر آمریکا و کشورهای اروپایی نیز میشود.
وقتی صحبت از گردشگری سلامت در ایران میشود اغلب تصور میکنند این نوع از گردشگری صرفاً متمرکز بر کشورهای منطقه نظیر عراق، افغانستان و ... است، اما باید توجه داشت که هماکنون با توجه به ظرفیتهای بزرگ فراوان گردشگری پزشکی در ایران به راحتی از کشورهای طراز اول دنیا و قدرتمند در زمینه علوم پزشکی نیز گردشگر جذب میکنیم.
مطابق اعلام رسمی وزارت بهداشت در سال 1398 که تا کنون نیز بهروزرسانی نشده است، بالغ بر 600 هزار گردشگر سلامت وارد کشور شده است که از نظر اقتصادی معادل 1.2 میلیون دلار ارزآوری برای کشور داشته است. این صرفاً آمار رسمی اعلامی است و قطعاً با توجه به اینکه بخشی از گردشگران سلامت به صورت غیررسمی و جدا از شرکتهای رسمی فعال در این حوزه وارده میشوند، قاعدتاً این آمار به صورت واقعی چندین برابر است و همین آمار حاکی از ظرفیت عظیم این نوع از گردشگری برای توجه ویژه حاکمیت و سرمایهگذاری است.
بزرگترین دغدغه شرکتهای فعال در این حوزه این است که پول و ارز وارد کشور شود و این شعار نیست، امروز نفت بسیار کم صادر میشود، در حالی که هر گردشگر سلامت که وارد کشور میشود معادل 80 بشکه نفت ارزآوری دارد و هر گردشگر سلامت نیز سه برابر گردشگر معمولی ارزآوری برای کشور به همراه دارد. امروز نفت را اگر بفروشیم پول آن چطور وارد کشور میشود؟! اما گردشگر سلامت ارز خود را به صورت نقد و بدون هیچگونه محدودیتی از مرزها با چمدان وارد کشور میکند.
مهمترین موانع و چالشهای فعلی در زمینه جذب گردشگران سلامت به کشورمان چیست؟
یکی از چالشهای جدی برای جذب گردشگران سلامت در ایران فرآیند صدور روادید و ویزا است؛ چراکه برای جذب یک گردشگر سلامت با توجه به تبلیغات سوء گسترده علیه ایران باید زمانی بالغ بر چندین ماه و یا حتی یکسال برای اقناع و ترغیب وی برای سفر به ایران صرف کرد تا بتوانیم در میان فعالیت کشورهای رقیب نظیر ترکیه، وی را برای سفر به ایران مجاب کنیم و این در حالی است که بعد از موافقت گردشگر برای سفر به ایران فرآیند صدور و اخذ ویزا نیز به شدت زمانبر و پیچیده است.
مطابق فرآیند تعریف شده بعد از طرح اولیه درخواست سفر شخص خارجی باید این درخواست به وزارت امور خارجه در داخل ایران ارسال شود تا مورد بررسی اولیه قرار گیرد و متعاقباً در صورت اعلام موافقت اولیه، گردشگر حضوراً برای انجام مراحل بعدی و وصل ویزا به سفارتخانه مراجعه کند.
لزوم مراجعه حضوری به سفارتخانه ایران نیز با محدودیتها و پیچیدگیهایی همراه است؛ چراکه سفارتخانههای ایران در سایر کشورها در روزهای یکشنبه و جمعه و سایر تعطیلات رسمی ایران تعطیل هستند و در دیگر روزها نیز صرفاً از ساعت 9 تا 12 امور صدور ویزا انجام میشود؛ همین محدودیت زمانی و تعطیلات گسترده باعث شده تا در موارد متعددی یک گردشگر پس از صرف زمانی چند ساعته برای مراجعه حضوری یه سفارتخانه با دربهای بسته مواجهه شود و این درحالی است که اصولاً باید سفارتخانه فقط در روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل باشد.
