ریسکها و نااطمینانیها نیز همچنان ادامه دارد و صنایع را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده است. از روندهای تورمی پرشتاب تا دخالتها و تصمیمات نادرست سیاستگذاران برای کنترل بازار. همه این عوامل موجبشده تا شرکتها چشمانداز مبهمی از ادامه مسیر خود داشته باشند و سرمایهگذاران نیز تحتتاثیر این ابهامات از گردونه معاملات بازار سهام خارج و بهدنبال کسب بازدهی بیشتر در بازاری هستند که امنیت سرمایهگذاری بیشتری داشته باشد، در واقع بازار سهام این روزها در پیشگاه ریسکهای داخلی و خارجی به مانند خانهای شده که از نه درون امنیت دارد و نه از بیرون؛ از اینرو فعالان به واسطه همین ناامنی یا تصمیم به ترک بازار یادشده میگیرند و یا با اتخاذ رویکرد منفعلانه در آن از انجام سرمایهگذاری سر باز میزنند.
دلیل این اتفاق هرچه که باشد نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که چنین عملکرد ضعیفی از بورس در روزهایی که ریسکهای متعددی پیشروی بازار بوده ناشی از این واقعیت است که سرمایهگذاران همچون سابق، بازار سرمایه را فضای مناسبی برای سرمایهگذاری نمیدانند و بازارهایی با ریسک کمتر را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند. این موضوع انتظارات تورمی را در جامعه افزایش داده و منجر به کوچ سرمایهگذاران به سایر بازارهای موازی برای خرید کالاهای کمریسکتر و بادوام نظیر مسکن و خودرو شده است. انتخاب بعدی بسیاری از سرمایهگذاران، بازار پرطرفدار طلا و ارز بوده تا بتوانند ریسک سرمایهگذاری خود را پوشش دهند. همین امر باعثشده تا در مواجهه با چنین شرایطی بسیاری در وضعیت پر ابهام از خود بپرسند که؛ بورس به کدام سو میرود؟
بهطور کلی انتظارات تورمی موجود در جامعه در سالهای اخیر بازار سرمایه را نیز تحتتاثیر قرار داده است، با اینحال پس از آنکه در نیمه دوم سال۹۹ قیمت سهام با افت قابلتوجهی مواجه شد، اعتماد و اطمینان مردم به این بازار کاهش پیدا کرد و قیمت سهام پس از آن به شکلی آهسته و پیوسته در مسیر کاهشی رو به افول قدم گذاشت و بهتبع آن امنیت سرمایهگذاری در بورس بهشدت کاهش پیدا کرد. دلیل این امر این بود که سیاستگذاریهای غلط و دخالتهای نابجا، ریسک سرمایهگذاری در بازار را تا حد زیادی افزایش داد و به مانعی جدی برای بازگشت مجدد اعتماد مردم به بازار ریسکی سهام بدل شد. در حالحاضر تحتتاثیر ریسکهای داخلی و خارجی شرایط سرمایهگذاری در بازار سهام در وضعیت نامناسبی بهسر میبرد و با افزایش ریسک سرمایهگذاری دیگر در اولویت افراد برای سرمایهگذاری قرار ندارد. احتمالا وضعیت نامشخص و مبهم بازار سرمایه، خرید سهام و سرمایهگذاری در صنایع بورسی را در انتخابهای پایانی لیست سرمایهگذاران قرار داده است، بنابراین مجموعهای از ریسکها و نااطمینانیها پیشروی بازار سرمایه و فعالان قرار دارد که رکود بازار را بیش از پیش کرده است. در این میان این سوال مطرح میشود که کدام عامل بیش از سایرین ریسک سرمایهگذاری در بورس را افزایش میدهد؟ یا بهعبارتی اولویت ریسکهای بورسی با کدام عوامل است؟
بازار سهام در مسیری قرار گرفته که خبری از شفافسازی در آن نیست و از طرفی به اعتقاد اغلب کارشناسان حداقل در بازهای کوتاهمدت تغییری در شرایط فعلی حاصل نخواهد شد. مذاکرات احیای برجام، تصمیمات خلقالساعه سیاستگذاران، روندهای تورمی پرشتاب و نوسانات نرخ ارز مهمترین ریسکهای پیشروی بازار هستند که شرایط سرمایهگذاری در آن را با چالش همراه کرده است.
