به گزارش رکنا، هواپیماهای عمود پرواز در زمینه نظامی به دو دسته تقسیم می شوند؛ یکی تیلت روتورها که مانند اوسپری v-22 هستند و دسته دیگر جنگنده های عمود پرواز مانند جنگنده F-35B.
زمان زیادی از اختراع و پرواز نخستین هواپیما نمیگذشت که ایده استفاده از آن در زمینههای نظامی مطرح شد. هواپیماها برای گشتزنی و رصد تغییرات در یک منطقه، بعدها برای بمباران و در نهایت نبردهای هوایی با یکدیگر طراحی میشدند. با گسترش این نبردها و با ساخت ناوهای هواپیمابر، لزوم بهرهگیری از هواپیماهایی با قابلیت نشست و برخاست در فواصل کوتاه، بخصوص ناوها، بیشتر خود را نشان داد. ارائه سیستمهایی برای کمک به پرواز هواپیما در یک باند کوتاه و تغییرات اساسی در نیروی پیشران و طراحی آیرودینامیکی آنها، این امکان را میداد تا هواپیماها را قادر سازد در فاصله بسیار کوتاهتری سرعت و قابلیت پرواز را پیدا کنند.
VTOL یا همان قابلیت نشست و برخاست عمودی، چیزی بود که بخش نظامی برای گسترش فعالیت خود در محیطهای با باند پرواز کوتاه یا روی ناوها به آن نیاز داشت. در راستای این هدف، هواپیماهای نظامی بسیاری در طول تاریخ هوانوردی معرفی شدند که قابلیت نشست و برخاست عمودی را داشتند. یعنی میتوانستند با استفاده از برخی فناوریها به صورت عمودی از زمین بلند شوند و مانند یک هواپیمای معمولی به مسیر خود ادامه دهند.
شاید هواپیمای XFV-1 که توسط شرکت لاکهید آمریکا در سال ۱۳۳۰-۱۹۵۱ ساخته شد، جزو اولین تلاشهای فناورانه بشر برای ساختن هواپیماهای عمود پرواز باشد که البته پس از تولید چند نمونه اولیه آزمایشی به کار خود پایان داد. ولی راه بسیار طولانی را برای تحقیقات بیشتر و ورود فناوریهای جدید هموار کرد.
هواپیماهای بسیاری پس از آن تولید شدند. بوئینگ V22 یکی از موفقترین آنها بود. این هواپیما در ظاهر مانند یک هواپیما با دو موتور توربوپراپ ترابری معمولی به نظر میرسد، ولی در واقع قابلیت آن را دارد تا با تغییر زاویه نصب موتور خود، جهت نیروی پیشران را تعیین کند. همان طور که میدانیم نیروی لیفت حاصل از چرخش ملخهای یک هواپیمای توربوپراپ، در حالتی که در راستای محور طولی آن به سمت جلو اعمال شود، همان نیروی پیشران خواهد بود، اما در این مورد، همین نیروی پیشران با تغییر جهت موتورها و با اعمال نیروی پیشران به سمت بالا، مانند آنچه در یک هلیکوپتر مشاهده میکنیم، نیروی لیفت به سمت بالا تولید کرده و هواپیمای بال ثابت را به صورت عمودی از زمین جدا میکند که در یک ارتفاع ایمن این زاویه به آرامی به حالت قبلی برگشته و هواپیما به سمت جلو پرواز میکند.
در نخستین سالهای آغاز قرن بیست و یکم بود که چکیده تلاشهای شرکت لاکهید مارتین با ساخت جت جنگنده اف۳۵ به حد کمال رسید. با این که چند سال پیش از تولید این هواپیما، جت جنگنده هرییر نیز نشان داده بود رویای پرواز جتهای عمود پرواز خیلی دور از ذهن نیست.
