خبرگزاری مهر - گروه استانها- تینا نجفی: در ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷ پس از پذیرش قطعنامه ۵۸۹ سازمان بین الملل توسط ایران، انتظار میرفت ارتش رژیم بعث عراق آتش بس را بپذیرد و دست از تجاوزگری به خاک ایران بردارد اما این اتفاق نیفتاد.
صدام پس از شکستهای مفتضحانه طی هشت سال حمله به ایران با وجود کمک همه جانبه متحدان قدرتمندش دریافته بود که پیروزی بر ایران تقریباً غیر ممکن است اما دست از تلاشهای بی فایده بر نمیداشت او در آخرین تلاش خود ایرانیان را در مقابل ایرانیان قرار داد.
منافقینی که خود را مجاهد میدانستند
گروهک مجاهدین خلق (منافقین) سازمانی تشکیل شده از مبارزان ایرانی با تفکرات مارکسیستی، کمونیستی و ادعای آزادیخواهی برای اشغال ایران با کشور دشمن یعنی عراق متحد شده و به عنوان لشکر فارسی زبان صدام به ایران هجوم آوردند.
در روز سوم مردادماه سال ۶۷ منافقان یا همان مجاهدان خلق و ارتش بعثی عراق به تصور اینکه اوضاع داخلی ایران نابسامان است عملیات مشترک خود را با نام عملیات «فروغ جاویدان» و با هجوم زمینی از مسیر سرپل ذهاب آغاز و به طرف شهر کرند پیشروی کردند که به دلیل درگیر بودن نیروهای ایرانی در جبهه جنوب و حمایت تدارکاتی عراق، منافقین در روز ابتدایی حمله خود تا اسلام آبادغرب پیشروی کردند.
مسعود رجوی سرکرده گروهک منافقین در سخنرانی عملیات فروغ جاویدان به افراد خود گفته بود که فقط درگیری کوتاهی در مرز اسلام آباد دارید به طرف کرمانشاه که بروید مردم از شما استقبال میکنند و میتوانید تا تهران که شاید یک درگیری دیگری داشته باشید ادامه دهید.
استقبال از منافقین با داس و تبر
برخلاف تخیل منافقین مردم اسلام آبادغرب نه با گاو و گوسفند بلکه با داس و تبر به استقبال آنها رفتند و به جای اینکه با آنها در کنار دشمن باشند مقابلشان ایستادند و این موضوعی بود که خشم منافق را دو چندان کرد تا جایی که به صغیر و کبیر رحم نکردند.
بساطعلی مشکینفام از رزمندگان و جانبازان دوران دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: مرداد ماه سال ۶۷ پس از پذیرش پیمان آتشبس توسط ایران، منافقین با همکاری رژیم عراق شروع به تحرکات مذبوحانهای در منطقه غرب کردند و توانستند شهرهای قصرشیرین، سرپل ذهاب، کرند و اسلام آباد غرب را به تصرف درآورند.
نمایش ماهیت واقعی و خوی داعشی منافقین
وی افزود: این حمله ماهیت تروریستی و خوی وحشیگری گروهک منافقین را آشکار کرده و نشان داد که صحبتهای آنها شعارهای فریبندهای بیش نبوده است.
این جانباز دفاع مقدس تصریح کرد: در عملیات مرصاد یا همان فروغ جاویدان بیشترین آسیب به مردم اسلام آباد غرب وارد شد منافقین در این شهر مرتکب جنایاتی شدند که این جنایات نه از نظر انسانی و نه از نظر حقوق بین المللی هیچ توجیهی ندارد اما در آن زمان هیچیک از جوامعی که ادعای حقوق بشر دارند اقدامی انجام نداده و حتی محکومیتی نیز اعلام نکردند.
وی گفت: پس از پذیرش آتشبس همگی ما فکر میکردیم که دیگر جنگ تمام شده است و زمانی که اعلام کردند که اسلام آبادغرب سقوط کرده هیچکس باور نمیکرد چون اصلاً چنین پیشروی از عهده ارتش عراق بر نمیآمد تا به ما اطلاع دادند که منافقین وارد شهر شده و پس از ناامیدی از پشتیبانی مردم از آنها، حمله را از کارخانه قند اسلام آبادغرب شروع کرده و مردم در محوطه شهری مشغول مقابله با آنها هستند و بدترین موضوع اینکه منافقین خود را به شکل مردم درآورده و از آنها قابل تفکیک نبودند.