بسیاری از دولتمردان و سیاستگذاران به بهانه حمایت از بازار سرمایه اختلالهای متعددی در بازار سرمایه ایجاد کرده و روند سرمایهگذاری در آن را دشوار کردهاند. همزمان با آغاز رشد حبابی بورس در اواخر سال۹۸، دخالت دولت بیش از گذشته گسترش یافته است؛ این در حالی است که دولت با عرضه صندوقهای دارا یکم و پالایش یکم بهظاهر جذابیت سرمایهگذاری در بازار را افزایش داده و در آن زمان موجب حضور تعداد زیادی از مردم در این بازار شد، اما در واقعیت توفقات پیدرپی و طولانیمدت این صندوقها نقطه آغازی برای بیاعتمادی سهامداران بود. البته این دخالتها و تصمیمات تا به امروز ادامه یافته و مشکلات همچنان حل نشده باقیمانده است ولی وعدهها تمامی ندارد. «همه چیزتان را به بورس بسپارید» معروفترین جمله رئیسجمهور پیشین است که باعث حضور بیچون و چرای مردم در بازار پرریسک سهام شد، بنابراین میتوان گفت دخالت دولت در بازار سرمایه امر جدیدی نیست. دولت همیشه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در بورس دخالت میکند و این تصمیمات و دخالتها موجب تخریب بازار سرمایه شده است. بهطور کلی اغلب کارشناسان بر این باورند که این بیبرنامگیها و حمایتهای غیرمنطقی ناشی از آن است که دولتمردان و سیاستگذاران اشراف کافی به شرایط بازار سرمایه ندارند و به همین خاطر حمایتهایی که از آن دم میزنند صرفا تحتالفظی بوده و عملی در کار نیست، درحالیکه بازار به حمایتها و اقداماتی جدی نیاز دارد تا از شرایط بحرانی خارج شود.
شکلگیری یک کلاف سردرگم در مذاکرات احیای برجام نیز از دیگر عواملی است که با افزایش نااطمینانی در بازار، بسیاری از صاحبان سرمایه را از دور معاملات خارج کرده است، اما بهنظر میرسد با مشخصشدن نتایج مذاکرات برجام و پایان یافتن روند طولانی آن، بورس اوراقبهادار تهران روند اصلی خود را پیدا کند. در این میان، نوسانات نرخ ارز و رشد روند تورمی در حالی ادامه دارد که شکاف میان دلار بازار آزاد و دلار نیمایی حدود ۲۰درصد بوده و خبری از کاهش این شکاف قیمتی نیست. تورم و انتظارات تورمی نیز با تاثیر در تولید و فروش شرکتها شرایط سرمایهگذاری در آنها را چالشی کرده است.
ذکر این نکته لازم است که امنیت سرمایهگذاری در بازارها از مهمترین اولویتهای سرمایهگذاران است. در شرایطی که ریسکهای سیستماتیک داخلی و خارجی بازار را تحتالشعاع قرار میدهد، این بازار به مانند خانهای میماند که هیچ امنیتی در آن وجود ندارد و افراد حاضر در آن تمایلی برای حضور در بازار مذکور ندارند، البته این شرایط بدترین حالت ممکن است که فشارهای داخلی و خارجی نهایتا افراد را در شرایط بحرانی قرار میدهد و حضور در بازار را بسیار دشوار میکند. در سناریوهای دیگر ممکن است بازاری تنها با ریسک داخلی یا ریسک خارجی مواجه باشد، در چنین شرایطی هرچند که وضعیت از سناریو ابتدایی به مراتب بهتر است اما بازهم شفافنبودن بازار و تاثیر ریسکهای موجود در آن، فعالان را در شرایط نامناسبی قرار میدهد.
در مجموع امنیت سرمایهگذاری در بازار سهام نیز به علت ریسکهای داخلی موجود، قیمتگذاری دستوری بر صنایع، قطع شدن رابطه مالی ایران با اقتصادهای جهانی و همچنین واردنشدن تکنولوژی و فناوری فنی مهندسی مانع از آن میشود که موجبات رشد کیفی و بهرهروی فراهم شود، از همینرو تمایل به سرمایهگذاری درمیان بورسیها به پایینترین سطح ممکن رسیده است. از طرفی این ریسکها و نااطمینانیهای اثرگذار بر روند بازار همچنان حل نشده و با توجه به اینکه لازمه ورود افراد به معاملات پر ریسک بازار سهام، شفافشدن این مسائل است، بهنظر میرسد رکود بازار همچنان ادامه خواهد یافت، اما در این میان بسیاری از فعالان کهنهکار بازار همواره معتقدند با رشد فردی و ارتقای دانش مالی و همچنین کسب شناخت از بازار و متغیرهای متاثر بر آن میتوان از بازار ریسکی سهام، بازدهی مناسب کسب کرد. البته چنین موضوعی این واقعیت را که سازوکار اقتصادی مناسبی برای بهبود شرایط وجود ندارد را رد نمیکند. با توجه به اینکه بازار سرمایه دماسنج اقتصاد ایران است همواره بر اصلاح حاکمیت به اقتصاد تاکید میکند. در شرایط فعلی با رکود شکلگرفته در بازار سرمایه و عدمحضور سرمایهگذاران در بازار قیمت سهام در روند نزولی خود پایدار است. همزمانی کاهش قیمت سهام و رشد بازار مسکن در ماههای اخیر سهامداران را در جستوجوی بازاری امن و بهدنبال کسب بازدهی بیشتر به سمت خرید مسکن هدایت کرده است. از طرفی مادامیکه امنیت سرمایهگذاری در بخش کلان اقتصادی وجود نداشته باشد و احترام به حقوق سرمایهگذاران و چارچوب مناسب برای نظام بازار شکل نگیرد، بازار سهام و در نگاه کلان، اقتصادی کارآ نخواهیم داشت، بهعبارتی هرقدر هم که ریسکهای خارجی بورس تهران و کلیت اقتصاد را تحتتاثیر قرار دهد، وجود امنیت سرمایهگذاری در بعد داخلی میتواند حداقل امنیت را برای سرمایهگذاران ایجاد کند.