جنگنده اف۳۵ به عنوان یک هواپیمای مافوق صوت با قابلیتهای بسیار زیاد فنی و نظامی میتواند با کمترین سرعت ممکن از زمین برخاسته و بنشیند. این کار با تغییر زاویه نازل گازهای خروجی موتور جت و حفظ تعادل آن با استفاده از یک لیفت فن در بخش جلوی هواپیما میسر میشود. با تکیه بر این فناوری، هواپیما میتواند با کمترین سرعت از زمین جدا شود و پس از رسیدن به ارتفاع مناسبی با برگرداندن جهت نازلها به یک هواپیمای جنگنده فوقپیشرفته رادار گریز مافوق صوت تبدیل میشود.
در حدود سالهای۱۹۶۶ کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی«ناتو» تصمیم به ساختن و استفاده از هواپیماهای عمود پرواز (وی.تی.او.الV.T.O.L) یا هواپیمای باند کوتاه (اس.تیواو.الS.T.O.L) را که فقط احتیاج به یک باند کوتاه داشت گرفتند.
در این مدت تمام کشورهای عضو این پیمان از جمله آلمان غربی،فرانسه،آمریکا و انگلستان تلاش زیادی برای ساختن چنین هواپیمایی نمودند. باید اضافه کرد که حتی کشورهای عضو پیمان ورشو یا بلوک شرق نیز از کوشش در این راه مستثنی نبوده و تلاشهای تحسین بر انگیزی کرده و ساخته های موفقیت آمیزی نیز داشته اند. ولی از آنجا که طرح کمپانی هاکر سیدلی (Hawker Siddely) در میان تمام طرحهایی که تا آن زمان در دنیا ساخته شده بود موفقتر و عملیتر بوده است در اینجا به معرفی آن که هاریر (Harrier) نام دارد میپردازیم.
اولین مدل هواپیمای هاریر پی ۱۱۲۷ (p_1127_Harrier) نام داشت که در ۳۱ اوت ۱۹۶۶ اولین پرواز خود را انجام داد. هاریر ابتدا به منظور انجام ماموریتهای ضربتی (هوا به زمین) و اکتشافی در نظر گرفته شده بود و می توانست در مقرهای زیر بال خود مقداری مب و راکت حمل نماید.نمونه ی اولیه هاریر مجهز به یک موتور توربو فن پگازوس ۵ (peagasus 5) با حداکثر ۱۸۰۰۰ پوند فشار استاتیک بود.این مدل ۷۲۰ مایل در ساعت سرعت داشت و مداومت پرواز آن ۳۰ دقیقه بود و میتوانست در مدت ۴ دقیقه خود را به ۵۰۰۰ پایی زمین برساند و سقف پرواز آن به ۶۰،۰۰۰ پا میرسید.
هاریر در چندین مدل تا بحال ساخته شده و به تدریج تواناییهای لازم برای انجام ماموریت های مختلف را بدست آورده است. آمریکا که خود بزرگترین سازنده ی هواپیماست اقدام به خرید هواپماهای هاریر از انگلیس می نمود تا اینکه کمپانی مک دانل داگلاس پروانه ی تولید این هواپیما را به دست آورد.
بعدها مک دانل داگلاس تغییرات دیگری در طرحهای هواپیما داد که از جمله طرح بالهای جدید که این نمونه ای.وی.۱۶ (A.V.16) نام گرفت و مجهز به موتور پکازوس-۱۵(Pegausus 15) که قدرت آن ۵ هزار پوند بیش از نمونه قبلی بود.
وزن خالی نمونه ی اولیه ۱۲۶۰۰ پوند و وزن مدل جدید ۱۳۲۰۰ پوند است و حداکثر وزن آن هنگام برخاستن از ۲۱۵۰۰ به ۲۸۰۰۰ افزایش یافت. سرعت نیز از ۹۶ صدم ماخ به ۹۸ صدم ماخ رسید.(ماخ سرعت صوت میباشد)
اکنون هاریرBritish Aerospace Sea Harrier را انگلیس می سازد ودر ارتش بریتانیای کبیر و هند مورد استفاده قرار می گیرد که مشخصات آن در زیر آمده است.