علاوه بر فرآیند زمانبر صدور ویزا بعضاً برخوردهای نامناسب و یا زننده با گردشگر نیز باعث دلزدگی و انصراف تعداد زیادی از گردشگران سلامت برای سفر به ایران شده است؛ تا جایی که در موارد زیادی مجبور شدهایم شخصاً برای انجام شدن امورات مربوط به وصول ویزا برای متقاضیان ورود به ایران از سفارتخانهها پیگیری کنیم.
مشکل زمانبر بودن صدور ویزا برای کشورهای کانادا، آمریکا و انگلیس که به عنوان کشورهای متخاصم شناخته میشوند و از طرفی بخش گستردهای از گردشگران ورودی سلامت به کشورمان را نیز تشکیل میدهند، به مراتب بیشتر و محسوستر است؛ به گونهای که صدور روادید برای اتباع این کشورها تا 60 روز نیز به طول میانجامد.
این موضوع در حالی است که اتباع این کشورها برای سفر به رقیب ما یعنی ترکیه به دریافت هیچگونه ویزایی نیاز ندارند و میتوانند به صورت فرودگاهی و سریع اقدام به دریافت ویزا کنند.
به عنوان نمونه دیگر نیز در کشور هند فرآیند صدور ویزا ظرف دو یا سه روز انجام میشود و این امر قاعدتاً باعث پایین آمدن مزیت رقابتپذیری ایران در قیاس با دیگر کشورهای منطقه برای جذب گردشگران سلامت میشود؛ تا جایی که که طبق اعلام مقامات کشور افغانستان، این کشور سالانه 400 میلیارد دلار ارز از طریق ورود گردشگران سلامت به هند وارد میکند، در حالی که ایران قرابت فرهنگی و دینی با کشور افغانستان دارد و خدمات پزشکی به مراتب ارزانتر و با کیفیتتری نسبت به هند ارائه میکند.
همه این صحبتها در حالی است که میتوان با ورود سازمان اطلاعات کشوری به این مقوله و انجام بررسیهای لازم به جهت تسریع در امور مربوط به صدور ویزا، مشکل زمانبر بودن پروسه مذکور را تا حد زیادی مرتفع کرد.
چرا صنعت گردشگری سلامت ایران، برندسازی نشده و به عنوان مقصدی برای گردشگران سلامت در دنیا معرفی نشده است؟
یکی از چالشهای مهم در زمینه جذب گردشگران سلامت این است که هماکنون کشور ما برندی در زمینه گردشگری سلامت محسوب نمیشود و به عنوان یک مقصد برای سفر گردشگران سلامت شناخته نمیشود. تمامی گردشگران سلامت ورودی نیز به اعتبار پزشکان معالج و در واقع به دلیل برند پزشک وارد ایران میشوند که این برند ایجاد شده نیز ناشی از تلاش شخصی پزشک یا فعالیت شرکتهای همچون شرکت ما بوده است.
توجه به برندسازی برای ایران به عنوان یک مقصد گردشگری سلامت وظیفه حاکمیت و دولت است و به هیچ عنوان با توجه به امکانات محدود بخش خصوصی و شرکتهای فعال در این حوزه قابل واگذاری به این شرکتها نیست؛ چراکه این امر یعنی برندسازی به عنوان یک مقصد گردشگری سلامت مستلزم انجام مطالعات تخصصی و عمیق و صرف هزینههای گزاف و فراوان است.
به نظر شما وجود شبکه گسترده دلالان و نفوذ عمیق این طیف در حوزه گردشگری سلامت در ایران چه تهدیدی در راستای نابودی هرچه بیشتر این حوزه دارد؟ موضع نهادهای متولی با این موضوع چگونه است؟
یکی دیگر از مشکلات مهم در زمینه جذب گردشگران سلامت فعالیت غیرقانونی دلالان در این حوزه است. دلالان این حوزه که برخلاف شرکتهای فعال این حوزه به صورت غیرقانونی و بدون ثبت و هرگونه اخذ مجوز فعالیت میکنند، بلای جان توسعه گردشگری سلامت شدهاند.