مشکینفام بیان کرد: اسلام آباد غرب در زمان جنگ جز شهرهای پشتیبانی به حساب میآمد و عراق به شدت دنبال این بود که زیرساختهای شهری مثل پمپ بنزینها، پایگاهها و بیمارستانها را در این شهر از بین ببرد.
آتش خشم منافقین بر پیگر زخمی بیماران
وی اضافه کرد: بیمارستان امام خمینی (ره) اسلام آبادغرب یکی از فعالترین مراکز پشتیبانی در طول جنگ بود و قبل از عملیات مرصاد هم چندین بار مورد بمباران به خصوص بمباران خوشهای قرار گرفته بود؛ اما پس از سقوط اسلام آبادغرب در نخستین روزهای مرداد ۶۷، منافقین وارد این بیمارستان شده و مجروحین دفاع مقدس را به آتش کشیدند.
وی ادامه داد: این پایان جنایات منافقین در بیمارستان اسلام آبادغرب نبود و دشمنان قسم خورده ملت ایران تمامی اعضای کادر درمانی بیمارستان که با آنها همکاری نکرده بودند را به شکلهای فجیعی ترور کردند و بعد از آن هم کل بیمارستان را به آتش کشیدن به طوری که بیمارستان پس از ثبت این وقایع دیگر قابل استفاده نبود.
منافقین نوزادان را در کنار مادرانشان به آتش کشیدند
به گزارش خبرنگار مهر، ایران ترابی از پرستاران مناطق جنگی و شاهد عینی فاجعه بیمارستان اسلام آبادغرب در خاطراتش چنین نقل میکند: بیمارستان را که آتش زدند، بعد هم هرچه مجروح در بیمارستان بود با کادر درمان بیمارستان، آوردند بیرون بیمارستان، اعدام کردند ما را بردند اسلام آباد برای بازدید از بیمارستان امام خمینی (ره)، وارد بیمارستان که شدیم، بیمارستان که نبود، واقعاً یک میدان جنگ بود، رگبار گرفته بودند، همه در و دیوار بیمارستان، خراب و ویران، وارد بخشها که شدیم، بخشها همه ویران شده آنچه که برایمان خیلی تأسف آور بود و همه ما بدون استثنا نشستیم و فقطگریه کردیم، بخش نوزادان بود، وقتی وارد بخش نوزادان شدیم، آن تختهای کوچولو همه سوخته بودند و جنازهها در این تختها مانده بود بخش را آتش زده بودند، تمام نوزادان با مادرانشان را آتش زده بودند مادرها پای تختها، همه یک تکه ذغال سیاه بودند و بچهها هم مثل یک تکه عروسک سوخته روی تختها، آنجا دیگر طاقت نیاوردیم و نشستیم خیلی گریه کردیم، یعنی برایشان مهم نبود که حالا این نگهبان است، این مریض یا مجروح است، این بسیجی یا سپاهی و یا ارتشی است، از همه قشرها در میان سوختهها دیده میشد که آتش زده و به شهادت رسانده بودند.
بر اساس آمار بنیاد هابیلیان خانواده شهدای ترور کشور، حدود هزار و ۱۰۰ نفر از مردم بیدفاع در تهاجم منافقین به ایران، به شهادت رسیدند که خردسالترین آنها، کودک سه ساله اهل اسلام آباد غرب به نام نوشین شریفی بود که بر اثر اصابت گلوله مستقیم در مقابل چشم مادرش شهید شد و مسنترین شأن قاسم ترکمانی اهل قم با ۸۹ سال سن که به عنوان نیروی داوطلب در عملیات مرصاد شرکت کرد و بر اثر اصابت ترکش به کمر به شهادت رسید اما جنایات پدران داعش در اسلام آبادغرب هرگز فراموش نخواهد شد و خون شهدای این حادثه به خصوص شهدای ترور ضامن نابودی این فرقهها و گروهها خواهد بود.