ضمن اینکه بر اساس گزارش منتشرشده تورم نقطه به نقطه در تیرماه سال۱۴۰۱ رکورد تاریخی این شاخص اقتصادی در ایران را شکست و به ۵۴درصد رسید. در چنین شرایطی برخی از فعالان بازار انتظار دارند که بازار سرمایه نیز همراستا با تورم حرکت کند، به این معنا که با افزایش تورم قیمت سهام مختلف نیز الزاما رشد داشته باشند؛ این در حالی است که با در نظر گرفتن رشد شدید قیمت سهام در دوره رونق قبلی، چنین انتظاری کاملا نادرست است. از طرفی دیگر نسبت پول به شبهپول در حال افزایش است، بسیاری از اقتصاددانان معتقدند این موضوع نوید افزایش تورم در ماههای آتی را میدهد، اما این موضوع هم تغییری در روند قیمتی سهام ایجاد نکرد و بازار به آن واکنشی نشان نداد، اما باید این موضوع را درنظر گرفت که بازار سهام نیز نهایتا با تورم همراه خواهد شد و در بلندمدت خود را با آن تطبیق خواهد داد. از طرفی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، بازار سهام در مقطع کنونی تحتتاثیر ریسکهای متعددی است که بهنظر میرسد تا شرایط شفافسازی نشود و ابهامات موجود از بین نرود، روند معاملاتی بازار به تعادلنخواهد رسید.
پیمان مولوی، کارشناس بازار سرمایه در اینباره معتقد است: «بورس اوراقبهادار تهران از مردادماه سال۹۸ تا زمان ریزش تاریخی بورس در مردادماه سال۹۹ بیش از ۶۵۷درصد بازدهی داشته است. این میزان بازدهی در تایمفریم مزبور عقلانی نبوده و بسیار بالاتر از تورم ۴۰درصدی سالهای مذکور است. از طرفی دیگر، بازار سرمایه بازاری پرریسک است که اغلب فعالان آن عقلانی تصمیم گرفته و طبعا در تصمیمات خود بهدنبال کسب بیشترین بازدهی هستند، بنابراین در شرایط فعلی که معاملات بازار سهام تحتتاثیر ریسکهای متعددی از قبیل نرخ بهره و عدمتوافق در مذاکرات احیای برجام قرار دارد، اغلب سرمایهگذاران تمایل دارند که سرمایه خود را به بازارهایی کمریسکتر از جمله بازارهای طلا و ارز و حتی سرمایهگذاری در بخشهای خارجی وارد کنند.
بهطور کلی این موضوع که بازار سرمایه با تورم همبستگی دارد، رد نمیشود اما این رابطه میان بورس و تورم به گونهای نیست که در زمان مشخصی تثبیت شود و ممکن است با توجه به شرایط تورمی حالحاضر، بازار سرمایه پس از سایر بازارهای مالی خود را با تورم تطبیق دهد و شروع به حرکت کند، اما این موضوع به این معنا نیست که ارزشافزوده این بازار الزاما مثبت باشد. برای مثال ارزشافزوده اقتصادی بازار املاک و مستغلات از سال۹۷ تا سال۱۴۰۰ در مجموع حدود ۱۵۰درصد مثبت بود و این در حالی است که سود حسابداری این بازار حدود ۲۵۰درصد بود و با کسر تورم از این رقم حدود ۱۵۰درصد در حدود چهار سال بازدهی داشته است. این موضوع نشان میدهد که در بازارها نگاهکردن فروردینماه به فروردینماه یا اسفندماه به اسفندماه (خطای دستهبندی) میتواند خطیر باشد، ضمن اینکه در تمام بازارهای جهانی هم بورس نهایتا همگام با تورم حرکت کرده و خود را با آن تطبیق خواهد داد.
از طرفی وضعیت صنایع مختلف بورسی نیز از همین شرایط تبعیت خواهد کرد، بهعبارتی نمیتوان ادعا کرد بازار سرمایه زمانیکه در روند صعودی قرار دارد، حرکت و گامی عقلانی داشته است و در مقابل با حرکت در روند نزولی مسیر آن غیرعقلانی است. با توجه به اینکه در حالحاضر اغلب صنایع با معضل قطعی برق مواجه شدهاند و اختلالی بهعملکرد آنها واردشده است. از طرفی دیگر تصمیمات خلقالساعه وزارت صنعت، معدن و تجارت و تصویت قوانین بدون تدبیر نهتنها به نفع صنایع و سهامداران آنها نبوده بلکه این تصمیمات با ایجاد جو منفی در بازار منجر به تشکیل صفوف فروش هیجانی شده و عملکرد فعالان بازار را تحتتاثیر قرار داده است. بهطور کلی این موضوع به ابزاری بدل شده که با ایجاد مشکل در بازار سرمایه و روند معاملاتی آن، مخل کارآیی بازار سهام شده است، ضمن اینکه در شرایط فعلی که بازار سرمایه در سردرگمی و بلاتکلیفی بهسر میبرد و این نابسامانی تا حد زیادی تحتتاثیر مسائلی خارج از اختیارات فعالان بازار است، در حال تجربه و آزمون و خطا روشهای قبلی هستیم و میتوان گفت شرایط تغییری نکرده است.»
بازار سهام در شرایط عادی و روند تعادلی، بازاری کارآ بوده که همگام با تورم حرکت میکند و سپر تورمی مناسبی برای آن دسته از سرمایهگذارانی است که نگران ازدسترفتن ارزش دارایی خود در مقایسه با افزایش میزان تورم هستند و از طرفی این بازار از تولید نیز حمایت میکند. رشد شدید قیمت سهام منتهی به تابستان ۹۹، ایفای اثر تورم در بازار سهام را با اختلال جدی مواجه کرده، بهطوری که این آسیب همچنان ادامه دارد و بازار از آن رنج میبرد، بنابراین با توجه به اینکه بازار سهام آینه تمامنمای اقتصاد ایران است؛ شوکها، عدماطمینانها و تصمیمات ضدو نقیض برای اقتصاد ایران، مستقیما در بازار سهام انعکاس یافته و فعالیت صنایع مختلف را تحتتاثیر قرار میدهد.