متأسفانه دلالان بعد از ورود یک گردشگر سلامت به ایران به جهت کسب سود بیشتر ضمن دریافت پول از گردشگر و پزشکان، بعضاً ممکن است این گردشگران را به پزشکان ضعیف و بدون تخصص کافی معرفی کنند و با سوء استفاده از نام و اعتبار و برند پزشکان مشهور و متخصص آنها را به پزشکان فاقد این خصوصیت معرفی میکنند.
پس از معرفی یک گردشگر سلامت توسط دلالان به پزشک نیز هیچگونه پیگیری یا مراقبتی برای اطلاع از حصول نتیجه معالجه نمیشود و در اغلب موارد اساساً یا بیمار معالجه نمیشود و یا اینکه نتایج محدود و بسیار کمی از مداوای صورت گرفته به دست میآورد و این درحالی است که بیمار دیگر نیز توانایی انجام هیچگونه پیگردی ندارد؛ چراکه عملاً باتوجه به فعالیت دلالی امکان انجام هیچگونه شکایت قانونی و یا پیگیری رسمی وجود ندارد.
علیرغم وجود این مسائل متأسفانه در جلسات مربوطه که در سطوح بالا و در حد معاون وزیر برگزار میشود شاهد هستیم که مسئولان دولتی در پاسخ به اعتراض شرکتهای رسمی فعال در این حوزه در بخش خصوصی به بهانه توسعه گردشگری و ورود ارز به کشور اعلام میکنند که فعالیت دلالان چندان منعی ندارد و مزایای آن در این برهه بیش از معایب آن است.
از سوی دیگر بیمارستانها و مراکز درمانی نیز با اقدامات خود به فعالت دلالان دامن زده و موجب رشد دلالیسم در زمینه گردشگری سلامت میشوند؛ چرا که به صورت مکرر اعلام میکنند با توجه به پیگیریها و نوع فعالیت شرکتهای رسمی فعال بخش خصوصی در زمینه جذب گردشگر همکاری با این شرکتها دارای دردسر است و علت آن نیز این است که این شرکتها قبل و بعد از انجام معالجه به صورت مرتب به انجام پیگیری میپردازند اما دلالان صرفاً یک مرتبه بیمار را به مراکز درمانی معرفی میکنند و پس از آن نیز هیچگونه پیگیری به عمل نمیآورند.
استقبال پزشکان، بیمارستان و برخی از مسئولان از فعالیت دلالان در حوزه گردشگری سلامتی ناشی از ناآگاهی و عدم شناخت کامل مسائل به صورت ریشهای دارد؛ چراکه شاید با فعالیت دالالان منافعی به صورت کوتاهمدت عاید جامعه پزشکی و اقتصاد کشور شود اما در دراز مدت این امر باعث خدشه به اعتماد عمومی و ریزش گسترده گردشگران سلامت میشود.
هماکنون نیز به دلیل فعالیت گسترده دلالان و حصول نتایج نامطلوب و نارضایتی برای گردشگران سلامت تعداد زیادی از گردشگران سلامت به کشورهای رقیب جذب شده و دیگر راغب به سفر به ایران نیستند؛ چراکه در هنگام سفر یک گردشگر به ایران وی قادر به تفکیک فعالیت دلال از شرکتهای رسمی و علت موضوع نیست و در صورت تحقق تجربهای ناخوشایند و بد آن را به کلیت ایران و ایرانیان نسبت میدهد و برند نداشته ایران را نیز خدشهدار میشود.
کشورهای پیشرو در زمینه توسعه گردشگری سلامت نظیر برزیل و کاستاریکا در آمریکا، کرهجنوبی در شرق آسیا و ترکیه در منطقه با ایجاد ساختاری قدرتمند، شفاف و نظاممند ضمن ایجاد برندسازی لازم در حوزه گردشگری سلامت با هرگونه فعالیت دلالی به صورت کامل مبارزه کردهاند و از این طریق باعث شدهاند که درآمد حاصل از گردشگری سلامت به یکی از ستونهای اصلی اقتصاد این کشورها تبدیل شود.
با توجه به اینکه فعالیت شما در قالب یک پلتفرم تعریف شده است آیا ملاحضات فعالیت استارتآپی در قالب پلتفرم در مجوزهایی که باید مثلاً از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دریافت میکردید، لحاظ شد و مسئولان مربوطه درک صحیحی از ماهیت فعالیت شما داشتند؟!