همچنین هاریر McDonnell Douglas AV-8B Harrier II توسط مک دانل داگلاس آمریکا تولید می شود که علاوه بر امریکا در انگلیس،اسپانیاوایتالیا نیز استفاده می شود. مشخصات این هواپیما هم در ادامه آمده است.
هریر (Harrier Jump Jet) که بهطور غیررسمی به نام جت پرنده نیز شناخته میشود، یکی از خانواده هواپیماهای نظامی است که که توانایی کاربردی پرواز عمودی/برخاست و فرود مسافت کوتاه را دارد. از نگاه تاریخی هریر در بریتانیا و از روی کاربری امکانات تکمنظوره مانند پارک خودروها و یا پاکسازی جنگلها رشد پیدا کرد، برای دور نگهداشتن پایگاههای هوایی بزرگ آسیبپذیر در برابر سلاحهای هستهای تاکتیکی، پس از آن این طراحی در کشتیهای هواپیمابر مورد استفاده قرار گرفت. همچنین یک وجه تمایز هریر با دیگر هواپیماهای تهاجمی غربیِ ساختهشده پس از جنگ جهانی دوم این بود که برخلاف اغلب آن هواپیماها، که سرعتهای مافوق صوت داشتند، هریر سرعت مادون صوت داشت.
انگلستان نیز از جمله کشورهایی بود که در صورت بروز جنگ در زمان جنگ سرد،می توانست به عنوان متحد ایالات متحده وارد میدان شود.هاوکر سایدلی هریر نخستین نسل از این هواپیما است که با نام هریر اِی وی-۸ اِی نیز شناخته می شود. سی هریر یک هواپیمای جنگنده شکاری/دفاعی بخش هوایی نیروی دریایی است.هریر اِی وی-۸بی و بی اِی ای به ترتیب گونه های امریکایی و بریتانیایی نسل دوم این هواپیما هستند.
به دنبال یک پیشرفت در شرکت موتورسازی بریستول در سال ۱۹۵۷، که در آن این شرکت موتور رانش مستقیم را طراحی نمود، هواپیمای هاوکر با طراحی ای برای یک جت هوایی که می توانست به ویژگیهای خواسته شده ناتو در “یک جنگنده پشتیبانی تاکتیکی سبک” پاسخ دهد ساخته شد. برای رشد این پروژه پشتیبانی مالی از سوی خزانه داری اچ ام انگلستان صورت نگرفت، اما کمک های مورد نیاز از سوی پروژهٔ توسعهٔ سلاحهای متقابل ناتو (MWDP) دریافت شد. پی.۱۱۲۷ بهعنوان نمونه نخستین سفارش داده شد و در سال ۱۹۶۰ پرواز نمود. ناتو ویژگیهایی را برای یک هواپیمای عمود پرواز (ویتول: فرود و برخاست عمودی) توسعه داد، اما یکی از خواستهای ناتو این بود که این هواپیما عملکردی مانند هواپیمای اف-۴ فانتوم ۲ داشته باشد. هاوکر از یک نسخه مافوق صوت از پی.۱۱۲۷ با نام پی.۱۱۵۰ و همچنین هاوکر پی.۱۱۵۴ رونمایی کرد که در آن به ویژگیهای عمود پروازی خواسته شده ناتو پرداخته شدهبود، پی.۱۱۵۴ یک پیروزی برای ناتو در رقابت و توسعه این نمونهها بود که ادامه پیدا کرد.
در آن زمان شوروی کشوری پهناور بود که می توانست پس از یک بازسازی بعد از جنگ جهانی دوم،به طور همزمان به چند کشور حمله نماید.اما انقلاب های پیش آمده،مشکلات بسیار فراوان پس از جنگ،مردمی خسته و از همه مهمتر نارضایتی های کمونیستی،این کشور را تا حدودی تجزیه کرد.تا پیش از آن،شوروی یک طرح بسیار پیچیده را در دست ساخت داشت.
