محسن مهرعلیزاده، رئیس سازمان تربیت بدنی در ابتدای دهه ۸۰، در گفتگویی، صحبتهای جالبی در خصوص دلایل کنار رفتن صفایی فراهانی از فدراسیون فوتبال، نحوه انتخاب برانکو به عنوان سرمربی تیم ملی و چگونگی بازگشت وحید هاشمیان به تیم ملی مطرح کرده که در ادامه آن را میخوانید:
به علت استعفای صفایی فراهانی و نحوه انتخاب محمد دادکان نیز اشاره کنید.
صفایی فراهانی پیش از حضور بنده در فدراسیون فوتبال حضور داشت و اقدامات بسیار خوبی برای توسعه این رشته ورزشی انجام داده بود. صفایی فراهانی واقعا مدیر بود. یزدانی خرم نیز در حوزه والیبال اقدامات بسیار خوبی انجام داد و هرگز هم والیبال بازی نکرده بود. بنده با این افراد در دهه ۶۰ در بخش صنعت فعالیت میکردم. صفایی آن سالها اختلافات شدیدی با کمیتهملی المپیک و شخص هاشمیطبا داشت و چند بار نیز نزد بنده آمد و به عنوان دوست مشترک آنها سعی کردم مشکلات را حل کنم. صفایی فردی زود رنج بود و تصمیم گرفت استعفا دهد. مرتبه اول وی را از ارائه استعفا منصرف کردم و پذیرفت اما بعدتر و در آستانه برگزاری بازیهای آسیایی بوسان برای بار دوم استعفا داد. آن زمان بنده کسالت داشتم اما با وی تماس گرفتم و گفتم اقدام خوبی انجام ندادهاید. وی گفت خسته شده و بریده است! در نهایت تصمیم گرفتم محمد دادکان که قائم مقام وی بود و شناخت چندانی نیز نسبت به وی نداشتم را به عنوان جانشین صفایی انتخاب کنم. دادکان ابتدا در خود این توانایی را نمیدید که به عنوان رییس فدراسیون فوتبال فعالیت کند.
دادکان به بنده برای تصدی ریاست فدراسیون افراد مختلفی را معرفی کرد اما به وی گفتم شما از نظر فنی شرایط خوبی دارید و ورزشی هستید و در حد قائم مقام فدراسیون فوتبال نیز فعالیت کردهاید. خوشبختانه فرد مقبولی بود و در نهایت رای آورد و موفق هم شد. دادکان از نظر نگرش سیاسی عضو حزب هیات موتلفه اسلامی بود و از نظر فکری با بنده در خط جداگانهای قرار داشت و این درحالی بود که صفایی فراهانی از نظر جریان فکری خیلی از بنده تندتر بود اما تصمیم به انتخاب دادکان نشان داد توجه به تخصص ملاک عمل است و مسائل سیاسی در مرحله بعدی قرار میگیرد و خوشبختانه شرایط بسیار خوبی را تجربه کردیم و وضعیت بهبود پیدا کرد.
علت اختلاف صفایی و هاشمیطبا چه بود؟
فدراسیون نیازمند حمایت سازمان تربیتبدنی و کمیتهملی المپیک بود و باید هماهنگیهای مختلفی را با هر دو مجموعه انجام میداد. علیرغم اینکه هاشمیطبا دوست بنده است اما خیلی صریح اعلام میکنم وی فردی است که خیلی در کارها و فعالیتها دخالت کرده و روحیه مدیریتی وی اینگونه است. برعکس، بنده اصلا در کار دخالت نمیکنم و در اتفاقات مختلفی که رخ داد در حد معرفی به دادکان ورود میکردم و تاکید داشتم که انتخاب نهایی، حق رییس فدراسیون است.
یعنی صفایی به دلیل اختلاف با هاشمیطبا، ناچار به استعفا شد؟
بله؛ این استعفا به دلیل اختلاف صفایی و هاشمیطبا صورت گرفت و این اختلافات علیرغم چند مرتبه پا درمیانی حل نشد و در نهایت باعث شد صفایی تصمیم به استعفا از ریاست فدراسیون فوتبال بگیرد.
خودتان به گزینه برانکو رسیده بودید یا وی را به شما معرفی کردند؟
نام چند نفر مطرح بود و برانکو نیز به بنده معرفی شد، چون بنده در این زمینه تخصص نداشتم و حدود ۵ نام مطرح شده بود، در نهایت با دادکان به اسم برانکو رسیدیم و بنده روی نام این مربی کروات صحه گذاشتم. آن زمان برانکو را به دادکان توصیه کردم و اتفاقا مورد استقبال هم قرار گرفت و به وی کمک کردم توافقات قراداد به صورت محرمانه در دفتر بنده انجام شود چراکه فضای فوتبال متشنج و هیاهوی بسیاری به پا شده بود و تصمیم گرفتیم به دور از هیاهوی رسانهای، فعالیتها را پیش ببریم.
شما در جریان نحوه حضور وحید هاشمیان در تیمملی فوتبال ایران با توجه به ناراحتی وی طی آنها سالها بودید؟
دادکان یکبار نزد بنده آمد و گفت یک فوتبالیست در آلمان به نام وحید هاشمیان وجود دارد که به دلیل ناراحتی حاضر نیست تیمملی فوتبال ایران را همراهی کند. شما به عنوان رییس سازمان تربیت بدنی با وی تماس بگیرید و بخواهید که تیمملی را همراهی کند. بنده نیز با وی و خانوادهاش تماس گرفتم و درخواست کردم که به تیمملی بیاید. در نهایت هاشمیان قبول کرد و به دادکان گفتم به آلمان برو و با هاشمیان نیز صحبت کن و این بازیکن را به ایران بیاور که در نهایت نیز انجام شد. آفت ورزش این است که به سطوح پایینتر مدیریتی اعتماد نمیشود در حالی که باید به بخشهای پایین دستی اعتماد کرد.
اما در جام جهانی ۲۰۰۶ آنگونه که باید نتیجه نگرفتیم و شرایط به خوبی پیش نرفت.
اگر به خاطر داشته باشید صعود با شکوهی به جام جهانی داشتیم و تا پیش از آن با اما و اگر به جام جهانی میرفتیم. یک بازی قبل از بازی نهایی صعود خود را مسجل کرده بودیم و با اقتدار موفق شدیم به جام جهانی برویم با روی کار آمدن دولت احمدینژاد و انتخاب علیآبادی به عنوان رییس سازمان تربیتبدنی، متاسفانه اولین کاری که کردند ضربه به شخصیت دادکان بود. وی از شخصیت ارزشمندی برخوردار بود و در حالی که از نظر جریان فکری به آنها نزدیکتر بود و فردی سالم و متدین به شمار میرفت و موفق نیز بود اما با رفتار خوبی روبرو نشد و باعث شدند روحیه خود را از دست بدهد. متاسفانه تیم را به هم ریختند و در آلمان نتایج خوبی کسب نشد چرا که تیم از انسجام مدیریتی برخوردار نبود و شرایط تغییر کرده بود.