در زمینه گردشگری سلامت هماکنون وزارتخانههای میراث فرهنگی، بهداشت و امور خارجه در فرآیندهای اجرایی مربوطه نقش داشته و ابراز نظر میکنند و همین امر یکی از آسیبهای جدی است که مانع رشد این حوزه گردشگری میشود.
در واقع وجود چندین نهاد اجرایی متولی و مسئول باعث ایجاد نوعی فضای شتر گاو پلنگی و سردرگمی در حوزه گردشگری سلامت شده است، به طوری که مشخص نیست مسئول و متولی اصلی این حوزه کیست و فعالان این حوزه باید مطالبات خود را از چه نهادی به صورت مشخص پیگیری کنند.
در حالی که این انتظار وجود دارد که هریک از این نهادها به نوعی سهمی در ایجاد شرایط تسهیلکننده داشته باشند و از طریق تسهیلگری موجب رونق گردشگری سلامت شوند، کاملاً به صورت بالعکس عمل کرده و هریک از طریق ابلاغ شرایط و ضوابط مختلف و بعضاً مغایر با یکدیگر باعث ایجاد مانع و در حقیقت سنگاندازی در مسیر توسعه این حوزه میشوند.
هرچند در دولت گذشته کمیتهای تحت عنوان کمیته راهبردی گردشگری سلامت با حضور نمایندگان کلیه نهادهای مسئول در وزارتخانه میراث فرهنگی تشکیل شد، اما عملاً دستاوردی برای توسعه این حوزه و فعالان بخش گردشگری سلامت نداشت؛ چراکه اعضای این کمیته به صورت غیرمستقیم در این حوزه ذینفع بودند و برای مثال یا دارای آژانس بودند و یا شرکتهای خصوصی در این حوزه داشتند، لذا تصمیمات این کمیته صرفاً به نفع خود این اشخاص بود.
وجود چندین نهاد مختلف و مسئول در این حوزه باعث شده تا برای دریافت برخی از مجوزها در زمینه جذب گردشگری سلامت بعضاً باید زمانی بالغ بر سه سال دوندگی کرد.
به صورت مشخص و برای نمونه یکی از مجوزهای لازم جهت فعالیت در زمینه گردشگری سلامت اخذ مجوز فعالیت "بند ب" است که باید الزاماً توسط وزارت میراث فرهنگی صادر شود، باتوجه به اینکه شرایط طراحی و اعلام شده قانونی برای اخذ این مجوز تطابق چندانی با نوع فعالیت شرکتهایی هم چون ما که در زمینه اپلیکیشن و امور اینترنتی فعالیت داریم ندارد، برای دریافت این مجوز باید زمانی حدود یکسال صرف کرد.
گذشته از این مجوز برای فعالیت حرفهای در زمینه جذب گردشگر سلامت باید از وزارت بهداشت نیز مجوز فعالیت گرفت که دریافت آن نیز مستلزم صرف وقتی چندین ماهه است.
با توجه به اینکه شرکت ما یک شرکت دانشبنیان بوده با توجه به نوع فعالیت آن که مبتنی بر بستر اینترنتی است، اساساً نیازی به داشتن مکان فیزیکی برای حضور کارمندان ندارد، به هر حال بر اساس قوانین و اسناد بالادستی این امکان را داریم که دفتر کار خود را در ساختمانهای مسکونی لحاظ کنیم؛ در حالی که این موضوع فاقد ضمانت اجرا بوده و در عمل مورد ایراد نهادهای مختلف از جمله شهرداری در انجام امور ناظر بر صدور مجوزها و اجرای فعالیتها قرار میگیرد و اعلام میکنند در صورت انتخاب دفتر در ساختمان مسکونی حتماً پلمب خواهید شد.
در واقع نبود هماهنگی لازم به دلیل مشکلات ساختاری بین اسناد و فرآیندهای بالادستی با رویههای اجرایی میاندستی باعث ایجاد مانع بر سر فعالیت شرکتهایی همچون شرکت ما میشود که به صورت دانشبنیان فعالیت کرده و با شرکتهای تجاری دیگر تفاوت دارند.