هواپیمای چند منظوره yak-141 دومین نسل از هواپیماهای عمود پرواز روسی است که قرار بود جایگزین هواپیمای yak-38 بشود اما به دلیل مشکلات مالی هیچ وقت این اتفاق روی نداد. اولین بار نمونه آزمایشی این هواپیما در سال ۱۹۸۰ توسط یک ماهواره جاسوسی غربی در مرکز تست Zhukovsky روسیه دیده شد اما تا سال ۱۹۸۸ تعداد این هواپیما همین یک فروند بود تا اینکه در این سال ۲ فروند از این جنگنده به طور همزمان به پرواز درآمدند. گفته می شود هواپیمای yak-141 از همان رادار mig-29 بهره می برد استفاده از رادار mig-29 توانایی خوبی برای شلیک انواع بمب ها و موشک های پیشرفته به yak-141 می دهد. از جمله مشتریان این هواپیما می توان به ایتالیا ، آرژانتین ، هند و تعدادی از کشورهای خاورمیانه اشاره کرد.(میلیتاری).اگه به داخل کاکپیت این جنگنده نگاهی بیندازید،کوچکترین اثری از نمایشگرهای مدرن و تجهیزات دیجیتالی دیده نمی شود.به عبارت ساده این جنگنده تماما به تجهیزات داخلی آنالوگ مجهز است.این جنگنده نیز به عاقبت برکوت دچار شده و تنها هزینه تولید و آزمایش های سنگین را به دولت وقت و مردم تحمیل کرد!
این جنگنده برای رقابت با هواپیمای AV-8B Harrier II ناتو طراحی شد.این جنگنده یک به یک خلبان نیاز داشت.برد این جنگنده با یک مخزن سوخت خارجی و takeoff کوتاه ۲۱۰۰ کیلومتر ، برد بدون مخزن سوخت خارجی و با takeoff قائم ۱۴۰۰ کیلومتر است.سرعت یاک ۱۴۱ به حداکثر ۱٫۷ الی ۱٫۸ ماخ می رسید.
علاقه هند به چه علت است؟
کشور هندوستان از زمان پیدایش هریر ها تا کنون،از جمله بزرگترین مشتریان آن است.نیروی دریایی هندوستان از جمله بزرگترین نیروهای نظامی در منطقه است که به مانند نیروی دریایی ایران عزیزمان،از وظایف متعددی برخوردار است.موقعیت متشنج هند با کشور پاکستان،این کشور را همواره در خطر جنگ نگاه داشته است.در ژوئیه ۲۰۱۳ هند از اولین ناو هواپیما بر ساخت این کشور پرده برداری کرد. این ناو هواپیما بر که به گفته وزیر دفاع کشور هند یک افتخار ملی در طراحی و ساخت صنایع جنگی است، با ۴۷۵۰۰ تن وزن و ۲۶۰ متر طول اولین ناو هواپیما بر ساخت این کشور است. کشور هند توانست پس از کشورهای روسیه، فرانسه، انگلیس و آمریکا اولین تولید کننده ناو هواپیمابر باشد. خروج این ناو هواپیما بر از یک ساختمان در نزدیکی بندر کوچی هند، کشور چین را شوکه کرده و مجدداً روابط اقتصادی این دو کشور را تحت تاثیر گذاشته است. این ناو در بندر کوچی در جنوب ایالت کرالا پرده برداری شد. البته قبل از اینکه به ناوگان نظامی این کشور بپیوندند نیاز به تست و بررسی هایی تا سال ۲۰۱۸ دارد.
تمامی این توضیحات برای آن بود که بدانید هندوستان برای پشتیبانی از منافع خود در دریاها،هزینه های بسیاری را متحمل شده است.وجود ناو های هواپیما بر این کشور در آبها آزاد و ملی،نیاز به پوشش هوایی دارد.هندوستان از جمله بزرگترین مشتریان جنگنده های عمود پرواز در جهان است که علاقه خود برای خرید یاک ۱۴۱ را نیز در همان زمان ابراز نمود.این کشور در هفته گذشته آخرین پرواز جنگنده های هریر را انجام داده و سپس آنها را با جنگنده های مدرنیزه شده MIG-29K تعویض کرد!