بروکراسی اداری و فسادانگیز بر سر راه صدور یا تجویز مجوزها یکی از مشکلات بسیار مهم در مسیر توسعه گردشگری است که بعضاً باعث میشود برای اخذ یک مجوز به دلیل کاغذبازیهای بیهوده تا سه سال نیز دوندگی کرد؛ درحالی که این زمان و هزینههایی انجام شده میتوانست صرف انجام تلاش برای ایجاد زیرساختهای لازم به منظور توسعه جذب گردشگران سلامت از کشورهای بیشتر شود.
همه این موانع درحالی است که اصولاً باید همه شرایط لازم برای فعالیت هرچه بیشتر و بهتر شرکتهای دانشبنیان فعال در زمینه جذب گردشگران سلامت فراهم شود؛ چراکه این شرکتها بدون استفاده از بودجه عمومی و صرفاً با اتکا به دانش خود به دنبال توسعه گردشگری و ایجاد ثروت برای کشور هستند و میتوانند ارزآوری فوقالعادهای داشته باشند.
امروزه کشور ترکیه چگونه و با چه اقداماتی توانسته در حوزه گردشگری سلامت به رقیب ابر و قدرمتند ایران در منطقه بدل شود و درصد زیادی از سهم بازار گردشگری سلامت ایران را از آن خود کند؟ آیا هنوز برگ برندهای در این ستیز نابرابر با ترکیه داریم؟
ترکیه همواره از سالهای گذشته در زمینه گردشگری سلامت رقیب ایران بوده اما این رقابت بهویژه در سالهای اخیر بسیار جدیتر شده است.
افراد بسیاری از اقصی نقاط دنیا برای سفر به ایران به ما پیام میدهند؛ اما از میان اینها تنها تعداد اندکی در نهایت تبدیل به مشتری و گردشگر سلامت میشوند و این در حالی است که تا چندی پیش از میان تعداد بالای متقاضیان سفر به ایران تعداد بسیار کمی در خصوص اولویت داشتن ترکیه صحبت میکردند؛ اما در چند سال اخیر تمامی موارد به صورت کامل و صد در صدی اذعان میکنند که قطعاً ترکیه برای آنها از اولویت بالاتری نسبت به ایران برای سفر و دریافت خدمات پزشکی برخوردار است.
علت این موضوع را نیز باید در این جستوجو کرد که ترکیه در عین ایجاد سازوکاری نظاممند به منظور جذب گردشگران مختلف از زیرساختهای بسیار مناسبی از نظر ناوگان حملونقل هوایی و ریلی و فرودگاهها و مبحث هتلینگ برخوردار است و این زیرساختها با بهترین تجهیزات روز دنیا بهروزرسانی شده است.
این کشور برای توسعه و رونق هرچه بیشتر گردشگری سلامت در کشور خود ضمن اقدام به ایجاد دهکدههای سلامت با تدارک تمامی امکانات و زیرساختهای لازم برای بیماران و مسافران، با رایزنی و انجام مذاکرات لازم با کشورهای اروپایی جهت تسهیل شرایط برای ورود افراد از اروپا درخواست داده است که شهروندان این کشور از شرایط و مزایای بیمه درمانی که در کشور خود تحت پوشش هستند نیز در کشور ترکیه استفاده کنند و بهرهمند شوند. این در حالی است که ایران همواره با ساختاری غلط و عدم نگاه دغدغهمندانه سهم بازار گردشگری سلامت خود را سخاوتمندانه تقدیم این کشور میکند.
علاوه بر مناسب بودن زیرساختهای گردشگری در سایه وجود نگاهی یکپارچه از سوی حاکمیت در ترکیه با اعطای سوبسید و در واقع یارانههای هدفمند به بخش پزشکی استفاده از نظام پزشکی و مراکز درمانی این کشور برای گردشگران سلامت بسیار ارزان و جذاب شده است.
نکته قابل تأمل این است که در عین وجود تهدید در خصوص کاهش ارزش ریالی در ایران اما این مسئله در بعد گردشگری سلامت یک فرصت محسوب میشود، چراکه با کاهش ارزش ریال قطعاً هزینه تمام شده خدمات گردشگری برای گردشگران خارجی در ایران ارزانتر شده و همین امر میتواند باعث ترغیب ایشان به سفر به ایران شود.
با وجود کاهش ارزش ریال اما به دلیل سیاستگذاری و برنامهریزی درست در ترکیه در کنار وضع مشوقهای لازم و اعطای یارانه به بخشهای مختلف از جمله پزشکی امروز همچنان هزینههای گردشگری در این کشور نسبت به ایران پایینتر و ارزانتر بوده و همین امر در عین وجود کاهش شدید ارزش ریال باعث شده تا ایران به عنوان مقصد ارزان، عنصر رقابتپذیری خود را در قبال ترکیه از دست بدهد.
تنها مزیت و برتری امروز ایران نسبت به کشورهای پیشرو منطقه از جمله ترکیه در حوزه گردشگری سلامت، مهارت و تخصص بالا و بسیار بیشتر پزشکان ایران است؛ اما همین مزیت نیز در سایه تبلیغات بسیار گسترده برندسازی صحیح در عرصه گروهی سلامت توسط دولت این کشور رنگ باخته است.
از سوی دیگر به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی و درنظر گرفتن مشوقهای لازم در ترکیه در کمال تأسف در سالیان اخیر تعداد زیادی از پزشکانی که بنده به صورت مستقیم با آنان آشنایی داشته و در ارتباط بودهام به ترکیه مهاجرت کردهاند که همین روند در صورت تداوم میتواند علاوه بر تحمیل خسارات مادی و معنوی فراوان در حوزههای مختلف به ایران باعث رکود شدید گردشگری سلامت در سایه از دست دادن پزشکان حاذق داخلی و بومی شود که این موضوع لزوم توجه کامل دولتمردان به این مسئله را میطلبد و در حقیقت آلارمی برای از دست دادن تنها برگ برنده این صنعت در جدال با ترکیه است.
وضعیت شرکتهای فعال در حوزه گردشگری سلامت را چگونه ارزیابی میکنید و مهمترین درخواست شما به عنوان یک شرکت دانشبنیان فعال در حوزه گردشگری سلامت به صورت مشخص از حاکمیت چیست؟
آنچه امروز در تمامی عرصهها و به ویژه گردشگری سلامت بسیار حائز اهمیت است لزوم تغییر نگاه و توجه و تمرکز جدی دولتمردان و حاکمیت به درخواستها و نیازمندیهای نخبگان این حوزه و تلاش برای رفع موانع و چالشهای آزاردهنده وضع مقررات تسهیلگر است.
امروز در حالی که شرکت ما و دیگر شرکتهای دانشبنیان در زمینههای مختلف و به صورت مشخص گردشگری سلامت دارای پیشنهادهای بسیار جذاب و متعدد از کشورهای مختلف منطقه نظیر گرجستان، ترکیه، ارمنستان، عمان و... برای همکاری هستند شاهد تداوم روند ناکارآمدی و سنگاندازی دستگاههای مسئول بر سر راه فعالیت خود هستیم؛ تا جایی که که بعضاً شرایط ماندن در کشور و انجام فعالیت برای این دسته از شرکتها در مقابل مهاجرت و ادامه فعالیت در سایر کشورهای پیشرو در این زمینه بسیار سختتر و دشوارتر است.
آنچه که امروز مهمترین درخواست و انتظار و شرکتهای دانشبنیان مثل ما در عرصه گردشگری سلامت محسوب میشود، ایجاد شرایط تسهیلکننده و رفع چالشها و موانع محدودکننده توسط مجموعه حاکمیت و دستگاههای مسئول با هدف افزایش فعالیتها به منظور توسعه گردشگری سلامت است که در نهایت منجر به افزایش ارزآوری و رشد و بالندگی اقتصادی کشور میشود.
گفتوگو از: هنگامه علیدادی