دلیل آنکه روسیه دیگر تمایلی به تولید جنگنده عمود پرواز ندارد چیست؟
اولین و بزرگترین آن،کمبود ناوهای هواپیما بر این کشور است.ناو هواپیمابر آدمیرال کوزنتسوف (Russian aircraft carrier Admiral Kuznetsov) یک کشتی ساخت اتحاد جماهیر شوروی است. این ناو هواپیمابر از کلاس کازنتسو بوده که با عنوان های دیگری مانند کلاس اورال نیز شناخته میشود. از این کلاس چند ناو هواپیمابر دیگر نیز ساخته شدند اما به جز این ناو، ناو دیگری عملیاتی نشد و به کشور های دیگر فروخته شدند. این ناو با پیشرانه غیر اتمی کار میکند.اصلی ترین کار و مأموریت ناو کوزنتسوف (کوزنتسو یا کازنتسو یا کازنتسوف نیز میگویند) پشتیبانی زیردریایی های حامل موشک های استراتژیک قاره پیما و شناور های سطحی و هواپیما های گشت دریایی حامل موشک در ناوگان روسیه است. لازم به ذکر است که این ناو،تنها ناو هواپیمابر عملیاتی در نیروی دریایی روسیه است.
نتیجه کاملا روشن است؛روسیه به دلیل کمبود ناوهای هواپیمابر نیاز چندانی به جنگنده های عمود پرواز ندارد.از سوی دیگر هواگردهای عمود پرواز دارای هزینه های بسیاری در زمینه های نگهداری و تولید هستند که از ارزش آنها برای روسیه می کاهد.این کشور زمانی همپای کشورهای غربی به تولید جنگنده های عمود پرواز دست زده بود که چندان در این زمینه موفق نبود.
لاکهید مارتین اف-۳۵ لایتنینگ ۲ (Lockheed Martin F-35 Lightning II) یک هواپیمای جنگنده چندمنظوره نسل پنجم است که اکنون تحت آزمایش و توسعه نهایی قرار دارد. اف-۳۵ هواپیمایی پنهانکار، تکسرنشین و تکموتوره است که در وهلهٔ اول برای مأموریتهای هجومی هوابهسطح طراحی شده اما توانایی انجام مأموریتهای شناسایی و دفاع هوایی را نیز دارد. اف۳۵ سه مدل اصلی دارد: اف-۳۵ ای با توان نشست و برخاست متعارف، اف-۳۵ بی با توان برخاست کوتاه و نشست عمودی و اف-۳۵ سی با توان ناونشینی. اف-۳۵ نوع توسعهیافته هواپیمای ایکس-۳۵ است. ایکس-۳۵ هواپیمایی بود که توسط لاکهید مارتین برای رقابت در پروژه «جنگنده تهاجمی مشترک» (JSF) ساخته شد و توانست بر رقیب خود در این پروژه هواپیمای ایکس-۳۲ شرکت بوئینگ پیروز شود. اف-۳۵ توسط یک تیم صنایع هوافضا به رهبری شرکت لاکهید مارتین طراحی شده و شرکتهای آمریکایی نورثروپ گرومن و پرت اند ویتنی و بریتانیایی بیایئی سیستمز از شرکای ارشد این پروژه محسوب میشوند. ایالات متحده آمریکا طرح خرید و بهکارگیری ۲٬۴۵۷ فروند اف-۳۵ را تا سال ۲۰۳۷ دارد. این جنگنده مورد استفاده هر سه واحد نظامی ایالات متحده یعنی نیروی هوایی، نیروی دریایی و سپاه تفنگداران قرار خواهد گرفت.